ويديويي كه نيمههاي شب از فريادها و عصبانيت داريوش مهرجويي با صدايي لرزان در اعتراض به لغو مجوز اكران نمايش فيلم لامينور در شبكههاي اجتماعي منتشر شد دل هر بينندهاي را به درد ميآورد و بسيار غمانگيز بود. خالق فيلمهاي ماندگار «هامون» و« اجارهنشينها» با چهرهاي برافروخته از روي درد و ناراحتي، پروانه نمايش فيلم لامينور را در دست گرفته بود و ضجه ميزد و ناله ميكرد: «من معترضم، فيلم من شير نيست، گوشت نيست كه بگوييد تاريخش گذشته است. شما به فيلم من پروانه نمايش دادهايد، چرا زير قول خودتان ميزنيد؟! مرد نيستيد، مردانه رفتار كنيد، همه فيلمهاي مرا توقيف كردهايد، يكي از فيلمهاي مرا اصلا مفقود كردهايد، انداختيد در سطل آشغال. فيلم «سنتوري» مرا، آقاي جعفريجلوه بيخود و بيجهت جلويش را گرفت و نگذاشت.»
تماشاي اين تصاوير ناراحتكننده آن هم در دل شب بيشتر از آنكه دربرگيرنده مطالبه و احقاق حقوق يك سينماگر باشد به جايگاه سترگ و ارزشمند هنرمند مطرح و شناخته شدهاي چون مهرجويي اشاره داشت كه در سن هشتاد و دو سالگي آن هم بعد از نيم قرن فعاليت در سينما با ساخت آثار مهم و مطرحي كه اكثرشان سنگ بناي همين سينما هستند او را به نقطهاي رسانده كه به زجر بيايد طوري كه تمام سلولهاي بدنش هم به فرياد بيايد: «من ميآيم تحصن ميكنم در وزارت ارشاد! همراه با دستيارانم! تا حقم را نگيرم ول نميكنم. وزارت ارشاد، وزير محترم به حرف من گوش بده، من ديگر نميتوانم، ديگر ميخواهم بجنگم. ميخواهيد مرا بزنيد، مرا بكشيد، نابودم كنيد، ولي من حقم را ميگيرم.»
اما طبق اعلام شوراي صنفي نمايش در تاريخ ٢اسفند، قرار بود فيلم «لامينور» آخرين ساخته داريوش مهرجويي نوروز امسال در سينماها اكران شود اما از آنجايي كه مجوز نمايش اين فيلم در دولت قبل صادر شده بود، در هفتههاي اخير در بازبيني مجدد توسط مسوولان سينمايي و وزير ارشاد، صحبتهايي از توقيف اين فيلم به ميان آمد و درنهايت هم از اكران نوروزي امسال كنار گذاشته شد. البته در روزهاي گذشته حبيب ايلبيگي، معاون نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي و مسوولان ديگر سينما در رسانههاي مختلف اعلام كردند كه فيلم «لامينور» به هيچ عنوان توقيف نيست و راه براي اكران آن باز است فقط در جدول نوروز جايي ندارد. حتي از عيد فطر به عنوان گزينه پيشنهادي نمايش لامينور نام بردند. اما به نظر ميرسد خشم مهرجويي ناشي از اين است كه اين صحبتها را دوپهلو و فاقد اعتبار ميداند كه مسوولان سينمايي از اين طريق نميخواهند پروانه نمايش فيلم لامينور را صادر كنند. استدلال مهرجويي درست هم هست. براي اينكه اگر فيلمي مجوز نمايش از طرف دولت فعلي را دارد و راه براي اكران آن باز است چرا مجوز نمايش صادر نميشود و اساسا چرا نبايد به خواست فيلمساز نوروز اكران شود؟ حالا فارغ از موضوع و حواشي پيرامون فيلم، آنچه در اين اتفاق نمود پيدا ميكند، رفتار غيرمحترمانه و غير حرفهاي است كه مسوولان مربوطه در چنين بزنگاههاي حساسي از خود نشان ميدهند و اوضاع سينما را ملتهب و آشفته ميكنند. آيا نميشد تمام اين بحثها و صحبتها در يك فضا ي صميمي اما غيررسمي ولي محترمانه با خالق اثر در ميان گذاشته شود و ماجرا را به خوبي حلوفصل كرد تا پيچيده و پر سر و صدا جلوه نكند و به يك چالش سياسي تبديل نشود؟ ما در گزارش پيشرو با تعدادي از سينماگران گفتوگو كرديم و نظرشان را درباره صحبتهاي داريوش مهرجويي و ويديوي منتشر شده در فضاي مجازي جويا شديم و آنها نظرشان را با ما در ميان گذاشتند.
تقدير حضرت امام(ره) از مهرجويي را يادتان هست؟
منوچهر محمدي
بنده به عنوان عضو كوچك جامعه سينمايي كشور روز گذشته با ديدن فيلمي از استاد پيشكسوت سينماي ايران آقاي داريوش مهرجويي كه پيدا بود او در شرايط بسيار سنگين عصبي است به شدت دلگير و ناراحت شدم، مگر اين كشور امثال فيلمسازان نجيب و شريفي چون داريوش مهرجويي چند نفر دارد كه اين رفتار با آنها ميشود؟ بهزعم بنده دِيني كه استاد مهرجويي بر گردن فرهنگ و سينماي ايران دارد هيچ فيلمسازي ندارد. اگر نبود ساخته ارزشمند ايشان، فيلم سينمايي گاو كه با تقدير و پاسداشت حضرت امام در آغازين روزهاي انقلاب انجام شد شايد ما اكنون چيزي به نام سينماي ايران نداشتيم. شايسته است فقط به پاس همين يك فيلم، حرمت و حريم هنرمنداني همچون داريوش مهرجويي ارج گذاشته شود. گرچه كارنامه پربار سينمايي ايشان نشانگر يك سينماگر دغدغهمند و داراي انديشه است.
امروز دفاع از مهرجويي دفاع از سينماي متفكر است
عليرضا داوودنژاد
اكنون مساله موضوع يك فيلم نيست، اكنون مساله به جان آمدن پرچمدار سينماي متفكر و خلاق سينماي ايران است. مساله مديريت درماندهاي است كه از بازار سياه شكست خورده و كاري جز رتق و فتق نيازمنديهاي سالنهاي سينما در تهران و چند شهرستان ندارد و از تراكم فيلمهاي زمينگير شده در پشت در سالنهاي سينما نتيجه نميگيرد كه بايد براي نمايش خانگي فكري بكند، بلكه نتيجه ميگيرد كه تا مدتها احتياجي به توليد فيلم وجود ندارد و ميتواند از اين فرصت استفاده كند تا به سختگيري به سينماي متفكر و خلاق ايران بپردازد و در راس آن پيشقراول اين سينما داريوش مهرجويي را بكوبد و در هشتاد سالگي به او عيدي بدهد و با توقيف فيلم او ضربه ديگري براي شكستن او و كشاندنش تا مرز سكته استفاده كند. امروز دفاع از مهرجويي نه دفاع از يك شخص كه دفاع از سينماي متفكر و خلاق ايران است و در شرايطي كه امواج فيلمهاي وارداتي فضاي ديداري و شنيداري مملكت را تسخير كرده كمر به تضعيف و تخريب و ورشكستگي سينماي ملي بسته است. اكثريت قريب به اتفاق اهالي سينماي ايران پشتيبان استاد مهرجويي هستند و همراهي و همگامي و حمايت از او را دفاع از سينماي ملي ميدانند.
شما مديون داريوش مهرجويي هستيد!
بهروز غريبپور
به نظر من آنچه در ويديوي منتشر شده آقاي مهرجويي ديده شد، ذرهاي بازيگري نبود و مطلقا خودنمايي درش نيست. يك خشم گسترده است از فيلمساز قديمي و چهرهاي شناخته شده. آقاي مهرجويي هميشه در كلامشان متانت دارند و آدمي هستند كه بر فلسفه مسلطند. ضمن اينكه ايشان شخصيت بسيار آگاهي هستند و تاكنون هم بر هيچ موج سياسي و اجتماعي سوار نشدهاند و هميشه مسوول كار خودش بوده و به درستي شايسته و لياقت شأن و مقام استادي را دارند.
به نظرم اين خشم اخير ايشان، اگر با گوش شنوا و چشم بينايي همراه شود بايد تنش به خود بلرزد به جاي اينكه در هشتاد سالگي فرش قرمز براي اين فيلمساز برجسته پهن كنند و با احترام با او رفتار شود متاسفانه غمش دانسته نشود طوري كه هر لحظه ممكن است جلوي دوربين سكته كند. حقيقتا در اين سالها تصويري اينگونه دردناك نديدم كه اشكم را در بياورد . من ديشب با ديدن اين تصاوير و خشم فوقالعاده آقاي مهرجويي حقيقتا گريه و چندين بار اين ويديو را نگاه كردم. متاسفم براي فضاي فرهنگي و شبهفرهنگي كه بر كشورمان حاكم شده. به نظرم اگر از آقاي مهرجويي حمايت نشود وااسفا بر اين فرهنگ و اين هشدار را به همه سينماگران ميدهد كه همه ما بايد در انتطار اين لحظه باشيم. جالب اينكه آقاي رييسي و دولتش از بازگشت ايرانيها صحبت ميكنند من از ايشان سوال دارم كه اينگونه ميخواهيد از جوانهايي كه با هزار اميد به ايران باز ميگردند، حمايت كنيد؟ من در اين صحبتهايم كاري به فيلم آقاي مهرجويي ندارم. به عنوان سينماگر به فضايي كه پيرامون اين سينماگر به وجود آمده معترضم كه هيچ توجيهي ندارد. يك جوان وقتي استادش را اينگونه سرخشم ميآورد بايد از او عذرخواهي كند. اين نكته مهم را هم در آخر صحبتهايم اضافه ميكنم كه آقايان وزير ارشاد و هر مسوولي، به ياد بياوريد كه راي و فتواي امام خميني(ره) بر فيلم مهرجويي بود كه از نعمت سينما استفاده ميكنيم وگرنه امروز نه معاونت سينمايي بود و نه وزارت ارشاد. مقامتان را مديون مهرجويي هستيد. هيچ وقت اين نكته را از ياد نبريد.
اين اعتراض هر وجدان بيداري را بايد بر آشفته كند!
جواد طوسي
داريوش مهرجويي يكي از ستونهاي محكم و ريشهدار تاريخ سينماي اين سرزمين است. شماري از بهترين آثار سينماي قبل و بعد از انقلاب از جمله گاو، دايره مينا، اجارهنشينها، سارا، بانو، هامون، درخت گلابي به وسيله او ساخته شد اگر منصفانه و واقعبينانه به عدالت فرهنگي اعتقاد داشته باشيم، واكنش تند و آميخته با عصبيت اخير او در برابر دوربين هر وجدان بيداري را بر آشفته ميكند. مديران و سياستگذاران فرهنگي ما در برابر اين اعتراض به حق و قانونمندانه اين فيلمساز كهنهكار و تاثيرگذار و صاحبت سبك در پيشگاه تاريخ چه پاسخي دارند؟ آيا پروانه نمايش يك سند معتبر براي مجوز قانوني فيلم آخر مهرجويي به شمار نميآيد پس اين سيكل فرسايشي دور باطل در تعويق انداختن نمايش عمومي فيلم لامينور چه توجيه منطقي و قانوني دارد؟
يكبار با مهرجويي و تهيهكنندهاش آن برخورد ناعادلانه كه در فيلم سنتوري شاهدش بوديم اعمال شد كه دقمرگ شدن تهيهكننده را رقم زد، آيا باز هم ميخواهيم اين نوع برخوردهاي خارج از مدار قانوني و مسير عدالتخواهانه را تكرار كنيم؟ عمر پربار و تجربه فرهنگي انبوه داريوش مهرجويي، پشتوانه و سرمايه گرانبار براي سينما و گستره فرهنگ و هنر اين سرزمين است، جفا به او و ناديده گرفتن مطالبات حقطلبانهاش تصويري منفي و مخدوش شونده از جامعه فرهنگي اين دوران و مديران و سياستگذارانش به جا خواهد گذاشت. تا دير نشده با بازنگري در تصميمات غيرحرفهاي و سليقهايمان، زمينه دلجويي و تفاهم با يكي از بهترين فيلمسازان تاريخ سينماي ايران را در اين كهنسالي آميخته با آسيبپذيري او فراهم كنيم.
مديريت سينماي ايران بايد از مهرجويي حمايت كند
بهروز افخمي
من نميدانم چه شده، ولي هيچچيز نبايد باعث شود كه آقاي مهرجويي اينقدر برآشفته شود. مديريت سينما بايد بداند كه آقاي مهرجويي از تمثالهاي سينماي ايران است و بايد بتواند در اين سن و سال هرفيلمي كه ميخواهند، بسازند و به نمايش درآورند.
چه زماني ميخواهيد به خودتان بياييد؟
منيژه حكمت
واقعا ديدن اين تصاوير از آقاي مهرجويي برايم دردآور است و از وقتي اين صحنهها را ديدم به هم ريختم. چرا بايد يكي از اساتيد ارزشمند سينما را به جاي برسانيد كه او اينگونه فرياد برآورد. شما سه هفته پيش اعلام كرديد كه اين فيلم در اكران نوروز نمايش داده ميشود چرا با هر تلاشي فيلمهايي را انتخاب كرديد كه به خودتان مربوط است و فقط از خوديهايتان در اكران نوروز قرار داديد؟ پس عدالتتان كجاست؟ به من بگوييد چه زماني ميخواهيد به خودتان بياييد؟ از اينرو ميتوانم بگويم آقاي مهرجويي من شرمنده احوالات شما هستم.
تجربه را دوباره تجربه كردن اشتباه است!
سيد جمال ساداتيان
ويديويي كه از آقاي مهرجويي ديديم به شخصه برايم سنگين و ناگوار بود و بسيار ناراحت شدم. اساسا مگر از ذخاير سينماي ايران چند نفر داريم و اصلا مگر چند تن از پيشگامان حوزههاي موسيقي يا تئاتر و سينما توان فعاليت دارند كه با آنها اينچنين برخورد ميكنيم. به اين نكته اهميت دهيم كه چه مخاطبان عام و چه خود اهالي سينما خاطرات خوشي با آقاي مهرجويي و فيلمهايش تجربه كردهاند. حالا ممكن است فيلمهاي ايشان دربرگيرنده سلايق يك عده نباشد و يك عده با فيلمهاي ايشان ارتباط برقرار نكنند اما هر اثري كه نظر سه يا چهار درصد مردم جامعه را هم تامين كند بسيار با اهميت است، چون همين سه يا چهار درصد، يعني چهار يا پنج ميليون مخاطب كه به نظرم بسيار قابل تقدير است . از جهتي توصيههاي ديني به ما ميگويد كه احترام و حرمت بزرگترها را بايد نگه داشت و به آنها احترام گذاشت . ولي در صحبتهاي اخير آقاي مهرجويي ديگر بحث احترام هم ميگذرد و بايد به لحاظ اخلاقي از اين فيلمساز برجسته تقدير كرد. كسي كه آثار ماندگاري همچون سارا، ليلا را براي سينماي ايران ساخته است. يا تنها اثري كه امام خميني(ره) به آن استناد كرد، فيلم آقاي مهرجويي بود. چرا كار او بايد به اينجا برسد كه اينگونه مصاحبه كند و با عصبانيت فرياد بزند؟ تجربه نشان داده سختگيري بيش از حد برخي فيلمها نه تنها تاثيري ندارد كه وقتي غبارها فروكش ميكند، متوجه ميشويم كه تمام اين فشارها روي فيلمساز كاذب بوده، به نظرم بيشتر از اين نخواهيم كه همه چيز را تجربه كنيم و نخواهيم كه غبطه گذشته را بخوريم. به نظرم مسوولان سينمايي بايد از آقاي مهرجويي دلجويي كنند و با او مهربان باشند.
آقايان! مهرجويي حذف شدني نيست، خودتان حذف ميشويد!
محمدعلي سجادي
به نظر من آنچه در اتفاق پيش آمده بسيار اهميت دارد اينكه آقاي مهرجويي افتخار سينماي ايران است. خدمتي كه ايشان به سنيماي ايران كرده كاملا بر همگان عيان است و احتياج به هيچ يادآوري و توضيحي نيست. در ذكر خوبيهاي ايشان همين بس كه بگوييم آثاري كه او به سينماي ايران هديه كرد نسلها از آن تغذيه كردند و بعد از اين هم كلاس درسي است براي آيندگان.
واقعا به عنوان سينماگر و همكار متاسف شدم كه با ايشان اينگونه برخورد شد و تماشاي اين صحنهها دردناك از صبحتهاي آقاي مهرجويي براي من بسيار غمانگيز آمد. در فضاي بلبشوي كشور كه اخبار اين روزها ما را ميبلعد، طرح مساله و مشكل فيلم مهرجويي نازنين شايد راه به جايي نبرد اما بايد گفت و اعتراض كرد. البته كه صحبتهاي ما براي كساني كه اين شرايط را به وجود ميآورند درك شدني نيست، چراكه آنها سعي ميكنند جرياني را حفظ كنند و نگه دارند كه جز خرد شدن دنده و سوختن موتور عاقبت و نتايج ديگري ندارد. آنها در حال حاضر پا روي ترمز بيش از حد گذاشتهاند و ميخواهند شرايط را (خوب و بد) هر چه بيشتر كنترل كنند ولي نميدانند اين كنترل بيش از حد به ضرر آنها تمام ميشود. يك جور فضاي دن كيشوتي به وجود آمده (باز صد رحمت به دن كيشوت) كه ديالوگ برقرار كردن را سخت ميكند آن هم با كساني كه هيچ نسبتي با هنر و سينما ندارند. فضاي اين روزها بيشتر مونولوگ است تا ديالوگ كه البته درنهايت هم خودشان قرباني اين قضايا ميشوند. ولي براي يادآوري ميگويم كه سينماي ايران در اوج پرمخاطب بودنش سه ميليون نفر بازديدكننده دارد در مقابل هشتاد ميليون نفر كه اصلا به سينما نميروند. پس بازديد و تماشاي اين سه ميليون نفر در ميان انبوه جمعيت اصلا به نظر نميآيد و جلوگيري از چند فيلم بيشتر احمقانه به نظر ميرسد تا تصميمي عاقلانه. آقايان سرشان را مثل كبك در برف كردند و نميبينند فضاي مجازي و ماهوارهها چه مخاطباني دارد. آقايان چه در مجلس و چه در وزارت ارشاد ميخواهند دور و اطراف مردم را ببندند تا آنها چيزي را نبينند در واقع ميخواهند شرايط را آنطور كه ميخواهند كنترل كنند ولي آيا تاثيري هم از اين كارهايشان ميبينند؟ غمانگيز است كه ببينيم يك عده افراد عقب افتاده و متحجر براي اين روزهاي ما و بسياري از سينماگران تصميمگيري ميكنند. من خودم درد آقاي مهرجويي را لمس ميكنم، چون قرباني اين شرايط هستم و ميدانم همكارانم در خلوت و تنهايي خودشان دق ميكنند .
ولي آقايان مسوول من از شما سوال دارم مگر چقدر فيلم در سينماي ايران توليد و توزيع ميشود كه شما با همين اندك هم در سالهاي كرونايي اين برخورد وحشيانه را داريد؟ نه آقاي مهرجويي و نه اساسا هيچ سينماگري حقش نيست چنين برخوردهايي با او بشود. آقاي مهرجويي كه ديگر همه ما مديونش هستيم. من نميدانم دوستاني كه با نام مذهب (يعني راه و روش) راه را جاي حقيقت مينشانند چگونه ميخواهند در آن دنيا پاسخگو باشند؟ صحبتم با آن آقايي است كه خودش به آقاي مهرجويي بياحترامي ميكند چطور توقع داريد ديگران حرمت براي بزرگترها قائل باشند؟
در حال حاضر دروغ و تزوير تمام اطراف ما را در بر گرفته، نگاه كنيد به نسبت تلويزيون با جامعه كه چقدر است؟ آقايان چرا توقع داريد ما متعهد باشيم ولي شما ذرهاي متعهد نيستيد؟ ما برده و گوسفند شما نيستيم و شما چوپان ما . متاسفانه بايد بگويم امروز كساني بر ما رياست ميكنند و تصميم ميگيرند كه نه فيلم ميبينند و نه كتاب ميخوانند . اجازه بدهيد كه بگويم ولي برايم دردآور است فيلمهاي مرا در يك زماني توقيف كرديد و بعد همان فيلمها را در يكي از شبهاي سوگ مذهبي نشان داديد (چون باد) حيرتانگيز است اين ميزان بلاهت. آقايان برادران در دهه شصت اگر اين رويه عذاب بر سينماگران جواب ميداد به خاطر اين بود كه آن زمان چيزي از شاكله انقلاب مشخص نبود الان كه ديگر وضعيت مثل آن زمان نيست. اين نكته را ميدانيد و با زور ميخواهيد بگيريد و ببنديد؟ ولي بدانيد نه تنها دردي دوا نمي شود كه به كوه مشكلات اضافه ميكنيد و حرف آخر اينكه آقايان نميتوانيد داريوش مهرجويي را از تاريخ سينماي ايران حذف كنيد، اين شما هستيد كه حذف خواهيد شد.
آب در خوابگه مورچگان
احمد طالبينژاد
همه فرياد خشماگين داريوش مهرجويي در مورد حذف ناجوانمردانه فيلم لامينور از جدول اكران نوروزي را ديديم و شنيديم چقدر دردناك است ديدن بغض هنرمندي هشتاددوساله كه بيش از نيم قرن از عمرش را صرف فرهنگ و هنر مملكتش كرده. در فيلم موج نو كه چند سال پيش ساختم مهرجويي در گفتوگويي ساده و صادقانه بر اين نكته تاكيد ميكند كه اگر فيلم گاو ساخته نشده بود و اين اثر در همان ماههاي نخست انقلاب مورد تاييد بنيانگذار جمهوري اسلامي قرار نگرفته بود چه بسا بعد از انقلاب همچون برخي كشورهاي اسلامي ديگر صنعت سينمايمان تعطيل ميشد. پس از آن بود كه موجي از فيلمهاي اجتماعي با نگرش دفاع از حق و حقوق اقشار آسيبپذير جامعه از روستايي گرفته تا شهري مد نظر مسوولان امور سينمايي قرار گرفت. حتي خود مهرجويي چند فيلم از بهترينهاي كارنامه پربارش را در اين دوران ساخت و براي سينماي پس از انقلاب اعتبار آفريد از اجارهنشينها گرفته تا هامون، پري، مهمان مامان و...
بنابراين شايسته نيست به بهانههاي واهي آخرين اثر او را از جدول اكران پررونق اكران نوروزي خارج كنند درحاليكه ميدانيم اينها بهانه است مشكل اصلي مضمون لامينور است كه به موسيقي مربوط ميشود. همان بلايي كه سر سنتوري آوردند. به نظرم مهرجويي حق بزرگي بر گردن همه سينماگران پس از انقلاب دارد و در ميان همنسلان خود نيز جايگاهي بلند و پرافتخار داشته و دارد. با اين شيطنتها و نابخرديها شخصيت والاي او را نميتوان مخدوش كرد. اين را از آن جهت گفتم كه متاسفانه نوع بيان و لحن مهرجويي در اين شكواييه تصويري متناسب با شأن او نبود. البته ميفهمم وقتي انسان خشمگين شود به حواشي توجه نميكند. او با فرياد بغضآلود خود در واقع به قول نيما آب در خوابگه مورچگان ريخته است.
من هم اعتراض دارم
سيد رضا ميركريمي
كارگردان فيلم خيلي دور خيلي نزديك و يه حبه قند در حساب كاربري خود با اشاره به اينكه او هم به مشكل پيش آمده براي داريوش مهرجويي معترض است نوشت : اگر نميتوانيد با بزرگان سينما مهربان باشيد، لااقل به قانون سختگيرانهاي كه خودتان نوشتهايد، احترام بگذاريد.