مدرسه، محيط زيست و مسائل ديگر
جواد ماهر
مدرسه روستايي ما سال گذشته تنها دو هفته تعطيل شد. روزِ آخر، «روز بيكيف و كتاب» بود. روز تفريح در حياط مدرسه در هواي بهاري. چند روز قبلش در شوراي دانشآموزي با حضور دانشآموزان شورا و مدير در اين باره حرف زديم. گفتيم در اين روز از پلاستيك كمتر استفاده كنيم تا محيط آلوده نشود. من سر كلاسها رفتم و در اين باره با دانشآموزان به گفتوگو نشستيم. با معلمها چند زنگ تفريح در دفتر مدرسه همكلام شديم. نكتههايي هست كه در زير ميآورم: الف) بين ما مدير و معلمها درباره مفهوم محيط زيست و نگهداري از آن اشتراك نظر وجود نداشت. حتي حد كمي از اشتراك نظر هم نبود. برخي، نكته سادهاي مثل «استفاده نكردن از پلاستيك» را سختگيري بر خود ميدانستند. من در حين بحث متوجه شدم كه آگاهي ما مدير و معلمها از محيط زيست بسيار ناچيز و سطحي است. در اين باره كتابي نخواندهايم، آموزشي نديدهايم. اين ناشي از مهم نبودن محيط زيست براي ما و دولتهاست. يك واقعيت ديگر هم هست؛ اينكه ما معلمها به دلايل مختلف از جمله دستمزد كم و برخورد نامناسب دولتها با مدرسه، بسيار دلسرد و بيانگيزهايم. نميشود از ما توقعهايي مثل توجه به محيط زيست و ارايه آموزشهايي در اين زمينه داشت. پس خود به خود كمبود آموزش در اين زمينه باعث گسترش مشكلات ميشود. محيط زيست، مادر همه مشكلات است. مادر بيماري، بيكاري، بزهكاري. محيط زيست كه بيمار شد همه چيز خراب ميشود. دولتها به عبث فكر ميكنند بايد بودجه را براي درمان خرج كنند. بودجه پيش از پليس و قاضي و زندان و بيمارستان بايد صرف آموزش و پيشگيري شود. سرانه يك زنداني نبايد از سرانه يك دانشآموز بيشتر باشد. نتيجه ميشود همين مشكلاتي كه الان هست. ما معلمها حرف هم كه ميزنيم اذيت و آزار ميبينيم. ب) سر كلاس سوم، دانشآموزي گفت: «باد آمده و يك كيسه پلاستيكي از توي حياط خانه برداشته انداخته توي طويله گوسفندها. يكي از گوسفندها پلاستيك را خورده و مُرده.» اين حرف بازتاب زيادي بين دانشآموزان كلاس داشت. خيليها خاطرات مشابه رو كردند. خيليها مصمم شدند از پلاستيك كمتر استفاده كنند. كار به چيپس و پفك و ضرر بستهبنديها براي محيط زيست رسيد. ديديم اين جور خوراكيها علاوه بر سلامتي، به محيط زيست هم ضرر ميزند. خوراكيهاي مضر، ارزان و خيلي خوشمزه است. جايگزينياش با خوراكي سالم مثل ميوه و آجيل سخت است. با دانشآموزان در اين باره مفصل بحث كرديم. پيشتر پدر و مادرها در جلسههاي «آموزش خانواده» از تغذيه بچهها ابراز نگراني كرده بودند. محيط زيست، مادر است. به مادر كه بپردازي كلي مساله ريز و درشت از گوشه و كنار ميزند بيرون. ما به كمك شوراي دانشآموزي از ابتداي سال تحصيلي طرح «تفكيك زباله» را در مدرسه اجرا ميكنيم و طرح تشويق دانشآموزان و معلمان به «استفاده از جاساندويچي به جاي كيسه فريزر.»