يادداشت محمدرضا عارف به مناسبت روز كارگر و معلم:
شاهد اضمحلال طبقه متوسط هستيم
در حالي به استقبال ِ روز معلم و روز ِ كارگر ميرويم كه معلمان و كارگران عزيز ِ كشورمان، با مشكلات ِ فراواني دست و پنجه نرم ميكنند. مشكلاتي كه در نتيجه ضعف ِ مديريت و ناديده گرفتن اصول ِ انقلاب و فقدان ِ مباني حكمراني ِ خوب بر اقشار گوناگون، از جمله كارگران و معلمان تحميل شده است.
در دهه پنجم از نظام و ساختاري بر آمده از انقلاب شكوهمند اسلامي كه در آن معلمان و كارگران، نقشي بنيادين داشته، به گونهاي كه اكثر تحليلگران، پيروزي اين انقلاب را مرهون پيوستن دو قشر كارگر و معلم ميدانند، وضعيت زندگي و معيشت ِ آنها با مشكلات عديدهاي مواجه است. جاي بسي تاسف است كه اهل تصميم و تدبير، به جاي ميزان قرار دادنِ دستاوردهاي بشري، اصول پيشرفت و حكمراني خوب، به رويكردهاي شعاري و ويرانگر روي آورده و از اثرات ِ مخرب و ويرانگر ِ اين تصميمات بر فروپاشيِ نظم و ساختار ِ طبيعي اجتماع و اضمحلال ِ طبقه متوسط به عنوان ِ عاملان و حاملان ِ توسعه كشور روي آوردهاند.
امروز ضعف ِ راهبردهاي مديريتي شعاري بيش از هر زمان ديگر براي همگان روشن شده است. بايد به اين پرسش مهم پاسخ داد كه طي تقريبا دو دهه گذشته چه سياستهايي اعمال شده است كه كارگران و معلمان به عنوان دو بازوي قوي انقلاب اسلامي، در اين وضعيت قرار گرفتهاند. اعتراضات پر تكرار و مدني كارگران و معلمان در ساليان اخير را ميتوان شاهدي بر اين قصه پر غصه دانست. بايد پرسيد كه چه اصراري بر استمرار ِ بيراهه رويههاي خسارتباري است كه روز به روز به شكاف ِ بيشتر بين اقشار ِ گوناگون ِ ملت و حاكميت ميانجامد؟ چرا حاكميت به هشدار و انذارهاي نخبگانِ جامعه و دانشگاهيان در سطوح مختلف و در زمينههاي گوناگون بيتوجهي ميكند؟
مصلحتِ امروز ملت، كشور و نظام ما، در يك راستا و آنهم اتحاد و اجماع بر پيشرفت كشور و رهايي از مصائب، مشكلات و بحرانهاي محتمل است. بديهي است كه وصول به اين مهم، نيازمند ِ مشاركت همه ايرانيان و بهرهگيري از اصول حكمراني خوب و دستاوردهاي بشري است. ضمن تبريك روزهاي كارگر و معلم به اين دو قشر پيشتاز در مسير پيشرفت و اعتلاي ايران عزيز و گراميداشت ياد و خاطره شهيد بزرگوار استاد مرتضي مطهري، از مسوولان ميخواهم از مسير ناصواب گذشته عبور، از ملت عذرخواهي كرده و مسير درست در پيش بگيرند.
اميدوارم كه نظامِ تدبير ما، به جاي فرافكني و آدرسهاي اشتباه و برخوردهاي بعضا امنيتي با مطالبات بحق اين دو قشر تاثيرگذار در جامعه، به درك ِ درستي از اوضاع دست يابد كه مقدمه درمان، تشخيص ِ درست درد و مباني شكلگيري درد است. چه بسا كه تجويزهاي نادرست در پيشروي مشكلات و از دست رفتن ِ فرصت ِ طلايي درمان، سهمي اساسي دارند. همچنان معتقدم كه راه عبور از مشكلات، از مسير گفتوگوي ملي در سطوح مختلف ميگذرد. اميدوارم با برافروختن شمع گفتوگو در محفل بزرگ ملت-كشور بزرگ ايران، زمينه تقابل و راديكاليسم كور از بين رفته و مصالح ملي به عنوان كانون ِ سياستورزي و خط و مشي همگان قرار گيرد.