انفعال دانشگاهها در تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین
مهدی رازپور
علم و دانش، ویژگی بارز عصر حاضر است که آن را از سایر اعصار متمایز میکند. هرگاه در علم بشری تحولی روی داده و در اندیشه علمی، رشد چشمگیری حاصل شده، کیفیت زندگی متحول شده و جهان یک گام به پیش نهاده است. علم و دانش از مولفههای قدرت یک کشور محسوب و سبب میشوند آن کشور بتواند در شبکه جریانهای بینالمللی نقشآفرینی کند و بر دیگر کشورها تاثیرگذار باشد. رابطه مستقیمی میان علم و دانش با تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین وجود دارد. در این نوشته کوتاه هدف اصلی نقد عملکرد دانشگاهها به عنوان موتور محرکه تولید علم و دانش و محل مواجهه با مسائل اساسی کشور است که متاسفانه در گذر زمان در حاشیه ماندهاند و نقش منفعلی در جهش تولید دانشبنیان و بسترسازی برای بهرهگیری از فرصت پنجره جمعیتی ایفا کردهاند.
عوامل تولید در گذشته، زمین، نیروی کار و سرمایه مادی بود. امروز عوامل تولید گستردهتر شده به نحوی که علم و دانش از مهمترین عوامل تولید هستند و به همین دلیل اقتصادی که مطرح میشود اقتصاد دانشبنیان است. بعضی از کشورها در تولید دست برتر دارند، چراکه تولیدات آنها مبنای علمی دارد و پیشقراول هستند، حرکتهای توسعهای دانشبنیان انجام میدهند و درواقع تولیدات آنها براساس تولید دانشبنیان است. تولید دانشبنیان ستون نظام اقتصادی پایا و پویا است. اگر اقتصاد روی تولید دانشبنیان بنا شود، پویا و زاینده میشود و نتیجه آن مقاوم شدن و قوی شدن اقتصاد است. از آنجا که تولید علم از وظایف غیرقابل انکار بخش علمی و دانشگاهی یک جامعه محسوب میشود، باید بر نقش دانشگاه و دانشجویان در تولید علم تاکید داشت. جامعه دانشگاهی کشور با تکیه بر نیروی انسانی متخصص، سختافزارها و کارگاهها و آزمایشگاههای تحقیقاتی، میتوانند حضور فعال و موثری در این مسیر داشته باشند. طی سالهای اخیر، دانشگاههای کشور اقدامات و برنامههای متنوعی برای توسعه تعامل و همکاری با مسائل جامعه و تولید به اجرا گذاشتند، اما چنین به نظر میرسد که نتایج و خروجیها به این سمت حرکت نکردهاند. انتظار این است که نطفه تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین میبایست تاکنون در دانشگاههای کشور بنا نهاده میشد، اما متاسفانه امروز دانشگاهها در حاشیه قرار گرفته و در توسعه کشور نقش قابل قبولی ایفا نمیکنند. دانشگاهها از فضای پویای گذشته فاصله گرفته، دیگر نخبهپرور نیستند و ملاک سنجش علم و توان فنی دانشجو و حتی اساتید گروههای آموزشی بالا بردن تعداد مقاله (کوپن کسب امتیاز) است. از طرفی همین سنجه، عامل مهمی در ارتقاي مرتبه اساتید دانشگاه از استادیاری به دانشیاری و استاد تمامی محسوب میشود. برای سنجش میزان کیفیت مقالات تولید شده در داخل کشور شاید بتوان به آمارهای بینالمللی علمی استناد کرد.
بررسی جایگاه علمی ایران در سال ۲۰۲۱ طبق برآوردهای نظامهای بین المللی WOS یا Web of Science، اسکوپوس (SCOPUS)، نظام نامه NATURE INDEX و استخراج از اطلاعات پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) نشان میدهند که براساس حجم تعداد مقالات علمی تولید شده، جمهوری اسلامی ایران در زمره بیست کشور برتر دنیا قرار دارد، اما متاسفانه بررسی شاخص اچایندکس نشان میدهد که از نظر میزان تاثیرگذاری، کیفیت و اعتبار علمی مقالات، کشور ما در رتبههای پایین قرار میگیرد. در رتبهبندی بینالمللی که براساس بانک اطلاعاتی اسکوپوس در وبگاه SCImago Journal & Country Rank صورت میپذیرد، جمهوری اسلامی ایران با تولید 1869 مقاله علمی در سال 2000 در رتبه چهل و هشتم دنیا قرار داشته درحالیکه در سال 2020 با تولید 74440 مقاله علمی در رتبه شانزدهم دنیا قرار گرفته است. علیرغم رتبه خوب کشورمان از نظر تولید تعداد مقاله در سال 2020، شاخص اچایندکس ایران در همین سال عدد 376 است که منجر شده کشورمان از نظر کیفیت تولید علم و تاثیرگذاری و اعتبار علمی در رتبه چهلم دنیا قرار گیرد. بنابراین مقالات دانشگاهها کمیتگرا شده و در فرآیند سنجش و پذیرش، برای تحصیل در مقاطع دکترا و همچنین جذب در دانشگاه به عنوان عضو هیات علمی نیز کمیتگرایی دیده میشود. از یک طرف گفته میشود که تولید علم و جهش تولید علمی کشور مطلوب و در حد جهانی است اما وقتی که قرار است دستاوردهای دانشگاهها در تولید علمی، صنعتی و سه بخش اقتصاد یعنی صنعت، کشاورزی و خدمات منجر به تحرک و پویایی شود، عملا دیده میشود که چنین اتفاقی نیفتاده است. پیشبینی میشود فضای کسب و کار نوین و خلاقیتهای فردی خارج از دانشگاه، بهزودی دانشگاه را به حاشیه خواهد راند و در سالهای پیشرو دانشگاه به دلیل فراموش کردن رسالت بنیادینش که همانا تولید علم و دانش و ارتباط آن با تولید و توسعه کشور است، به یک محیط دبیرستانی تبدیل خواهد شد.
حال این سوال مطرح است که آیا ادامه این نظام ارزشیابی در سنجش دانشجویان برای فارغالتحصیلی و ورود به مقاطع بالاتر و ارتقاي مرتبه اساتید دانشگاههای کشور، مانعی برای حرکت و تعالی جامعه به سوی تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین نیست؟ به هر حال به نظر میرسد با ادامه روند کنونی، دانشگاه نمیتواند متولی اصلی حل چالشهای اساسی کشور و تحریک جامعه به سوی توسعه، تعالی و تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین باشد. شاید اگر به جای کمیتگرایی در نشر آثار، مطالعه دقیق و پاسخ عملیاتی علمی به مهمترین چالشهای موجود در حوزه تخصصی مربوطه، ملاک ارزیابی هم دانشجو برای فارغالتحصیلی و حضور در مقاطع بالاتر و هم استاد برای ارتقاي رتبه قرار گیرد، شاهد تحولی بنیادین در نظام آموزش عالی کشور و جهتگیری صحیح برای تولید علم و دانش و ارتباط صحیح آن با تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین خواهیم بود. مسائل اساسی در همه زمینههای تخصصی شناخته شده هستند. به نظر میرسد اگر اساتید از ابتدا دانشجو را مکلف کنند پیشنهادیه پژوهش را به سمت نیازهای جامعه و موانع تولید سوق دهند، بسیاری از چالشها و مسائل از جمله موانع جهش برای تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین نیز حل خواهد شد. اگر مقالهای از پژوهش صورت گرفته استخراج و در مجلات پژوهشی خارجی و پایگاههای استنادی علمی پذیرش شد، بسیار هم عالی است، اما اگر پذیرفته نشد، نباید هدف غایی باشد. مهم باید این قلمداد شود که با این پژوهش، مسالهای در یک حوزه تخصصی تبیین شده، پاسخ علمی مشخصی به آن داده شده و اقدام عملی در راستای حل آن مساله صورت گرفته است. البته باید به این نکته هم توجه داشت که در میان جامعه به ویژه کنشگران تصمیمساز و تصمیمگیر به عنوان روی دیگر سکه نیز گرایش پایینی برای واگذاری مسائل اساسی کشور در حیطههای تخصصی مختلف به دانشگاهها وجود دارد و این یک چالش اساسی است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
در سند ملی آمایش سرزمین به عنوان بالادستترین و مهمترین سند توسعه فضایی کشور که اسفندماه سال 1399 در شورایعالی آمایش سرزمین به تصویب رسید و توسط معاون ريیس جمهور برای اجرا ابلاغ گردید؛ توسعه محصولات دانشبنیان بر پایه مزیتهای رقابتی و قابلیتهای دانش و فناوریِ مناطق با استفاده از ظرفیت شبکه شهرهای همکار، ایجاد و رشد زیستبومهای کارآفرینی نوآورانه با تمرکز بر رفع موانع و چالشهای ارتباط مطلوب دانشگاه و صنعت، شبکهسازی و ایجاد زنجیره فعالیتهای تولیدی در پیوند با شبکههای منطقهای و بینالمللی تولید، تنوعبخشی به فعالیتهای اقتصادی، توسعه زنجیره ارزش و برندسازی محصولات تولیدی تاکید شده است. در این سند مهم توسعه فضایی اشاره شده که در افق سال 1424، کشور با تولید محصولات متنوع دانشبنیان با ارزش صادراتی بالا، ضمن کاهش خام فروشی، در زنجیره ارزش جهانی نقشآفرینی میکند. مراکز رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات و مناطق دیجیتالی توسعه یافته و زیستبومهای کارآفرینی نوآورانه ارتباط مطلوب دانشگاه و صنعت را برقرار نموده است. پهنهها، قطبها و کانونهای فعالیتی کشاورزی سرزمین در افق توسعه یافتگی با بهرهبرداری از مزیتها و قابلیتهای سرزمین و تحولات فناورانه در مقیاس فراملی، ملی ومنطقهای در قالب شبکههای همکار در سرزمین نقشآفرینی میکنند. تولید محصولات راهبردی و ویژه صادراتی با ارزش افزوده بالا در پهنههای مستعد توسعه، افزایش بهرهوری تولید کشاورزی و تامین امنیت غذایی را فراهم کرده است. خام فروشی مواد معدنی متوقف شده و سهم ارزش افزوده صنعت و صنایع معدنی با کاربست رویکرد توسعه خوشهای در افق 1424 تحقق یافته است. مراکز فعالیتهای صنعتی و معدنی اولویتدار ملی مبتنی بر تخصصها و مزیتهای منطقهای در قالب شبکه همکار در پهنه سرزمین ایفای نقش مینمایند. در همه این زمینهها، دانشگاهها به واسطه ایفای نقش صحیح توسط دانشجویان و اساتید میتوانند به عنوان مراجع علمی دانشبنیان، ضمن شناسایی موانع، چالشها و مسائل کلیدی در حیطههای تخصصی مربوطه و پاسخ عملیاتی به آنها، زمینهساز رونق تولید دانشبنیان و ارتقاي کارآفرینی و اشغالزایی برای جامعه باشند.
کارشناس مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری سازمان برنامه و بودجه کشور