«اعتماد» به بهانه انتشار اخباري درباره تحركات سياسي رييسجمهوري پيشين، از چندوچون سياستورزي روسايجمهوري پيشين گزارش ميدهد
عاقبتِ رياستجمهوري!
معروف است كه «در اين مملكت، روسايجمهور - هزاري هم كه بيايند- عاقبت بخير نميشوند!» گزارهاي كه البته شايد چندان دقيق هم نباشد و بتوان هزار و يك انقلت بر آن وارد كرد و به چالشاش كشيد، اما درست يا نادرست، به خصوص طي اين حدود يك دهه گذشته به باوري عمومي در سپهر سياست ايراني تبديل شده است. باوري كه البته ناظر است بر سرنوشت تقريبا تمامي سياستمرداني كه هر كدام چند صباحي را در قامت بالاترين مقام اجرايي كشور- در آن حدود يك دهه نخست تا پيش از بازنگري قانون اساسي، در مقام «نخستوزيري» و پس از آن، در اين حدود 3 دهه به عنوان «رييسجمهوري»- رياست دولت را برعهده داشتند و در بازه زماني مشخصي، هر يك حداكثر 8 سال مسوول اداره قوه مجريه و رتق و فتق امور مملكت بودند؛ چپ و راست هم ندارد! ميخواهد سيدمحمد خاتمي باشد كه راهش را از دومين روز از خرداددماه 76 به نحوي آغاز كرد كه آن روز حالا هنوز، ماندگار است و يادآور يك حماسه سياسي كه تمامي معادلات انتخاباتي را برهم زد و جماعتي را در بهت و شگفتي فرو برد يا محمود احمدينژاد كه اتفاقا اهل اين حرفها نبود و نه فقط قرار نبود در قامت چهرهاي متفاوت از حاكميت، نهاد قدرت را به چالش بكشد، بلكه برعكس، با پشتوانهاي قدرتمند از نيروهاي سياسي نزديك به حاكميت وارد گود انتخابات رياستجمهوري شد و تقريبا تمامي دهه 80 را هم به عنوان رييسجمهوري محبوب قلوب همين نيروها و جريانهاي سياسي پشتسر گذاشت، اما همين كه دورهاي سرآمد بايد ميدانست كه ديگر نبايد هواي قدرت به سرش بزند و رياست بر جمهوري اسلامي، رويايي است كه تنها يك بار تعبير ميشود. حتي اگر اكبر هاشمي رفسنجاني باشي و «استوانه انقلاب» و نيز اگر مسيرحسين موسوي باشي و «نخستوزير امام»!
اما اگر بخواهيم صدق و كذب اين گزاره را براي آخرين سياستمردي كه دوره 8 ساله دولتدارياش را پشتسر گذاشته بيازماييم، بايد به زيست سياسي حسن روحاني در اين واپسين روزهاي 1400 خيره شويم و البته در عين حال به مسيري كه او در ادامه با آغاز سال و سده نوي خورشيدي پيش روي خود ميبيند؛ مسيري كه اينطور به نظر ميرسد كه رييس دولت اعتدال ميخواهد آرام و مطمئن، آهسته و پيوسته و معقول و معتدل بپيمايد يا شبيه به آنچه در همين 5، 6 ماه پسارياستجمهوري شاهد بوديم، در سكوت به نظاره و رصد اوضاع بنشيند يا نهايتا شبيه به رفتاري كه اين هفته از او سر زد، هر وقت اوضاع را مناسب ديد، مهرهاش را در صفحه شطرنج سياست ايراني-با حداقل خطرپذيري و نهايت آيندهنگري- يكي، دو خانه جابهجا كند. البته احتمال سومي هم هست و آن، اينكه او در آينده قدم در مسيري بگذارد كه تاكنون نيازموده و به كنشي دست بزند كه نه فقط در اين 5، 6 ماهه اخير و نه حتي در اين حدود يك دهه گذشته، بلكه حتي در سه، چهار دهه پيش از آن نيز كمتر به ياد داريم.
آنچه اما در اين بحث حايز اهميت و در عين حال جالب توجه است، از قضا همين پيشبينيناپذيري سياست و سياستورزي است. ويژگي مهمي كه اتفاقا در اغلب اوقات، تحولات اصلي و اساسي را روي زمين سياست رقم زده و از قضا به همين دليل كه از آنچه ناظران ميپنداشتند، متفاوت و ديگرگون بوده، در تعيين تحولات سياسي اثرگذار افتاده و آنطور كه گذشته و اكنون را ساخته، آينده سياست را نيز برخواهد ساخت. نكتهاي كه با توجه به اهميت آنچه از نخستين روز همين هفتهاي كه حالا در آستانه واپسين روز آنيم، از سوي سياستمداري رقم خورد كه دستكم تا سه، چهار سال آينده، تنها ايراني خواهد بود كه ميتوان با تعبير «رييسجمهوري سابق» -و نه اسبق- از او ياد كرد، بد نيست نگاهي بيندازيم به كنش سياسي يك هفتهاي حسن روحاني! روحاني آشنا به ديپلماسي و مجرب به تجارب امنيتي كه نيمه مردادماه امسال، دولتش را تحويل داد و درحالي نيمه دوم اين سال را تقريبا به تمامي، در سكوت و حاشيهنشيني، نظارهگر اوضاع و احوال مملكت بود كه در همين يك هفته تقريبا هر روز به نحوي خبرساز بود. اين درحالي بود كه البته اواسط هفته و در پي انتشار گزارش سخنگوي دولت دوازدهم از نشست مجازي رييس و كابينه اين دولت، از نخستين خبرهاي تحركات يك هفتهاي او باخبر شديم، اما نشستي كه علي ربيعي روز دوشنبه از آن به افكار عمومي گزارش داد، شامگاه نخستين روز هفته برگزار شده بود. جلسهاي كه البته آنطور كه سخنگوي دولت دوازدهم در همان گزارش روز دوشنبه از آن خبر داد، پيش از اين در هفتههاي قبل هم سابقه داشته اما احتمالا به تشخيص روحاني، خبري از آن نيامده بود. درواقع بايد بگوييم جز چند خبر نصفه و نيمه چند خبرگزاري و رسانه اغلب اصولگرا و مخالف روحاني كه بدون ارايه منبع و منشا مشخص و حتي بدون اشاره به جزييات آن، در حد گمانهزني به تحركات روحاني پرداخته و از نشست و برخاست او با برخي بزرگان سياسي چپ و راست نوشتند، خبر ديگري نبود. اما روايت علي ربيعي كه روز دوشنبه از مباحث و مواضع روحاني و دولت پيشين در نشست شامگاه شنبه همين هفته گزارش ميداد، در حالي نام و عكس روحاني و دولت اعتدال را بار ديگر به صدر اخبار روز دوشنبه بازگرداند و متعاقبا نيمصفحه نخست برخي مطبوعات چاپ سهشنبه را تحت تاثير قرار داد كه خبرگزاريها و رسانههاي برخط نيز صبح سهشنبه، به خبري ديگر از روحاني پرداخته و از حضور او در اجلاسيه دوروزه مجلس خبرگان نوشتند. اجلاسيهاي كه روحاني در روز نخست، بيآنكه كلامي بگويد و صرفا با حضور و تكيه زدن بر «كرسي شماره 71» مجلس خبرگان، اگر نگوييم بيش از رييس اين مجلس كه در نطق پيش از دستور از «معجزه سير كردن گرسنگان» گفت و حتي رييس دولت جديد كه در همان نشست، به راه و رسم «ريشهكن كردن فقر مطلق» پرداخت، بايد اعتراف كنيم كه در همان حد و حدود مورد توجه قرار گرفت و اين درحالي بود كه اين اجلاسيه ديروز با انتشار بيانيه پاياني در حالي به پايان رسيد كه همچنان خبري از سخنراني يا هر تحركي جز حضور حسن روحاني در كار نبود. آنچه اما با اين مقدمه در ادامه ميخوانيد، مشروح گفتوگوي «اعتماد» است با يك عضو ارشد حزب كارگزاران سازندگي و آنچه اين چهره سياسي اصلاحطلب درباره تفاوت مشي روسايجمهوري پيشين نسبت به يكديگر ميگويد.