• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5190 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۳۰ فروردين

عصباني‌ترين مربيان دنيا

از سونامي فحاشي فرگي تا سرگرد حاضر در جنگ جهاني اول

گروه ورزش|
شان دايچ به سختگيري و رفتار خشن در برنلي شهرت داشت. او چند روز پيش بعد از ۱۰ سال از هدايت برنلي بركنار شد. اما دايچ با همه عصبانيتش در ليست عصباني‌ترين مربيان تاريخ جايي ندارد. 
1- پائولو دي‌كانيو
بازيكنان ساندرلند بايد مي‌دانستند كه وقتي دي‌كانيو مي‌آيد چه چيزي در راه است. او زماني كه سرمربي سويندون بود با مهاجم تيم لئون كلارك در زمين درگير شد. بنابراين وقتي مرد ايتاليايي هدايت گربه‌هاي سياه را برعهده گرفت شوكه بودند. استيون فلچر مهاجم تيم به ياد مي‌آورد: «او گفت كه نمي‌خواهد ما در تمرين بخنديم يا لبخند بزنيم. ما از گفتن هر حرفي مقابل او مي‌ترسيديم چون ممكن بود عصباني شود. اين زيبا نيست؟»
۲- ديو رابرتسون
او واقعا سخت‌گير بود. يك تكاور دريايي سلطنتي كه در جنگ‌هاي صحرا، جنگل و قطب شمال آموزش ديده بود. اگر فقط كلاه سبزش را سر مي‌كرد، مي‌توانست براي سختي‌هاي مديريت يك تيم در ليگ آماده شود. او پس از اينكه در فوريه ۲۰۱۵ به عنوان مربي موقت پيتربورو برگزيده شده و در ماه مه ‌به مربي دايم تبديل شد، اما در سپتامبر به خاطر نتايج ضعيف بركنار شد. او اكنون در ليگ ايرلند فعاليت مي‌كند و هنوز هم بسيار سرسخت است. 
۳- سرگرد فرانك باكلي
يك مرد نظامي ديگر با سخت‌گيري‌هاي نظامي. او مديري بود كه تجربه حضور در جنگ‌هاي بوئر، نبرد سوم و جنگ جهاني اول را داشت. باكلي از بسياري جهات از زمان خود جلوتر بود و راه را براي افرادي مانند برايان كلاف، الكس فرگوسن و به ويژه استن كوليس كه جانشين سرگرد در وولوز شد هموار كرد. اين مربي به عنوان مدير ليدز به بازيكنان گفته بود به ازاي پر كردن هر سطل از علف هرز در زمين جاده الند پنج شيلينگ به آنها خواهد داد اما وقتي جك چارلتون بازيكن جوان بي‌خبر از همه جا با سطل پر از علف به دفتر مربي رفت تا پولش را بگيرد، سرگرد در حال انفجار از شدت عصبانيت به او گفت: «هيچ‌وقت به خودت اجازه نده كه اينجا با اين سطل توي دستت ببينمت.»
۴- بابي گولد
در يك گوشه بيگ جان هارتسون با ۶ فوت قد، ۲۲ ساله و بسيار بدنام حضور داشت و در سمت ديگر بابي گولد با ۵ فوت و ۱۰ اينچ قد، ۵۱ ساله و بسيار با محبت كه به عنوان پدر گولد شناخته مي‌شد. پدر گولد مهرباني كه وقتي از دست بازيكنش عصباني شده بود او را به مبارزه مشت‌زني در زمين تمرين دعوت كرد، زماني كه هدايت تيم ملي ولز را برعهده داشت. داستان برمي‌گردد به مقدماتي جام جهاني ۱۹۹۷. خوشبختانه قبل از اينكه دعواي اين دو به قسمت‌هاي خجالت‌آور برسد بازيكنان آنها را از يكديگر جدا كردند!
۵- هري استورر
جاي تعجب نيست مردي كه زماني اعلام كرد: «من تيمي متشكل از حرام‌زاده‌ها دارم و خودم بزرگ‌ترين حرام‌زاده تيم هستم.» مدتي مربي‌ برايان كلاف بوده. ديلي ميروو در سال ۱۹۵۰ زماني كه سرمربي كاونتري بود او را به عنوان «مردي كه با ماكوس اورليوس مديتيشن مي‌كند و وقتي بازيكني از زدن تكل خشن امتناع مي‌كند از شدت تنفر مي‌لرزد» توصيف كرد. استورر زماني كه سوار اتوبوس تيم مي‌شد، مي‌كوبيد روي سينه‌اش و با فريادي عصباني مي‌پرسيد امروز چند قلب دارم؟
۶- جوك استين
مدير شيرهاي ليسبون به درستي در سلتيك مورد احترام است. اما همه بازيكنان شيفته رفتارش نبودند. جان يوگي هيوز در زندگينامه خود كه سال ۲۰۱۴ منتشر شد جنبه تاريكي از رويكردهاي استين را آشكار كرد. در يك تور پيش‌فصل به امريكاي جنوبي در سال ۱۹۶۶، خبردار مي‌شود كه فرزند همسر هيوز سقط كرده. مربي در كمال خونسردي به هيوز مي‌گويد: «آخ! به هر حال كاري از دستت بر نمي‌آيد. تو اينجا هستي و او آنجا». استين يك بار هم وقتي با درخواست افزايش حقوق از سوي بازيكنان در فصلي كه عالي كار كرده بود مواجه شد، با عصبانيت دستور كاهش حقوق را صادر كرد! 
۷- جوك والاس
در سراسر گلاسكو يكي از بهترين مربيان رنجرز و يكي از سخت‌گيرترين‌ها بود. او هميشه از زندگي كردن در يك گودال در زمان خدمت سربازي‌اش مي‌گفت. در جنگل‌هاي مالايي به گفته خودش با «استيك ميمون» زنده ماند. او در طول دوران مديريتش بازيكنان را تا زماني كه مريض مي‌شدند مجبور مي‌كرد در تپه‌هاي شني بدوند. يك بار زماني كه هدايت لستر را برعهده داشت در بين دو نيمه يقه ‌گري لينه‌كر را گرفت و او را به ديوار رختكن چسباند و او را «انگليسي تنبل اين و آن» خطاب كرد. سيتي نيمه اول دو - هيچ جلو بود و لينه‌كر در نيمه دوم دو گل زد.
۸- رينوس ميشل
ميشل كه مردي بزرگ با ايده‌هاي بزرگ بود به همان اندازه سختگيري داشت. او با وجود ارايه توتال فوتبال با آژاكس و هلند فوتبال را چيزي شبيه به جنگ توصيف مي‌كرد. پيت كايرز بازيكن سمت چپ آژاكس مي‌گفت: «تمرينات او سخت‌ترين تمرينات آمادگي بدني بود كه تجربه كرده بودم. ما گاهي چهار جلسه در روز تمرين مي‌كرديم. از صبح زود شروع مي‌شد تا غروب ادامه داشت.»
۹- هلنيو هررا
يكي ديگر از پيشگامان مربيگري در فوتبال هررا بود كه ايده اقامت در هتل قبل از بازي را مطرح كرد. در حالي كه تيم او يعني اينتر سبك بازي كاتاناچيو را در دهه ۶۰ به كمال رساند. اما همه اينها زيربناي يك ذهنيت ثابت بود: برد به هر قيمتي! او آلفردو دي‌استفانو را در زمين تمرين با يك تكل خشن مصدوم كرد. اين باعث شد دي‌استفانو جام جهاني ۱۹۶۲ را (زماني كه هررا سرمربي اسپانيا بود) از دست بدهد. او يك بار دو بازيكن ۲۰ ساله تيم را به خاطر چند ثانيه تاخير مجبور كرد ۲۰ مايل پياده‌روي كنند!
۱۰- اوسوالدو زوبلديا
نمي‌توان او را چندان در كتگوري مربيان سخت‌گير قرار داد اما به عنوان مربي چرك‌ترين تيم دنيا چرا. او به نوعي تسهيل‌كننده خشونت بود. زوبلديا در اواخر دهه ۶۰ استوديانتس را به سه قهرماني كوپا ليبرتادورس رساند اما علاوه بر اينكه يك مبتكر تاكتيكي بود، «جوانان قاتل» را تشويق مي‌كرد تا بازيكنان حريف را درو كنند. البته كمي بيشتر از تشويق! نمايش تيم آرژانتيني مقابل ميلان در بازي برگشت فينال جام بين قاره‌اي در سال ۱۹۶۹ آن‌قدر خشن بود كه كل تيم به دستور رييس‌جمهور اين كشور دستگير و دو بازيكن به زندان فرستاده شدند!
۱۱- الكس فرگوسن
فرگي بيشتر با ترس حكومت مي‌كرد تا اعمال فيزيكي. اما دو اتفاق ويژه كه هر دو مربوط به زمان حضورش در آبردين بود ثابت كرد مشهورترين پسر گوان با متدهاي سختگيري آشناست. يك بار زماني كه تيمش در نيمه نخست خيلي بد كار كرده بود يكي از سونامي‌هاي فحاشي را عليه فرانك مك‌دوگال به راه انداخت. مهاجم تنومند عصباني شد و مقابل فرگوسن ايستاد و مربي را به زمين زد. فرگي انگار كه اتفاق خاصي نيفتاده بود بلند شد و ادامه صحبت‌هايش را پي گرفت. در موقعيتي ديگر فرگوسن به يك ظرف فلزي چاي مشت‌ مي‌كوبيد و حرف مي‌زد. نيل كوپر هافبك تيم به ياد مي‌آورد: «ما انتظار داشتيم كه قوري سمت ما پرتاب شود اما اين اتفاق نيفتاد. ما درد در دستان فرگي را مي‌ديديم چون داشت به آهن مشت مي‌زد.» با سركوب قهقهه‌ها، بازيكنان پيام مربي را به درستي دريافت كردند و در نيمه دوم دو گل عقب‌افتاده را جبران كردند. منبع: فورفوتو

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون