ادامه از صفحه اول
ريشه دوقطبي شدن (۱)
ولي اين كافي نيست و تحليلگران نبايد از استدلالهاي آنان تبعيت كنند. رويكرد علمي و بيطرفانه تحليلگر در تعديل يا تشديد احساسات و ارزشگذاريهاي مردم و نيز در اتخاذ درست منافع ملي از سوي سياستمدار اثرگذار است.
در اتفاقات اوكراين مجموعهاي از بهترين تحليلها را كه بيطرفانه نيز هست در ميان تحليلگران غربي ميتوان ديد و اين نقطه قوت آنان است كه بهرغم تمامي اقدامات تبليغي و سياسي كه عليه روسيه اتخاذ كردند، باز هم اين امكان براي آنان فراهم بود كه برخي افراد حتي در سطح هنري كيسينجر نگاه تحليلي و واقعگرايانه به موضوع داشته باشند. مساله اين است كه محكوم كردن مطلق جنگ، لزوما به از ميان رفتن آن منجر نميشود، چه بسا آن را بيشتر كند. شايد ريشهايترين علت جنگ از ميان رفتن موازنه قواست. صلح در ميان كشورها محصول اخلاقيات رهبران آنان نيست، بلكه ناشي از شكلگيري منافع مشترك به نحوي است كه زيان جنگ به مراتب سنگين شود. هيتلر هم از آسمان نيامد. گرايش به او محصول شرايط خاصي بود. صلحي كه در اتحاديه اروپا رخ داده ناشي از همين اشتراك منافع است و الا در گذشته جنگ قاعده اصلي اروپا بوده است. صلحي كه پس از جنگ اول جهاني برقرار شد متضمن تامين منافع همه كشورها نبود، بلكه تحقير آلمان را به همراه داشت، لذا از خاكستر آن جنگ، شعلههاي هيتلر زبانه كشيد. ولي چگونگي رسيدن به صلح پس از جنگ دوم در اروپاي غربي منجر به اتحاديه اروپا شد. پس از فروپاشي شوروي نيز عموم كشورهاي پيمان ورشو مزبور به اين اتحاديه پيوستند، ولي به هر دليل روسيه ناديده گرفته و از اين فرآيند حذف شد. جنگ در اوكراين در سال ۲۰۲۲ به وجود نيامده است. بمبها در اين سال فرو ريخته است. در حقيقت از سالها پيش بسياري از تحليلگران غربي و نيز مقامات روسيه، هشدار رسيدن به چنين وضعي را ميدادند.
سياستهاي فقيرپرور
دورنماي چندان روشني از آينده اقتصادي كشور ارايه نميكند. حافظ شاعر شيرينسخن پارسي ميگويد: «پير پيمانهكش من كه روانش خوش باد/گفت پرهيز كن از صحبت پيمانشكنان» اما براي اينكه مخاطبان اعتماد از اهميت مقوله مقابله با فقر و بهبود شاخصهاي اقتصادي در يك جامعه آگاه شوند، ضروري است ابتدا دلايل ظهور و گسترش فقر مرور شود و سپس نوري به ابعاد پنهان تمام تلاشهايي تابانده شود كه در جهان مدرن و پسامدرن براي مقابله با گسترش فقر صورت گرفته است. در وهله نخست بايد ديد مهمترين عواملي كه باعث ريشه دواندن فقر در يك جامعه ميشود، كدام عوامل هستند تا در مراحل بعدي بتوان نسخههاي عملياتي براي مقابله با فقر ارايه كرد. يافتههاي علمي بيانگر آن است كه يكي از مهمترين عوامل گسترش فقر برآمده از ضعف ساختارهاي تصميمساز (حاكميتها) در اتخاذ سياستهاي مناسب اقتصادي و راهبردي است. آن دسته از سياستگذاريهايي كه به جاي تخصص و شايستهسالاري، رفتارهاي پوپوليستي، سياسي و جناحي را مورد توجه قرار ميدهد، نهايتا باعث رشد فقر در جامعه ميشوند. عامل مهم بعدي كه فقر را گسترش ميدهد، گسترش مفاسد اقتصادي، رانت و ويژهخواري است كه باعث سرريز شدن منافع اكثريت جامعه در جيب اقليتي بانفوذ ميكند. از سوي ديگر، فقر برآمده از فقدان نهادسازي موثر و عدم برنامهريزي براي مهارتآموزي، قابليتهاي فردي قابل ارايه در بازار كار و... است. فقر برآمده از انباشت ثروت به نفع گروهي اندك به نام خوديها و محروميت گروه كثيري ذيل عنوان غيرخوديهاست. متاسفانه بخش قابل توجهي از اين گزارهها در جامعه ايران رسوب كرده است، بنابراين گسترش فقر مطلق در جامعه نبايد چندان تعجبآور باشد. در جهان امروز روشهاي متنوعي براي مقابله با فقر پيشنهاد شده كه هركدام از اين الگوها طرفداراني دارد. مهمترين راهكارهاي پيشنهادشده در متون اقتصادي، نخست) مكانيسم بازتوزيع ثروت، دوم) استمرار رشد اقتصادي پايدار، سوم) ايجاد مناسبات ارتباطي گسترده با جهان پيراموني و بهرهمندي از سرمايهگذاري خارجي و نهايتا افزايش مشاركت عمومي و مهارتآموزي است. با نگاهي به اقتصاد ايران روشن ميشود كه هيچكدام از اين گزارههاي اقتصادي در وضعيت مطلوبي قرار ندارند. رشد اقتصادي ايران سالهاست كه منفي است. سازوكارهاي توزيع ثروت نيز كه مبتني بر نظامات مالياتي، يارانهاي و بانكي است در ايران با مشكلات فراواني روبهرواست. تحريمها باعث شده تا ايران نتواند از سرمايههاي خارجي و تجارت بينالمللي بهره ببرد و نهايتا در خصوص مهارتآموزي نيز برنامه جامعي در ايران تدارك ديده نشده است. با اين وضعيت، بايد ديد آقاي رييسجمهور و كابينه محترمشان با استفاده از چه منابع و چه ظرفيتهايي قرار است ظرف 15روز ريشه فقر مطلق را بخشكانند. اين در حالي است كه تصميمسازان ايراني به دنبال تصويب طرحهايي از جنس صيانت نيز هستند، طرحهايي كه نه تنها كسبوكار خرد و آنلاين جامعه را با خطر اضمحلال مواجه ميسازند، بلكه روند رو به رشد مهارتآموزي و بازاريابي را نيز در اتمسفر عمومي كشور مختل ميكند. نوبل اقتصادي سال 2019 به اقتصادداني اعطا شد كه تحقيقات جامعي در خصوص راهكارهاي مقابله با فقر ترتيب داده بودند. مسير دنبالشده توسط اين اساتيد، نكات بسياري در بطن خود دارد كه براي شرايط امروز كشورمان، درس آموز است. يكي از گزارههاي اصلي از منظر اين پژوهشگران، موضوع مقابله با فقر از طريق افزايش مهارت عمومي به وسيله شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي است. اين دسته از محققان معتقدند كه با استفاده از ظرفيتهاي فضاي مجازي ميتوان از يك طرف فروشگاههاي آنلاين و بازاريابي را گسترش داد و از سوي ديگر به متقاضيان كسبوكار خرد، مهارت لازم براي راهاندازي كسبوكار را آموزش داد. در شرايطي كه كشورهاي مختلف به دنبال بهرهمندي حداكثري از ظرفيتهاي فضاي مجازي هستند در ايران، مجلس و دولت اصولگرا به دنبال تصويب طرح صيانت و محدودسازي و مسدودسازي فعاليتهاي مردم در بستر اپليكيشنها و پلتفرمها هستند. اين روند نشان ميدهد سياستگذاران ايراني درك درستي از واقعيتهاي علم اقتصاد ندارند و تصور ميكنند از طريق اظهارات پوپوليستي ميتوان فقر را كه مقابله با آن پيچيدگيهاي فراواني دارد، مهار كرد.