سراب
نشد سلام دهم - عشق را جواب بگيرم غرور يخزده را، رو به آفتاب بگيرم
نشد كه لحظه فرّار مهربان شدنت را به يادگار، براي هميشه قاب بگيرم
نشد تقاص همه عمر تشنه جاني خود را به جرعهاي ز تو - از خنده سراب - بگيرم
چرا هميشه تو را، اي همه حقيقتم از تو من از خيال بخواهم يا ز خواب بگيرم
چقدر ميشود آيا در اين كرامت آبي شبانه تور بيندازم و حباب بگيرم
محمدعلي بهمني