چرا سپهر حيدريها و مهدي فنونيزادهها بايكوت نميشوند؟
علي ولياللهي
در همين چند روز گذشته برخي خبرنگاران و تحليلگران در مورد حمله روسيه به اوكراين و توصيف پناهجويان اوكرايني اظهاراتي بر زبان آوردند كه نژادپرستانه قلمداد شد. اين افراد و رسانههاي متبوعشان بعد از واكنش مخاطبين و انتقادات، به صورت رسمي عذرخواهي كردند. رسانهها تاكيد كردند چنين رويهاي در خط مشي آنها جايي ندارد.
رسانههاي معتبر هيچ بحثي در مورد خطوط قرمز ندارند. سياستها در اين زمينه كاملا مشخص است. همين سياستها بود كه باعث شد دو سال قبل كارشناس يك برنامه پربيننده ورزشي در ايتاليا بعد از شوخي نژادپرستانه با روملو لوكاكو مهاجم وقت اينتر، همان لحظه و درست وسط برنامه اخراج شود. يعني تهيهكننده اجازه نداد برنامه به اتمام برسد و بعدا عذر بخواهد. همانجا رفت جلوي دوربين، طرف را با فضاحت انداخت بيرون و رو به تلويزيون از همه پوزش خواست.
اين دقيقا رويهاي مخالف بيشتر رسانههاي ورزشي در ايران است. اين شايد درست نباشد كه به عنوان يك رسانه، همكاران خودمان را مورد نقد قرار دهيم اما بحثي است كه يكبار براي هميشه بايد مطرح شود. شايد حتي تاثيري هم نگذارد ولي براي ثبت در تاريخ لازم است.
خيلي از رسانههاي ورزشي در ايران نهتنها آدمهاي هتاك و بيتربيت را حذف نميكنند، بلكه تريبون بيشتري دراختيارشان قرار ميدهند تا چيزكي از دهانشان بپرد و اصطلاحا لايك و كامنت بگيرد. هيچ خط قرمزي در اين زمينه وجود ندارد. هيچ سياست تنبيهي در نظر گرفته نميشود.
روز شنبه داستان شكايت سپهر حيدري از مهدي فنونيزاده رسانهاي شد. حيدري بابت توهيني كه مدافع سابق تيم ملي و باشگاه استقلال به همسر او كرده بود، به پليس فتا شكايت كرد و فنونيزاده راهي بازداشت شد. درنهايت با وساطت پيشكسوتان غائله به پايان رسيد. فنونيزاده آزاد شد، جلوي دوربين نشست و اينبار مودبانه از همه عذر خواست.
حيدري و فنونيزاده همان دو نفري هستند كه سال قبل در دعواي اينستاگرامي تمام حرمتها را زير پا گذاشتند. آن دو نه تنها حرمت رقيب و پيشكسوت و فوتبال را زير سوال بردند كه با اظهارات زنستيزانه به جامعه زنان ايران توهينهاي بيشرمانهاي كردند. نتيجه چه شد؟ هيچ! اين دو نفر از هفتههاي بعد باز هم در برنامههاي تلويزيوني حضور پيدا كردند. باز هم با آنها مصاحبه شد و باز هم همان حرفها را به زبان ديگري مطرح كردند. بدون اينكه يكبار بابت كاري كه كرده بودند عذر بخواهند. چرا؟ چون حرفهايشان لايك و كامنت و ويو ميگرفت.
نمونهها از اين دست بسيارند. يك نفر بچههاي معلول را مسخره ميكند، يك نفر كولبرها را. هيچ كدام هم عذرخواهي نميكنند. پيشكسوتي وويس فحاشياش روزهاي طولاني در فضاي مجازي دست به دست ميشود و همزمان در قاب تلويزيون و جلد روزنامهها هم حضور دارد. بازيكني به شكل واضح رو به دوربين به هواداران يك تيم فحاشي ميكند و آب از آب تكان نميخورد. گلر پيشكسوتي به ازاي بازديدهاي صدهزاري از ويديوهاي فحاشياش مهمان برنامههاي مختلف ميشود. پس چه زماني قرار است اينها
بايكوت شوند؟
به قول رضا عطاران در فيلم «طبقه حساس» اين وضعيت زشت است، قبيح است، مستهجن است! چرا بايد كساني كه در شرايط عادي بابت برخي اظهارات نژادپرستانه، سكسيستي يا فاشيستي مورد محاكمه قرار بگيرند، اينقدر راحت در راديو و تلويزيون و رسانههاي آنلاين و نوشتاري رفت و آمد دارند؟ نگاه كنيد به فوتبال روز دنيا. جايي كه كورت زوما به يك گربه لگد زد و چنان رسوا شد كه از عالم و آدم معذرت خواست، آنهم تازه بعد از تحمل محروميت و جريمه. حالا چطور شده ما كه داعيه اخلاق داريم چشممان را به خاطر چند تا لايك و ويو روي همه چيز ميبنديم؟ آخرش هم ميرسيم به جايي كه يك نفر آنقدر وقيح ميشود كه در لايو به خانواده يك فوتباليست ديگر بياحترامي ميكند. جالب اينكه ايشان تا پاي پليس وسط نيامده بود هيچگونه شرمساري نشان نداد. دردناكتر اين است كه فردا روزي، وقتي نزديك دربي بشويم دوباره همين آدمها و اظهارنظرهايشان ميشود تيتر يك برخي رسانهها!