ارابههاي مرگ در جادههاي غيراستاندارد
محدثه كاظمي
سالانه ۱۷ هزار نفر در تصادفات جان خود را از دست ميدهند و بالغ بر ۳۶۰هزار نفر مجروح يا معلول ميشوند و غالبا آنهايي كه مجروح يا معلول ميشوند ساليان سال زمينگير شده و ادامه عمرشان را مجبورند طور ديگري زندگي كنند. همه ساله همزمان با افزايش سفرهاي بين شهري به مناسبت سال نو و تعطيلات نوروزي در ايران ميزان تصادفات جادهاي و تلفات انساني بهطور قابل توجهي افزايش مييابد. اين آمار در سال 1401 و تنها در ايام عيد از مرز ششصد نفر عبور كرد و قصه تكراري مرگهاي جادهاي هر سال تكرار شد. بهطوركلي هر تصادفي كه صورت ميگيرد بر اثر ۳ عامل انسان، جاده، وسيله نقليه است. اگرچه پليس راهنمايي و رانندگي در ايران، علت عمده اين تصادفات را عدم توجه به جلو، سرعت غيرمجاز و عدم توانايي در كنترل وسايل نقليه، ذكر ميكند اما استاندارد پايين خودروهاي داخلي در ايران و وضعيت نامناسب جادهها را نميتوان انكار كرد. مافياي خودروساز داخلي كه بيكيفيتي توليدش را قبول ندارد و مقصر را كيفيت جاده ميداند و وزارت راه و شهرسازي كه پول براي جادهسازي استاندارد اختصاص نميدهد و خودروي بيكيفيت را بهانه ميكند، هر يك توپ را به ميدان ديگري مياندازند و گويا هيچ يك سعي در بهبود شرايط نميكنند و مرگ در ارابههاي خطرناك و جادههاي هولانگيز رقم ميخورد! آنگونه كه مشاهده ميشود، خودروهاي ايراني در تصادفات به جاي محافظت از سرنشينان خودرو، آسيب و جراحات بيشتري به آنها وارد ميكنند. تا جايي كه سردار كمال هاديانفر، رييس پليس راهور فرماندهي انتظامي، به طراحي ايربگ، ترمز و باك خودروهاي داخلي نقد داشت و خودروسازان را به تغيير پلتفرم و دست بردن در قطر آلياژ متهم كرد. دو غول خودروساز بيكيفيت داخلي كه اين ارابههاي مرگ را به قيمتهاي بالايي به خورد مردم ميدهند، طرح واردات خودرو را پذيرفتند ...
اما دريغ و صد افسوس كه اين خودروي وارداتي به هيچوجه نميتواند در ليست كالاهاي خانوار معمولي قرار بگيرد و همان چند درصد واردات هم به دهك بالاي كشور اختصاص خواهد يافت و دوباره مردم ميمانند و همين خودروهاي هزار ايراد داخلي كه چارهاي جز پذيرفتن آن ندارند! بر اساس گزارشها و آمارهاي اعلام شده استانهاي سيستان و بلوچستان، فارس، خراسان رضوي، خوزستان و كرمان بالاترين آمار تصادفات را در ايران دارند، جداي از مساله توريستي بودن اين مناطق ميتوان گفت چندين شهر از اين شهرها از لحاظ اقتصادي قوي نيستند و شايد اين اقتصاد، جادهسازي آنها را هم نشانه گرفته باشد و جادههاي آنها كيفيت مناسبي را نداشته باشند. آمار كشتهشدگان تصادفات ايران از آمار جنگهاي طولاني مدت و زلزلههاي مهيبي كه در اين سالها به وقوع پيوسته، بيشتر است. خسارت مالي و جاني و خانوادههايي كه پس از اين حوادث آسيبهاي جدي ميبينند، قابل توجه است. پس براي كاهش اين تلفات در اولويت قرار دادن نقاط ضعف و همت عالي براي رفع آنها بايد مدنظر قرار گيرد تا اين حوادث دلخراش كم و كمتر شوند.