جنگ اوكراين و بازگشت ترامپيسم
رامين فخاري
جامعهشناسي مردم ايالات متحده امريكا و حتي اكثر كشورهاي جهان مويد اين مساله است زماني كه شرايط بينالمللي و جهاني به سمت و سويي ميرود كه منافع ملي كشور خودشان را در خطر ميبينند يا احساس ميكنند از قدرت كشورشان كاسته شده است، احتمال روي كار آمدن يك رييسجمهور اقتدارگرا بيشتر از گذشته ميشود. هرچند در اين شرايط گروههاي ضد جنگ نيز دست به كار ميشوند اما در شرايط فوقالذكر صداي ترامپيسم، نازيسم و... بيشتر از ساير صداها طنينانداز ميشود. هماكنون شرايط جهاني بهطور جبري به سمتي سوق پيدا ميكند كه ايالات متحده امريكا در حال تضعيف است. از يكسو برنامههاي امريكا براي مهار چين ممكن است با شكست مواجه شود و هر لحظه چين در حال اشغال كردن نقش ايالات متحده در اقتصاد جهاني است كه نتيجه اين مساله منجر به كوچك شدن سفره مردم امريكا خواهد شد. در نتيجه اقبال گروههايي كه با شعار انتقال صنايع به داخل امريكا و مهار چين و اشتغالزايي براي مردم امريكا در صحنه حاضر خواهند شد از جمله دونالد ترامپ يا ترامپيستها افزايش خواهد يافت.
موضوع دوم اين است كه با مقابله روسيه با طرحهاي گسترش ناتو به شرق و بحران اوكراين جريانهاي اقتدارگرايي كه به احزاب جمهوريخواه قرابت يا انديشههاي ترامپ قرابت دارند از اقبال بالاتري در انتخابات آتي برخوردار خواهند بود. شايان ذكر است كه هر چند دولت بايدن بهطور مستقيم بر سر مساله اوكراين با روسيه درگير نشده است اما در پشت پرده نهايت سعي خود را براي زمينگير كردن روسيه در اوكراين انجام خواهد داد و بايد عطف بر اين مساله افزود كه اكثر فعاليتهاي دموكراتها در موارد اينچنيني براي پرهيز از منازعه به صورت مخفيانه و به دور از جنجالهاي رسانهاي است كه اين مساله منجر به اين خواهد شد كه در جريان تبليغات انتخاباتي جريانهاي جمهوريخواه يا ترامپ و هوادارانش صداي بلندتري در پروپاگاندا كردن انفعال بايدن نسبت به مساله اوكراين داشته باشند.
درباره موضوع فوق نيز چند سناريو محتمل است:
نخستين سناريو اين است كه در صورت تداوم بحران اوكراين تا انتخابات رياستجمهوري 2024 امريكا و زمينگير شدن روسيه در خاك اوكراين يا شكست و عقبنشيني روسيه در خاك اوكراين پروپاگاندا عليه بايدن و حزب دموكرات مبني بر انفعال در زمينه جنگ اوكراين كاملا بياثر خواهد شد، حتي در صورتي كه يك سناريو بسيار خوب براي هر دو طرف درگير منازعه يعني روسيه و اوكراين رخ بدهد و بين دو كشور صلح برقرار شود نيز اين مساله صادق است.
سناريو دوم اين است كه اوكراين يا بخشي از خاك اوكراين توسط روسيه تسخير شود كه در اين صورت صداي ترامپيستها بلندتر خواهد شد و علاوه بر اين حس ناسيوناليست و وطنپرستي امريكاييها افزايش خواهد يافت كه تاريخ نشان داده است كه اين مساله مساوي با سرازير شدن بيشتر رايهاي ناسيوناليستهاي امريكا به سمت حزب دموكرات است.
سناريو سوم نيز فرسايشي شدن جنگ اوكراين بدون هيچ برندهاي است كه اين مساله نيز به ضرر حزب دموكرات و بايدن و به نفع جمهوريخواهها يا ترامپيستها است. بايد افزود با توجه به پروپاگانداي عظيم رسانهاي در جهان غرب تا اندازه زيادي مردم اروپا و تا اندازه متوسطي مردم امريكا روي مساله اوكراين حساس هستند.
اما مهمتر از مسائل فوق تاثيراتي است كه بزرگ شدن چين و تداوم بحران اوكراين بر اقتصاد و تامين زنجيره غذايي امريكا خواهد گذاشت كه ميتواند بر سبد راي بايدن تاثيرگذار باشد. از نظر تامين زنجيره غذايي امريكا يك كشور خودكفا است و در اين باره تنها ممكن است تحتتاثير افزايش قيمت جهاني گندم قرار بگيرد. درباره مساله اقتصادي نيز جنگ اوكراين و افزايش قيمت انرژي هر چند اقتصاد چين را تحتتاثير قرار ميدهد اما بخشي از انرژي چين از زغالسنگ تامين ميشود و بر بخش ديگري از توليدات چين كه به انرژي سوختهاي فسيلي وابسته است تاثير منفي خواهد گذاشت. درباره امريكا نيز اين مساله صادق است. از طرفي صنايع امريكا تحتتاثير گراني قيمت انرژي قرار خواهند گرفت اما از طرف ديگر با توجه به اينكه امريكا بزرگترين توليدكننده نفت در جهان است اقتصاد انرژي اين كشور نيز رونق خواهد گرفت. در نتيجه تبعات اقتصادي جنگ اوكراين كه ميتواند به نفع يا ضرر امريكا و افزايش يا كاهش كانديداي دموكرات تمام بشود به عملكرد اقتصادي تيم بايدن بستگي دارد و شكل يك شمشير دو لبه را دارد.