به بهانه 55 امين سالروز درگذشت زندهياد دكتر محمد مصدق
نماد استعمارستيزي
ارشك كياني
زندهياد دكتر محمد مصدق در 29 ارديبهشت 1261 هجري شمسي برابر با 20 مه 1882 ميلادي در تهران به دنيا آمد. پدرش ميرزا ابراهيم آشتياني از پيروان ميرزا تقيخان اميركبير و از رجال تجددطلب و وزير دفتر استيفاء در دوران ناصري و مادرش ملكتاجخانم نجمالسلطنه از نوادگان عباسميرزا قاجار و بنيانگذار بيمارستان نجميه تهران بود. پس از تحصيلات ابتدايي و به دنبال مرگ پدر در سال 1271 هجري شمسي با وجود سن كم به اشتغال شغل پدري درآمد و پس از چند سال اشتغال به منظور تحصيل در رشته علوم سياسي وارد مدرسه تازهتاسيس علوم سياسي در تهران شد.
سالها قبل از جنگ جهاني اول جوان لاغر اندامي به نام محمدخان با كلاه مقوايي و سرداري در ميان دانشجويان فرانسوي به دليل نظم و انضباط فكري و درسي و همچنين سريع اللهجه و زود عصباني شدنش به (موسيو موهامد) شهرت پيدا كرد ودر سال 1293 هجري شمسي با رسالهاي تحت عنوان كاپيتولاسيون و ايران موفق به اخذ دكتراي حقوق از دانشگاه سوييس گرديد و در سيسالگي به عنوان جوانترين وزير دادگستري وقت در كابينه مشيرالدوله و پس از آن به سمت والي فارس منصوب گرديد.
مصدق جوان و مشروطيت:
در روز دهم تيرماه 1286 هنگامي كه كمتر از 25 سال سن داشت با امضاء سوگندنامه به عضويت جامع آدميت درآمد و اين سرآغازي براي شروع مبارزات يك آزاديخواه مشروطهطلب بود.آزادي و مشروطه را به خاطر به دست آوردن كرسي نميخواست اما چون در هر كشوري آزادي و دموكراسي به وجود احزاب سياسي و پويايي آنها گره خورده است در به وجود آوردن انجمنهاي مدافع آزادي و مشروطيت كوشش نمود.
كمتر از 30 سال سن داشت كه به عنوان نماينده مردم اصفهان در مجلس انتخاب شد و در آنجا به دليل صغر سني با وجود آنكه برخي از افراد با همين سن به مجلس رفتند، وي از رفتن به مجلس به دليل احترام به قانون انصراف داد. به دليل تعلق خاطر شديدش به آرمانهاي انقلاب مشروطه نخستين كسي بود كه در برابر كودتاي سوم اسفند 1299 (كودتاي سيدضياء) مقاومت كرد و در كابينه مشيرالدوله در سال 1302 به عنوان وزير امور خارجه، نخستين برخوردش با انگليسيها در مورد دستيابي به جزاير ابوموسي و شيخ شعيب بهوقوع پيوست و مانع از اشغال آن جزاير از سوي بريتانيا شد. در كابينه سردار سپه از پذيرش مناصب دولتي اجتناب كرد و از سوي مردم تهران در پنجمين دوره قانونگذاري به مجلس رفت و در آنجا به دليل درك درست از سياستهاي نيروهاي خارجي در تضعيف و تعديل مطالبات و آرمانهاي انقلاب مشروطه با تغيير سلطنت مخالفت كرد و پس از دوره ششم مجلس ضمن مخالفت با پهلوي اول و استعفاء كامل از تمامي مشاغل دولتي به احمدآباد رفته و مشغول كشاورزي ميگردد و سرانجام در سال 1319 در تهران توسط شهرباني وقت دستگير و به بيرجند تبعيد ميگردد.پس از اشغال ايران در شهريور 1320 آزاد گرديده و در سال 1322 به عنوان نماينده مجلس در دور چهاردهم از طرف مردم تهران انتخاب ميگردد و در آنجا قانون تحريم امتياز نفت را در دوران كابينه ساعد به تصويب مجلس ميرساند.
ملي شدن صنعت نفت و پيامدهاي آن
بر خاورميانه و معادلات جهاني:
آهاي عبدالحسين خان: آيا اين انتخابات آزاد است ؟ آيا تو شرف داري؟...اين رفتار شجاعانه و اعتراض به انتخابات فرمايشي در راستاي تضعيف نهادهاي مدني و دستاوردهاي بزرگ انقلاب مشروطه تا دهههاي متمادي و تاكنون در ذهن و انديشه تمامي دوستداران آزادي و وطندوست تداعي ميشود. زندهياد دكتر محمد مصدق پس از تشكيل مجلس انتصابي پانزدهم و رد صلاحيت نمايندگان مدافع حقوق ملت و آزادي در راستاي تصويب قرارداد گس-گلشاييان با دست محكم بر سينه عبدالحسين هژير نخستوزير وقت كوبيد و با فريادي بلند او را با آن گفته مذكور در سطور بالا مورد خطاب قرار داد. دولت بريتانيا كه منافع خود را با سرسختيهاي دكتر مصدق و يارانش و همچنين تصويب طرح تحريم امتياز نفت در كابينه ساعد در خطر ميديد به سرعت به فكر اصلاحات جزيي و تجديد قرارداد 1933 به مدت 25 سال ديگر با شركت ملي نفت ايران افتاد كه بتواند اين قرارداد را در مجلس فرمايشي تحت عنوان قرارداد گس-گلشاييان در غياب نمايندگان واقعي مردم به تصويب برساند، كه در نهايت با تشكيل جبهه ملي به رهبري دكتر محمد مصدق و فسخ قرارداد مذكور منجر به ارايه پيشنهاد ملي شدن صنعت نفت در ايران تحت عنوان ذيل گرديد.
«بهنام سعادت ملت ايران و به منظور كمك به تامين صلح جهاني ما امضاءكنندگان ذيل پيشنهاد ميدهيم صنعت نفت ايران در تمامي نقاط كشور بدون هيچگونه استثنايي اعم از عمليات اكتشاف، استخراج و بهرهبرداري در دست دولت قرار گيرد.»
سرانجام نفت ايران ملي گرديد و تحولات سياسي در ايران همچون سبقه تاريخي گذشته خود منجر به تحولات بزرگتر در منطقه گرديد.انديشه مصدق و يارانش سبب شكلگيري تفكرات مليگرايي و ضد استعماري رهبران سه كشور (هندوستان- مصر-يوگسلاوي) جواهر لعل نهرو- جمال عبدالناصر-مارشال تيتو گرديد.در هند منجر به استقلال كامل هند از بريتانيا شد، در مصر كانال سوئز ملي گرديد و آثار آن در ذهن و انديشه ملت مصر به گونهاي بود كه روزنامه شرقالاوسط از جمال عبدالناصر تحت عنوان جوجه مصدق شرق ياد كرد و خبرنگار مصري هنگام توقف كوتاه دكتر مصدق در فرودگاه قاهره او را غرق در بوسه كرده و وي را باعث غرور و مباهات مشرقزمينيها دانست.سرانجام انديشههاي ژرف و سرسختي دكتر مصدق و جبهه ملي منجر به شكلگيري جنبش غير متعهدها گرديد كه اولين واكنش ابرقدرتهاي جهاني از جمله بريتانيا و شوروي و متعاقب آن امريكا را در پي داشت. اقتصاد خسته و آسيب ديده بريتانيا از دو جنگ جهاني اول و دوم خود را بيش از گذشته وابسته به نفت ايران ميديد. از ديگر سو اتحادجماهير شوروي علاوه بر تضعيف منافع اقتصادي خود در شمال ايران جنبشهاي مليگرايانه در ايران و ساير كشورهاي خاورميانه و همچنين گرايش مردم به جبهه ملي ايجاد بدبيني به حزب توده را بر خلاف منافع خود ميديد.امريكا نيز در سفر 45 روزه هيات ايراني به امريكا پي برد كه مصدق بر سر منافع و اموال ملت اهل معامله و سازش نيست. ديري نپاييد كمپانيهاي بزرگ نفتي دنيا به اتفاق شوروي، بريتانيا، امريكا در راستاي منافع مشترك يكصدا در يك صف كمر به بستن براندازي دولت ملي و ابطال دستاوردهاي حاصل از آن نمودند.
دولت ملي در ايران سقوط كرد اما بسياري از دستاوردهاي 27ماهه دولت زندهياد دكتر محمد مصدق تا به امروز پابرجاست و هرگز قدرتهاي سلطهگر جهاني نتوانستند قراردادهاي نفتي ايران را به قرارداد 1933 بازگردانند.
مصدق، مليگرا يا اصلاحطلبي پراگماتيسم
در باب وطن پرستيها، صداقت، رو راستي، شفافيت سلامت فكري و اخلاقي، پاك دستي، قانون مداري ونظم و انضباط كاري كه از بزرگترين ويژگيهاي مشترك همه نخبگان و قهرمانان ملي از جمله دكتر محمد مصدق سخن به وفور آوردهاند، كه از آن جمله ميتوان به گفته «سر آنتوني ايدن» نخستوزير وقت بريتانيا اشاره نمود كه گفت: «خبر سقوط دولت دكتر مصدق زماني به من رسيد كه با همسرم و پسرم در كشتي در درياي مديترانه مشغول استراحت بوديم. پس از مدتها آن شب راحت خوابيدم».
اما آنچه را كه بيش از پيش بايد به آن پرداخت نقش دكتر مصدق به معناي يك رفرميسم واقعي در درون ساختار حاكميت بود كه از اين منظر ميتوان مصدق را در ميان تمامي رجال تاريخ ايران بينظير دانست.مصدق به معناي واقعي كلمه فرزند خلف و راستين انقلاب مشروطه بود و هركجا هر كجي و ناراستي را بر خلاف قانون و دستاوردهاي بزرگ مشروطه ميديد بر نميتابيد.چون به درستي دريافته بود كه يگانه راه برقراري دموكراسي از راه نظم و انضباط و مدنيت ميگذرد و لازمه اين نظم قانون و برپايي عدالت و تعهد به آن است. ودر اين راستا در ابتداييترين گام مبارزات خود با تغيير سلطنت مخالفت كرد زيرا آن را بر خلاف مشروطه و در راستاي تعديل دستاوردها و آرمانهاي انقلاب و دروازهاي به سوي ديكتاتوري مستبدتر و مدرنتري ميدانست.
اولين بودجه منظم ايران را در مدت صدارت كوتاهش بر ولايت آذربايجان نهادينه كرد و اولين شرط خود را براي پذيرش اين صدارت استقلال كامل و تسلط بر نيروهاي دولتي در ولايت آذربايجان دانست و در زمان نخستوزيري 27 ماهه خود با وجود تحريمهاي خارجي و تخريبهاي داخلي توسط نيروهاي وابسته به شاه و دربار و بدون فروش نفت بدون يك دهم كسري بودجه تنها بر پايه كشاورزي تثبيت كرد.قانون انتخابات شوراها و مجلس را اصلاح و سپس اقدام به قدرتمندتر كردن نهادهاي كوچك مدني و مردمنهاد كرد. در اولين اقدام راي به آزادي كامل مطبوعات، استقلال كانون وكلاء ايران و دادگستري و همچنين برداشتن عكس خود در كليه ارگانهاي دولتي نمود.پست وزارت جنگ را از شاه خلع كرده آن را مختص به نخستوزير دانسته و دست شاه و دربار را از اظهار در امور اقتصادي و سياسي مملكت كوتاه نمود و تنها آنها را به عنوان نماد هويت و تماميت ارضي كشور قابل احترام ميدانست و بر اساس اصل مشروطه هرگز خود را مخالف موجوديت و براندازي شاه از سلطنت نميدانست و اين نگاهي است كه امروزه كشورهاي حوزه اسكانديناوي تحت عنوان دولتهاي رفاهي به سيستم اداره كشور دارند.
سرانجام بزرگمرد مليگرا و يكي از بزرگترين نمادهاي استعمارستيزي قرن بيستم پس از سالها تحمل رنج و بيماري غربت در وطن در تاريخ 14 اسفند 1345 در سن 84 سالگي در زادگاهش احمدآباد ديده از جهان فرو بست.
كارشناس ارشد روابط بينالملل
منابع: روزهاي افتخار: دكتر عبدالرضا هوشنگ مهدوي
زندگينامه مبارزات سياسي دكتر مصدق: نصرالله شيفته
كودتا: يروند آبراهاميان
مصدق به معناي واقعي كلمه فرزند خلف و راستين انقلاب مشروطه بود و هركجا هر كجي و ناراستي را بر خلاف قانون و دستاوردهاي بزرگ مشروطه ميديد بر نميتابيد.چون به درستي دريافته بود كه يگانه راه برقراري دموكراسي از راه نظم و انضباط و مدنيت ميگذرد و لازمه اين نظم قانون و برپايي عدالت و تعهد به آن است.
خبرنگار مصري هنگام توقف كوتاه دكتر مصدق در فرودگاه قاهره او را غرق در بوسه كرده و وي را باعث غرور و مباهات مشرقزمينيها دانست.سرانجام انديشههاي ژرف و سرسختي دكتر مصدق و جبهه ملي منجر به شكلگيري جنبش غير متعهدها گرديد كه اولين واكنش ابرقدرتهاي جهاني از جمله بريتانيا و شوروي و متعاقب آن امريكا را در پي داشت.