• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5196 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۷ ارديبهشت

به بهانه درگذشت پيشكسوت كشتي ايران

خداحافظ حسين سياه

يونس هميالي

 

يك: مي‌دانم در مكان‌هاي بي‌نام و نشاني كه يادها دفن شده‌اند، باد صبا هم لحظه‌اي كوتاه خم به ابروي خويش نمي‌آورد، چون مي‌دانم همه ‌چيز در گزند تندباد اين روزگار مي‌گذرد، كسي هم آن خاطره‌ها را مرور نمي‌كند. 
دو: يك ماه قبل از حادثه سرنوشت‌ساز در تاريخ معاصر ايران يعني كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ كه با سقوط كابينه دكتر محمد مصدق همراه بود، رقابت‌هاي قهرماني كشور در كنار زاينده‌رود اصفهان برگزار شد. كارزاري كه تيم كشتي آزاد قزوين با هدايت حبيب‌الله خان بلور خوش درخشيد. سواران پا در ركاب استاد نظير يعقوبي و باقرآبادي صاحب گردن آويز طلا، شيخي، لولاها و اسلامپور صاحب مدال سيمين و رحيم عباسي به مدال برنز رسيدند. اين براي نخستين‌بار بود كه قزوين فاتح سكوي قهرماني مي‌شد. در همان مسابقات بود كه تصويري ماندگار از سكوي وزن ۵۷ كيلوگرم به ثبت رسيد. حسين ملاقاسمي يا همان ابراهيميان سابق و مهدي شفيعيان از ديار اصفهان در حالي كه رخسار رحيم عباسي در آن ديده نمي‌شود روي سكو قرار گرفتند. در آن كارزار پسرك لاغر اندام با جثهِ نحيف و با موهاي فر و سيماي سوخته معروف به حسين سياه غوغا و الم‌شنگه‌اي به پا كرد. در اولين آوردگاه مهم دوران ورزشي خود در هفده سالگي با غلبه بر امير امجدي قهرمان كشور شد. ستاره‌اي كه  برقِ استعداد در چشمانش موج مي‌زد. قبل از آغاز پيكارها شعبان بابا اولادي به خان دايي وي (محمود ملاقاسمي دارنده مدال نقره المپيك ۱۹۵۲ و نقره جهاني ۱۹۵۱) گفت: «مُلا اين كي هست كه آورده‌اي؟ اينكه بال‌هايش را بگيري مي‌شكند.» نايب قهرمان المپيك هلسينكي جواب داد: حالا منتظر بمان و به نظاره بنشين.
سه: صداي قدم‌هاي باصلابت فرزند سيد عباس ‌زاده خيابان سرچشمه تهران، كوچه قجرها و بزرگ شده چهارراه سيروس آرام‌آرام به گوش همگان رسيد. شاگرد مكتب آندره گوالوويچ (اهل لنينگراد كه از طرف مادر ايراني محسوب مي‌شد و در حوزه نقاشي دستي بر آتش داشت) در باشگاه نيرو و راستي ريزه‌كاري‌هاي هنر آندره را در روزنه برگ‌هايش به آغوش كشيد. چنين شير شرزه‌اي در رقابت‌هاي جهاني ۱۹۵۷ استانبول با شكست دادن ادوارد دراگ لهستاني، اركي پن تيلاي نامدار فنلاندي، لوفل سوييسي و نوريك موشكيان از شوروي همه را انگشت به دهان گذاشت و تنها با اختلاف اندك به مصطفي داغستانلي ترك باخت تا به مدال نقره وزن ۶۲ كيلوگرم برسد. مدتي بعد به علت مصدوميت شديد از زانو با اجبار به سوي كشتي فرنگي آمد و خيلي زود با ذكاوت و انگيزه فراوان دوبنده تيم ملي در كارزار معظم المپيك و جهاني را از آن خود كرد و مورد تحسين همگان قرار گرفت. جهاني ۱۹۵۸ بوداپست، ۱۹۶۱ يوكوهاما، ۱۹۶۲ توليدو (جايگاه هفتم)، المپيك ۱۹۶۰ رم (جايگاه ششم)، المپيك ۱۹۶۴ توكيو. بعد از خداحافظي با عرصه قهرماني به مربيگري روي آورد و سال‌ها در كسوت سرمربي تيم ملي (از جمله المپيك ۱۹۷۶ مونترال و بازي‌هاي آسيايي ۱۹۷۴ تهران) كار كرد. او مدت‌ها مربي باشگاه جعفري بود. بهترين نتيجه تاريخ كشتي ايران در بازي‌هاي آسيايي زير نظر او رقم خورد. همچنين بين سال‌هاي ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ در سيزده فيلم سينمايي ايفاي نقش كرد. 
چهار: چند روز پيش نسيم شهر آمستردام گونه‌هاي چروكيده‌اش را به آرامي نوازش كرد تا از رنج‌ها و دردها رهايي يابد. نام و خاطره‌هاي زيبايش تا ابد بر صفحه تاريخ كشتي اين سرزمين حك خواهد شد. روحش شاد و يادش ماندگار.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون