مشروطهخواهي مصدق
سخن گزافي نيست
ارشك كياني
كارشناس ارشد روابط بينالملل
«در تاريخي كه ميكنم سخني نرانم كه آن به تعصبي و تزيدي كشد و خوانندگان اين تصنيف گويند: شرم باد اين پير را. بلكه آن گويم، كه تا خوانندگان با من اندرين موافقت كنند و طعني نزنند.» (تاريخ بيهقي)
با درود فراوان خدمت تمامي خوانندگان گرامي و جناب آقاي فريدون مجلسي كه با نقد يادداشت اينجانب در جوابيهاي تحت عنوان «بازخواني مليگرا يا اصلاحطلب» در مورخه 25/12/1400 فرصت دوبارهاي در جهت تامل و بازنگري يادداشت مذكور براي اين نگارنده علاقهمند به حوزه تاريخ و روابط بينالملل مهيا نمود. همواره بر اين باورم كه در ايام جواني بدون اشتباه، مانند ايام پيري بدون عميق انديشيدن، هيچگونه فضيلتي ندارد، اما برحسب وظيفه و به پاس اعتماد مخاطبان روزنامه اعتماد و همچنين جناب آقاي فريدون مجلسي، خود را مكلف به پاسخگويي به بخشهايي از بندهاي ايراد شده ميدانم.
1. «محمد مصدق جوان پس از تحصيلات مقدماتي به دنبال مرگ پدر در سال 1271 شمسي بعد از چند سال اشتغال به شغل پدري، به منظور تحصيل علوم جديد وارد مدرسه علوم سياسي كه تازه در تهران تاسيس شده بود.» اين عبارت عينا از صفحه 23 كتاب زندگينامه دكتر محمد مصدق به قلم دكتر نصرالله شيفته مورد استناد قرار گرفته است.
2. «و پس از آن وزارت دادگستري به سمت والي فارس منصوب گرديد.» اين عبارت عينا از صفحه 23 كتاب زندگينامه دكتر محمد مصدق به قلم دكتر نصرالله شيفته نقل گرديده است.
3. «در روز دهم تير ماه 1286 هنگامي كه كمتر از 25 سال داشت، با امضاي سوگندنامه به عضويت جامع آدميت درآمد و اين سرآغازي براي شروع مبارزات يك آزاديخواه مشروطه بود.» عليرغم صدور فرمان مشروطيت در تاريخ چهاردهم مرداد ماه 1285، به دليل به تعويق افتادن و عدم اجراي مطالبات روشنفكران و تودهها و به ويژه طبقات متوسط جامعه ايران، منجر به انقلاب مشروطه و فتح تهران گرديد كه عليرغم فرو ريختن خون دهها تن از رهبران و تئوريسينهاي انقلاب و آبياري درخت مشروطه با خون صدها تن از فرزندان آزادي، همچنان هم مطالبهگري آن شعارهاي انقلاب پابرجا بوده و ادعاي اينجانب مبني بر مشروطهخواهي و تلاشهاي زندهياد دكتر محمد مصدق در سالهاي پس از صدور فرمان مشروطه كلامي گزاف نيست.
4. «آزادي و مشروطه را به خاطر به دست آوردن كرسي نميخواست.» اين گفته براساس تحليل اينجانب بوده و اين حق را براي هر تحليلگر و صاحبنظري در حوزه دانش تخصصي خود محفوظ دانسته كه براساس سلسله مطالعات و تحقيقات خود اظهارنظر كرده و مخالفت جنابعالي الزاما به معناي كذب و نادرست بودن مطالب درج شده در يادداشت نيست.
5. «به دليل تعلق خاطر شديدش به آرمانهاي انقلاب مشروطه نخستين كسي بود كه در برابر كودتاي سوم اسفند 1299 مقاومت كرد.» نقد شما در كلمه تمرد به جاي مقاومت، سازنده واقع شد.
6. «پس از دوره ششم مجلس ضمن مخالفت با پهلوي اول و استعفاي كامل از مشاغل دولتي به احمدآباد رفته و مشغول كار كشاورزي ميشود.» مقصود از استعفا از تمامي مشاغل دولتي، استعفا از مستوفيگري بود در قبل از اين تاريخ ياد شده بود.
7. «قرارداد گس-گلشاييان در غياب نمايندگان مردم به تصويب رسيد كه درنهايت با تشكيل جبهه ملي به رهبري دكتر محمد مصدق و فسخ قرارداد مذكور منجر...» كلمه تصويب درست نبوده و نقد شما درست و سنجيده است.
8. «انديشه مصدق و يارانش سبب شكلگيري تفكرات مليگرايي و ضد استعماري رهبران سه كشور (هندوستان، مصر، يوگسلاوي) جواهر لعل نهرو، جمال عبدالناصر، مارشال تيتو شد. با عنايت به اينكه همواره جنبشهاي سياسي و اجتماعي در جامعه ايران به دليل پيشينههاي تاريخي و اجتماعي سببساز تحولات بنيادين در منطقه گرديده، ملي شدن كانال سوئز در پس از بركناري و كودتاي 1332 ادعايي گزاف و بيهوده نيست.
9. تضعيف منافع روسيه تزاري در ايران متعاقب جنگ جهاني دوم و فروپاشي روسيه تزاري و شكلگيري اتحاد جماهير شوروي و همچنين شكلگيري صفوف جديد سياسي در عرصه جهاني و با روي كار آمدن دولت ملي در ايران و پيامد آن تضعيف حزب توده در ايران كه عمدتا چهرههاي رهبري آن گرايش به سياستهاي شوروي منافع شوروي در ايران داشته بر هيچ اهل تفكري پنهان نبوده و ادعاي اينجانب مبني بر تضعيف منافع شوروي سابق در دوران زمامداري دكتر مصدق ادعايي كذب و دور از ذهن نيست. معهذا جنابعالي را به بخشهايي از كتاب كودتا به قلم يرواند آبراهاميان از صفحه 74 تا 77 ارجاع ميدهم.
در پايان متذكر ميشوم، يادداشت اينجانب با محوريت تحليلي بر انديشههاي زندهياد دكتر محمد مصدق از عصر مشروطه تا ملي شدن صنعت نفت در ايران بوده و اختلاف نظر بر سر سال تولد يا سالهاي تصدي مناصب دولتي كه عمدتا نشأت گرفته از اختلاف منابع بوده به معناي كذب و گزافهگويي اينجانب در يادداشت مذكور نيست و اين حق را براي خود و ساير خوانندگان گرامي محفوظ دانسته كه آن استاد ارجمند در نقد يادداشت مذكور، به منابع مورد استناد خود، اشاره نمايد.
منابع:
فرازهايي از داستان حسنك وزير: تاريخ بيهقي: ابوالفضل بيهقي
كودتا: يروند آبراهاميان
زندگينامه دكتر محمد مصدق: نصرالله شيفته
روزهاي افتخار: عبدالرضا هوشنگ مهدوي