به مناسبت هفتمين سالمرگ نورمحمد دُرپور، فرزندش از زندگي و هنر او ميگويد
حنجرهاي كه وقفِ موسيقي اصيل خراسان بود
سيمين سليماني
از ديداري كه با نورمحمد درپور داشتم سالها ميگذرد؛ سال 93 بود و آن ديدار بيشتر نقش يك عيادت را داشت؛ استاد در بستر بيماري بودند و خانواده ايشان به غايت مهر از پدرِ هنرمند و عارف مراقبت ميكردند. گرمي محبت اين خانواده همچنان در ذهنم باقي است. چندي پس از آن ديدار، نزديك نوروز بود كه خبر درگذشت اين آوازخوان شهير در هلهله اخبار سال نو، داغي بر دل موسيقي نواحي گذاشت.نورمحمد درپور آثار و اجراهاي فراواني داشت و يكي از نمادهاي موسيقي عرفاني منطقه خراسان بود. به بهانه سالگرد درگذشت اين هنرمند ارزشمند موسيقي فولكلور كه شعر را از حافظه و موسيقي را از دل ميخواند، سراغ فرزندش حسين درپور رفتم و درباره هنر پدر با او گفتوگو كردم.
در ابتدا ميخواهم از آغاز آشنايي پدر با دوتار و آواز بگوييد؛ همچون بسياري از اساتيد نسل به نسل اين هنر به ايشان رسيده بود؟ اساتيد ايشان چه كساني بودند؟
درباره دوتار بايد بگويم كه استاد درپور نزد كسي آموزش دوتار نديدند. تخصص استاد هم آواز بوده كه آواز در حنجره و ريشه ايشان از ابتدا بود. پدر از اشخاصي به نامهاي جهانگيرخان، مرتضي پري، ياسين مريدار، ملادادخدا كبوداني، عبدالحميد رسولي، خليفه عبدالحميد مجيدي و بسياري افراد ديگر، به عنوان استاد خودشان ياد ميكردند و اين تواضع و فروتني استاد را نشان ميدهد. خب همانطوركه ميدانيد شرايط آن زمان، به شكلي نبود كه يك علاقهمند به راحتي بتواند به شهر ديگري برود و نزد اساتيد آموزش ببيند چرا كه مردم در آن زمان درگير كارگري، كشاورزي و دامداري خودشان بودند و منظور استاد از اينكه گفتهاند زير نظر فلان استاد بودهام، اين است كه فلان لحن را از آن استاد شنيده و روي آن لحن كار كردهاند. بهطور مثال در مجلسي دور هم بودهاند و لحن مرتضي پري را فهميده و روي آن كار كرده نه اينكه نزد آن شخص برود و آموزش ببيند. تنها موردي كه ميتوان گفت در آن استاد داشتند مكتب عرفان بوده است، استاد درپور از مريدان طريقه نقشبنديه بوده و نزد پير و مراد خودشان درس گرفته و بخش زيادي از شاگردي ايشان، در درس سبقات طريقت بوده است. از سنين كودكي، اطرافيان مرحوم درپور به خوبي صدا و حنجره ايشان پي بردند و كمكم در منطقه باخرز، تربتجام و تايباد شناخته شدند طوري كه در سنين جواني و نوجواني با وجود پيشكسوتان طريقت نقشبندي، در خانقاهها و مجالس ذكر حاضر شده و اشعار عرفاني ميخواندند و مريدان پير هم به ذكر ميپرداختند. در واقع علاقهمندي جدي استاد به موسيقي در همان مراكز ذكرشده شكل گرفت.
بيشتر احوالات استاد هم عارفانه بود، ايشان اين سبك را بيشتر ميپسنديدند؟ نگاهشان به ديگر موسيقيها چگونه بود؟
بله. مرحوم استاد درپور بر اين باور بودند كه شايسته نيست انسان هر كلامي را بر زبان بياورد و سعي بر اين داشتند كه در هر اجرا، پيامي را به مخاطب خود القا كنند. بيشتر منظومههاي ايشان، داراي پيام است. كلا موسيقي ايشان، علاوه بر ذكر خدا، پيغمبر، ائمه و بزرگان، شامل منظومههايي بود كه هركدام حامل پيام خاصي براي مخاطب بود. ايشان مخالف موسيقيهاي ديگر نبودند بلكه اعتقادشان بر اين بود كه حتي اگر در عشق مجازي نيز صداقت باشد، تبديل به حقيقت ميشود ولي خودشان به جز موسيقي عرفاني چيزي نخواندند و اگر ما هم در خانه براي تمرين ميخوانديم با آن مخالفت ميكردند.
درباره همكاريهاي ايشان هم با ديگر اساتيد صحبت كنيد، دوارن استاد درپور دوران طلايي همكاري اساتيد بزرگ بود...
استاد درپور چندين اجراي مشترك با استاد پورعطايي داشتند. سازمان تبليغات هم آلبوم بسيار خوبي از كار مشترك مرحوم پدر و استاد پورعطايي تهيه كرده بود كه الان به آن دسترسي نداريم. نميدانم چه كسي آن را از خانه پدرم برد. در آن اثر، دوتار را استاد پورعطايي نواختهاند و آوازش را يك قطعه استاد درپور ميخواندند و يك قطعه استاد پورعطايي. به نظرم اثري شاهكار است. بعد از آن با استاد عسگريان همكاري داشتند كه شركت ماهور هم از اين همكاري آلبومي به نام موسيقي تربتجام (موسيقي نواحي ايران 29) منتشر كرد و خيلي مورد استقبال قرار گرفت. اين آلبوم را دكتر حميدرضا اردلان گردآوري كردند. البته با مرحوم استاد سرور احمدي در تهران اجراي صحنهاي داشتند و آلبومهايشان بيشتر با استاد عسگريان بود. با استاد پورعطايي هم بيشتر اجراي صحنهاي داشتند. يك مجموعه آلبوم هم با عنوان سيمرغ با سازمان تبليغات اسلامي منتشر كرد. علاوه بر خلق اين آثار، با دكتر محمدرضا درويشي، حميدرضا اردلان، كيوان پهلوان، هوشنگ جاويد، دكتر جهانگير نصري اشرفي و همچنين برخي از محققان بزرگ موسيقي قبل از انقلاب همچون فوزيه مجد و دكتر محمدتقي مسعوديه هم همكاري داشتند. يكي از آثار به جا مانده از استاد آلبوم دردانه است كه بعد از فوت ايشان منتشر شده است. از ساير آثار ايشان گوسان پارسي آقاي دكتر اشرفي، آلبوم سيمرغ، موزيك ويديوي خالق يكتا دكتر احمد صدري، موزيك ويديوي سپيد با همكاري غلامعلي پورعطايي و محمد فاروق كياني، مستند ذاكر ساخته فرشاد فلاحيان كه در شبكه بيبيسي منتشر شده است، نبض خاك به كارگرداني آقاي اظهري، طرقه به كارگرداني دكتر حميدرضا اردلان، خالق يكتا به كارگرداني آقاي صدري و سمفوني ايران به روايت فريدون شهبازيان بوده است.
در حال حاضر آثار منتشرنشده هم از استاد درپور هست؟
علاوه بر آثار منتشرشدهاي كه ذكر شد، آلبومهاي خانگي بسيار ديگري متعلق به ۴۰ تا۵۰ سال پيش نيز هست كه در حال حاضر نزد برادر بزرگوارم محمد فاروق بوده و در حال آمادهسازي براي انتشار هستند.
قبلا اشارهاي به منظومههاي استاد درپور داشتيد، بخش مهمي از كارهاي ايشان مربوط به منظومهها ميشد، درست است؟
بله. قسمتي از اجراهاي استاد درپور كه بخش عظيمي از اجراهاي ايشان را تشكيل ميداد منظومههايشان بود و به جرات ميتوانم بگويم كه استاد درپور يكي از بزرگترين منظومهخوانهاي كشور به شمار ميروند. از داستانهايي كه در حال حاضر در ذهنم هست شامل سلطان جمجمه كه محبوبيت فراواني در ميان مردم دارد، بچه جهود، پير ياهو، مادر محمد حنيفه، اُشتُر برنا، بند بربر، سنگتراش، ليلي و مجنون، يوسف و زليخا، قصه پيرزال، عبدالله مسكين و كشتيگيري حضرت علي و حضرت محمد و داستانهاي بسيار ديگري كه در حال حاضر حضور ذهن ندارم. بسياري از اينها از شاعراني گمنام بودهاند؛ بهطور مثال سلطان جمجمه از شاعران گمنام بوده ولي قصه پير ياهو منسوب است به عطار و ليلي و مجنونهايي كه حاجي ميخواندند از شاعران نامي است.
استاد درپور اشعار زيادي هم حفظ داشتند، درست است؟
بله. همين طور است. وقتي استاد شروع به خواندن ميكردند بدون احساس خستگي، ساعتها همينطور شعر ميخواندند بدون اينكه مطلبي را تكراري بخوانند. مثلا منظومه سلطان جمجمه خود يك كاست يك ساعتي است، ولي ايشان تمامش را از حفظ ميخواندند و همين طور قصه پيرزال، بچه جهود و... آن مرحوم روزي چند جزو قرآن ميخواندند و حافظه قوي داشتند.
ميدانم كه پدر اجراهاي زيادي در خارج كشور داشتند، اما شنيدهام يكي از اين اجراها مخاطبان را بهشدت تحتتاثير قرار داده بود، خودشان بيشتر تحتتاثير كدام اجرا قرار گرفته بودند؟
مرحوم استاد درپور در چندين برنامه خارج كشور اجرا داشتند؛ سال 2011 در جشنواره موسيقي مقدس برلين كه با هماهنگي و همراهي محمدرضا درويشي انجام شده بود، سال 2003 در بزرگداشت شاه نعمتالله ولي دانشگاه ليدن هلند همراه با كسب دكتراي افتخاري، سال 2008 بزرگداشت مولانا در لسآنجلس امريكا و در سال 1389 جشنواره عرفاني فلكخواني تاجيكستان كه برادرم و استاد پورعطايي به همراه مرحوم مرادخاني و عباس سجادي هم حضور داشتند. اما در مورد اينكه كدام اثر استاد مورد استقبال زيادي قرار گرفته بود، فكر ميكنم خود استاد هم بر اجراي خود در بزرگداشت مولانا در هاليوود لسآنجلس تاكيد داشتند كه از همه اجراها سرآمد بود چرا كه بيش از بيست هزار نفر حضور داشتند. بعد از آن هم اجراي بزرگداشت شاه نعمتالله ولي است كه همه را تحتتاثير قرار داده بود طوري كه وقتي استاد ذكر حسبي ربي جلالله/ ما في قلبي غيرالله را ميخواند، بعد از چند لحظه گروهي با دف با خواندن همين ذكر وارد شده و با حاجي اين ذكر را همخواني كردند كه فضاي عجيبي ساخته بود.
خيلي از اساتيد فرزندان خود را به راهي كه رفتهاند، تشويق ميكنند. استاد درپور در اين باره شما را تشويق ميكردند؟
اگر ميخواستيم چيزي غير از موسيقي اصيل منطقه اجرا كنيم استاد بهشدت با ما برخورد ميكردند و علاوه بر اين با موسيقي كار كردن اعضاي خانواده هم چندان موافق نبودند. من خودم در سن حدودا پنج سالگي در برنامه بچههاي انقلاب خواندم و در هشت سالگي از دوره سوم جشنواره موسيقي فجر ديپلم افتخار گرفتم ولي ايشان مخالف بودند چون در موسيقي نواحي، اگر كسي بخواهد موسيقي را ادامه دهد از زندگي ميافتد و خيلي لطمه ميخورد. الان به من هم خيليها ميگويند كه مبين، پسرم موسيقي منطقه را حفظ كند در صورتي كه اگر مبين بخواهد صرفا دوتار و موسيقي تربتجام را ادامه دهد در زندگي امروزي نميتواند امرار معاش كند. استاد هم حق داشتند، خودشان آن زمان قناعت داشتند ولي ميدانستند كه ممكن است فرزندانشان نتوانند اين قناعت را داشته باشند به همين دليل مخالف بودند و پيش خيليها ميگفتند با اين موضوع كه بچهها تنها موسيقي را ادامه دهند، مخالف هستم چون از زندگيشان ميمانند.
متشكرم آقاي درپور از همراهيتان. در پايان اگر از استاد خاطره جالب توجهي داريد يا صحبتي هست، بفرماييد.
بنده به عنوان پسر مرحوم استاد دُرپور هميشه شاهد بودم كه ايشان با آغوش باز از ميهمانان پذيرايي ميكردند و بدون كوچكترين چشمداشتي براي حفظ اين فرهنگ تلاش ميكردند. ما در زندگي با استاد درپور خاطرات زيادي داشتيم ولي هميشه دو مطلب براي من خيلي مهم بوده يكي اينكه استاد درپور در محافلي كه بودند، خيلي از هنرجويان يا خوانندگان يا نوازندهها در مواجهه با پيشنهاد ارايه كار از روي تواضع ميگفتند نه ما در مقابل استاد اجرا نميكنيم اما استاد درپور اين مثال را ميآوردند كه مثلا در مسابقه اسبسواري كه ده اسب باهم مسابقه ميدهند در هر صورت يكي برنده ميشود، نميتوان بقيه را كشت، به همين دليل شما هم بخوانيد و بنوازيد كه ما هم استفاده كنيم. مطلب ديگر اينكه وقتي در مصاحبهاي از استاد پرسيدند كه به نظر شما مريد واقعي چه كسي ميتواند باشد، استاد بدون هيچ مكثي جملهاي را بيان كردند كه به نظر من بايد آن را در كتابها نوشت؛ ايشان گفتند: «مريد واقعي كسي است كه وقتي از خانه بيرون ميآيد مرد را از زن تشخيص ندهد.» اين حرف استاد اصلا از يادم نميرود و اين يكي از خاطراتي است كه تا زماني كه زنده باشم در ذهن من خواهد ماند.
سپاسگزاريم از شما.
در آخر از شما و همكاران عزيزتان تشكر ميكنم. واقعا حيف است كه از اساتيدي مثل پورعطايي، شريفزاده، سمندري، سرور احمدي، سالار احمدي ياد نشود، همچنين بايد به اساتيدي مثل استاد كريمي، استاد غفاري و امثال اينها كه در قيد حيات هستند، رسيدگي شود. مرحوم حاج قربان سليماني مطلبي را ميگفتند و حق هم داشتند كه ناراحت شوند. گفته بودند قدمت موسيقي دستگاهي 80، 90 يا 100 سال است در صورتي كه هرچه داريم از موسيقي اقوام و موسيقي نواحي است و حقيقت هم همين است. امروز براي سالگرد يا تولد يك هنرمند موسيقي دستگاهي چقدر در فضاي مجازي سر و صدا به پا ميكنند در صورتي كه از اساتيد موسيقي نواحي همچون پورعطايي يا شريفزاده يا ساير اساتيد موسيقي نواحي ايران كمتر ياد ميشود. حتي بايد از خانوادههايشان هم ياد شود. مثلا مادر من براي استاد درپور شدنِ پدرم، خيلي زحمت كشيدند و واقعا بخش مهمي از اينبار بر دوش مادرم بود. شب و روز از ميهمانهاي مختلف پذيرايي و به امورشان رسيدگي ميكردند ولي متاسفانه الان كه هفت هشت سال از فوت استاد درپور ميگذرد فقط يك بار مهندس عظيمي از طرف موسسه هنرمندان پيشكسوت تشريف آورند وگرنه هيچكس يادي نميكند و حتي تماسي نميگيرد. من از شما و تيم «اعتماد» واقعا تشكر ميكنم كه به ياد اين اساتيد هستيد.
استاد درپور در چندين برنامه خارج كشور اجرا داشتند؛ سال 2011 در جشنواره موسيقي مقدس برلين كه با هماهنگي و همراهي محمدرضا درويشي انجام شده بود، سال 2003 در بزرگداشت شاه نعمتالله ولي دانشگاه ليدن هلند همراه با كسب دكتراي افتخاري، سال 2008 بزرگداشت مولانا در لسآنجلس و سال 1389 جشنواره عرفاني فلكخواني تاجيكستان كه برادرم و استاد پورعطايي و... هم حضور داشتند.
استاد درپور چندين اجراي مشترك با استاد پورعطايي داشتند. سازمان تبليغات هم آلبوم بسيار خوبي از كار مشترك مرحوم پدر و استاد پورعطايي تهيه كرده بود كه الان به آن دسترسي نداريم. نميدانم چه كسي آن را از خانه پدرم برد. در آن اثر، دوتار را استاد پورعطايي نواختهاند و آوازش را يك قطعه استاد درپور ميخواندند و يك قطعه استاد پورعطايي. به نظرم اثري شاهكار است.