سناريوهاي پيش روي احياي برجام
حيدرعلي مسعودي
سناريوهاي مختلفي از زمان آغاز تجاوز نظامي روسيه به اوكراين در مورد اثر اين بحران بر مذاكرات برجام پيشبيني ميشد. سه سناريو از نگاه خوشبينانه تا نگاه بدبينانه ميشد در مورد اثر اين بحران بر مذاكرات وين پيشبيني كرد. نخستين نگاه و خوشبينانهترين حالت اين بود كه اين رخداد با اين هدف كه كشورهاي اروپايي و امريكا به اولويت امنيتي مهمترشان يعني تجاوز روسيه به اوكراين با تمام توان امنيتي، سياسي و ديپلماتيك رسيدگي كنند، باعث تسريع مذاكرات ميشود. نگاه دوم كه تاحدودي بدبينانه بود، اين بود كه نقش واسطهگري و راهحليابي روسيه در مذاكرات احياي برجام و براي حل مشكلات و اختلافات باقيمانده كاهش پيدا كند. واقعيت اين بود كه اختلافات به تدريج خودشان را در مذاكرات نشان داده بودند و هر قدر جلو آمديم اين اختلافات كم و كمتر شد و به نظر ميرسيد كه نقش كاركردي و واسطهگري روسيه در اين زمينه موثر و مفيد بود. اين انتظار وجود داشت كه در پي اختلاف روسيه و غرب در مساله روسيه، نقش روسيه براي كمك به حل مشكلات باقي مانده كاهش پيدا كند. سناريوي سوم كه خيلي بدبينانه بود و به نظر ميرسد اكنون اتفاق افتاده است، سناريوي گروكشي روسيه در مذاكرات احياي برجام و برعهده گرفتن نقش تخريبي در اين مسير است. من شخصا پيشبيني نميكردم كه اين اتفاق رخ بدهد و نهايتا تصور ميكردم كه سناريوي دوم اتفاق بيفتد، اما به نظر ميرسد كه ما در شرايط سناريوي سوم هستيم.
در شرايط فعلي ميتوان به اين دوره تنفس، يا توقف و تعليقي كه در مذاكرات اتفاق افتاده است، نگاهي تاكتيكي داشت؛ براساس توييتي كه دبير شوراي عالي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران چند روز پيش منتشر كرد، هنوز يكسري مشكلات حل نشده و باقيمانده وجود دارد، اين توقف ميتواند كمك كند كه آن مشكلات حل و فصل شود تا برسيم به مشكلي كه روسيه ايجاد كرده و مطالباتي كه اين كشور مطرح كرده است. براي حل اين مسائل باقيمانده به نظر ميرسد كه نياز بود يك توقف فني در مذاكرات اتفاق بيفتد تا هماهنگيها بين كشورهاي ديگر بتواند بيرون از وين و خارج از چارچوب مذاكرات اتفاق بيفتد. اين يك احتمال براي بررسي شرايط جاري است و ممكن است تحليل درستي باشد و بعد از مدتي اين مذاكرات دوباره از سرگرفته شود.
سناريوي ديگري كه ميتوان براي ادامه مذاكرات درنظر گرفت اين است كه تجاوز روسيه به اوكراين در هفتههاي آينده به اتمام برسد و شرايط به نحوي پيش برود كه بخشي از خواستههاي روسيه محقق شود و طبق روال مذاكرات در وين از سرگرفته شود و مسائل به سمت حل و فصل پيگيري شود. سناريوي سوم اين است كه در همين شرايط فعلي كشورها بتوانند راهحلهاي تكنيكي براي مطالبات روسيه پيدا كنند، يعني در همين شرايط كه درگيري و جنگ همچنان ادامه پيدا ميكند، يك راهحل بينابيني هم براساس آنچه خواسته روسيه هست پيدا شود. نگاه ديگر اين است كه ممكن است يك توافق احتمالي دوجانبه ميان ايران و امريكا اتفاق بيفتد و مشكلات باقيمانده به صورت دوجانبه حل و فصل شود و از طرفهاي ديگر خواسته شود كه به اين چارچوب احترام بگذارند. بنابراين من اين سناريوها را براي آينده مذاكرات تصور ميكنم، اما معتقدم اين تصور كه بدون نقشآفريني روسيه بتوان برجام را احيا كرد، تصور ميكنم كه تصور واقعبينانهاي است. براي حل مشكلات بين ايران و امريكا برخي از راهكارها توسط روسيه ارايه شده است و در برجام، روسيه يك طرف قضيه است، در اين توافق براي مثال بخشي از مواد انباشته شده هستهاي ايران به روسيه منتقل ميشود و در آن كشور نگهداري ميشود.
آنچه باعث شد امريكاييها براي مذاكرات احياي برجام انگيزه زيادي داشته باشند، مفهومي است كه از آن با عنوان «كاهش دوره گريز هستهاي ايران» شد. به اعتقاد طرفهاي مذاكره ايران در مذاكرات برجام، اگر ايران با همين سرعت برنامه هستهاي خود را توسعه دهد، دوران گريز هستهاي ايران مستمرا كوتاهتر ميشود و بنا به ادعاي آنها ايران روز به روز به بمب هستهاي نزديك ميشود. اين نگراني همچنان در ميان امريكا و متحدانش وجود دارد. درست است كه بخشي از مسائل ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي تا حد زيادي حل و فصل شده يا در چارچوب نقشه راه جديدي در حال حل شدن است، اما واقعيت اين است كه سرعت پيشرفت و توسعه برنامه هستهاي ايران بسيار فراتر از آن چيزي است كه موردپسند امريكا و متحدانش باشد. در نتيجه اولويت پرداختن به برنامه هستهاي ايران از تفكر راهبردي امريكا هنوز كنار نرفته است.