شكاف در گفتارهاي ميراث فرهنگي
رضا دبيرينژاد
ميراث فرهنگي موضوعي نيست كه كسي با آن مخالفت داشته باشد، اما وقتي به صداها و اخبار ميراث فرهنگي مراجعه ميكنيم، مجموعهاي از مناقشهها را مشاهده ميكنيم كه به نظر ميآيد تضادهاي بسياري پيرامون ميراث فرهنگي مشاهده ميكنيم. در تضادهايي كه در گفتارها و رفتارها ديده ميشود. اينگونه است كه اين پرسش پيش ميآيد كه با وجود تاكيد همه بر ارزشمندي ميراث فرهنگي و شعارهايي كه براي بهرهگيري از اين سرمايه داده ميشود اما چرا حرفها و نقدها تكرار ميشود و به نتيجه نميرسد و حتي به نظر ميآيد كه سطح نقد و نظرها تندتر و بياثرتر شده است. با وجود همه تمايلها و علاقهمنديها به ميراث فرهنگي اما در عرصه نظر و گفتار جدلهايي وجود دارد كه بيشتر نشاندهنده شكافهاي جدي است، شكافهايي كه روز به روز بيشتر ميشود و در نتيجه هيچ مفاهمهاي ديده نميشود. اين شكاف حاصل فاصله گفتارها است، هر كدام از دو سو يا چند سوي مجادلههاي ميراث فرهنگي با واژگان، ادراك و بنيانهاي نظري خود حرف ميزند و توجهي به امكان فهم موضوع از سوي مقابل ندارد و از همينرو گفتارها به پرتاب تيرهايي بيهدف تبديل شده است، اين گفتارها به نشاني نمينشيند و اثري نميگذارد و بيش از آنكه اثر بگذارد تنها به تاييد خود گويندگان ميانجامد. بر همين اساس مجادلات و مكالمات پيرامون ميراث فرهنگي به توسعه نظري، اجتماعي و كاربردي اين موضوع تبديل نشده است، بلكه بيش از آنكه هدف خود ميراث فرهنگي باشد به مجادلات بيرون از موضوع تبديل شده است. ميراث فرهنگي نيازمند فهم فرهنگي است و فرهنگ عرصه مفاهمه و ادراك است از اينرو بيشترين عنصر پيش برنده فرهنگ گفتوگو است، بر همين اساس ميراث فرهنگي نيز براي تبديل شدن به عنصري پويا و موثر نيازمند زباني است كه امكان ادراك عمومي و گفتوگومندي را ايجاد كند وگرنه با تاكيد صرف از سوي متخصصين با زباني تخصصي كه ادراك عمومي ندارد با مقابله صاحبمنصبان و سياستمداران روبهرو خواهد شد، در واقع نميتوانيم توقع داشته باشيم كه در فضاي سياستزده كه ادبيات سياسي بر همه چيز غلبه دارد و فضاي فرهنگ به ادبيات ظاهري و سطحي تقليل يافته و حوزههاي تخصصي در زيرمجموعه فرهنگ مرزهايشان شكسته شده است و دچار اختلاط شدهاند توقع داشته باشيم كه فهم موضوعات ميراث فرهنگي به زبان تخصصي ارتقا يابد يا صرفا به متخصصين سپرده شود. امروزه ميراث فرهنگي به پديدهاي در سپهر عمومي تبديل شده است و مجادلات گفتاري آن هم به سپهر عمومي كشانده ميشود، ولي لازم است كه صاحبان هر سوي از گفتارهاي مرتبط به جاي پرتاب گفتههاي خود به زباني قابل گفتوگو نزديك شوند تا بتوانند بر سويههاي ديگر مرتبط حتي سياسيون وارد شده و بر حيطه ميراث فرهنگي اثر بگذارند.