ميانكاله، نماد عدم شفافيت
عباس عبدي
قضيه ميانكاله يكي از نمونههاي مديريتي و تصميمگيري در ايران است. اگر چه بيشتر مراحل اداري اين پتروشيمي در دولت قبل انجام شده بود ولي بهطور معمول هنگام كلنگزني و آغاز عمليات است كه مساله شفاف، جدي و حساس ميشود. جالب است كه هر دو قوه اجرايي و مجلس فعلي نيز از اين تصميم «بانيان وضع موجود!» حمايت ميكنند. طبيعي است كه همه مردم از سرمايهگذاري، به ويژه صنعتي كه ارزش افزوده فراوان دارد، حمايت ميكنند، مسوولان نيز بالطبع وظيفه دارند كه حمايت كنند، از اينرو آقاي رييس مجلس بدون ذكر نامي از اين طرح و در نقد آنچه طي اين چند هفته در اعتراض به ماجراي ميانكاله گذشته است، گفت: «در بيست روز گذشته در يك سرمايهگذاري كه مسير اداري حل شده و تا بالاترين سطوح رفته و در دولت مجوز گرفته و زمين به او واگذار شده و چند ده ميليارد سرمايهگذاري كرده، بعد يكي پيدا ميشود و ميگويد كه فلان موضوع دوباره بررسي شود و كار متوقف ميشود. اين چه معني دارد؟ كدام سرمايهگذار در چنين شرايطي ميآيد همه مراحل را طي ميكند و بعد بگوييم كار متوقف شود؟ اگر مشكلي بوده چرا زمين پروژه را به نام او كرده ايد؟ چرا سند به او داديد؟» به نظر ميرسد كه استدلال رييس مجلس درست است ولي اين فقط بخشي از ماجراست. اجازه دهيد كه گام به گام توضيح داده شود. اين كار با چند پرسش مطرح ميشود.
۱ـ چرا زمينهاي بسيار گرانقيمت و باارزش ميانكاله بايد براي طرحهاي صنعتي اختصاص يابد؟ آيا اين زمينها فروخته يا مجاني واگذار شده است؟
اگر فروخته شده، چگونه براي سرمايهگذاري مقرون بهصرفه است؟ اگر مجاني است، بفرماييد چرا ۹۰ هكتار براي يك مجتمع پتروشيمي با ظرفيت اندك در نظر گرفته شده است، در حالي كه براي مجتمعهاي بسيار بزرگتر حداكثر ۲۰ هكتار در نظر ميگيرند. آيا همين يك مورد كافي نيست كه به ماجرا شك كنيم؟ در واقع سود اصلي اين طرح در تصرف زمين رايگان است. اطمينان داشته باشيد كه زمينهاي آنجا در صورت تبديل كاربري چندان گران ميشود كه هيچ نيازي به اصل توليدات پتروشيمي آن نيست. ظاهرا مدتها پيش در آن منطقه طرح ديگري تصويب و قدري اجرا يا زمين طرح زخمي شده ولي از اجراي نهايي خبري نيست و آنگونه كه شنيده شده فقط تغيير كاربري داده و در حال فروش زمين آن هستند.
۲ـ آيا شما اطمينان داريد كه در اين ماجرا تخلفي رخ نداده است؟ چرا طرح توجيهي مجتمع و نيز طرح توجيهي زيست محيطي آن در اختيار عموم قرار نميگيرد؟ به دروغ گفتهاند كه هزاران شغل ايجاد خواهد كرد. اول اينكه اين مجتمع بسيار كوچك است و بعيد است به ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر شاغل هم برسد. در حالي كه يك تحرك كوچك در گردشگري منطقه، صدها و هزاران شغل ايجاد ميكند. اصولا پتروشيمي جزو صنايعي است كه اشتغالزايي اندكي دارند. لطفا دستور دهيد كه هر دو طرح توجيهي زيست محيطي و سودآوري كارخانه منتشر شود. ضمنا منابع تامين مالي طرح هم مهم است كه بايد ارايه شود.
۳ـ مساله مهم اين است كه طبق سياستهاي كلي نظام بايد كرانههاي درياي عمان كه دسترسي به گاز و آب و سهولت صادرات دارد، توسعه يابد. آيا خراب كردن محيط زيست آن هم در شمال كه محدوديت اراضي وجود دارد براي چنين طرح كوچكي با اين سياستها تطابق دارد؟ چرا نميروند كنارههاي خليج فارس و درياي عمان پتروشيمي بسازند تا از خيلي هزينهها و ماليات معاف شوند و آنجا هم آباد شود؟
۴ـ بياعتمادي مردم به رعايت ضوابط زيست محيطي مسالهاي نيست كه به اين سادگيها حل شود. هنگامي كه خودروي توليدكننده از پل گذشت، با انواع حيل ميتواند ضوابط زيست محيطي را ناديده گرفته و دور بزند. به همين علت كدام وجدان بيداري رضايت ميدهد كه در اين منطقه، يكي از صنايع شيمايي احداث شود، آن هم بدون توجه به محدوديتهاي اكولوژيكي منطقه، حقوق عرفي ساكنان و ذينفعان بومي و منع قانوني استقرار صنايع پالايشگاهي و پتروشيمي در استانهاي شمالي و در مجاورت يكي از مهمترين تالابهاي بينالمللي ايران و غرب آسيا؟
۵ـ درست است كه مسائل زيست محيطي نبايد به گونهاي تعريف شود كه مانع روند توسعه كشور شود چون توسعه يك ضرورت است، ولي هدف توسعه زيست بهتر است اگر محيط زيست را تخريب كنيم شرط لازم براي توسعه پايدار را از ميان بردهايم.
با توجه به جميع جهات و مسائل پشت پردهاي كه ديده ميشود و مقاومت در برابر دستورات صادره قضايي و دولتي، به نظر ميرسد كه ماجراي پتروشيمي ميانكاله از هر حيث نيازمند يك بازنگري شفاف در مستندات و طرحهاي توجيهي و ديگر ابهامات آن است. با اين توضيحات خوب بود آقاي رييس مجلس به اجراي قانون ممنوعيت احداث اين صنعت در شمال و نيز شفافيت صدور مجوزها هم ميپرداختند.