ارتش و دولت در آسياي مركزي
از اوايل سده بيستم تاكنون، ارتش در تحولات سياسي، عملكرد دولت، سياست خارجي و همچنين زندگي روزمره مردم در آسياي مركزي نقش محوري داشته است. كتاب «ارتش و دولت در آسياي مركزي، از ارتش سرخ تا استقلال» نوشته اريكا مارات و ترجمه خانم دكتر الهه كولايي و محمدكاظم شجاعي كه از سوي انتشارات دانشگاه تهران انتشار يافته نخستين پژوهش مهم و عميق در مورد نهادهاي نظامي در كشورهاي آسياي مركزي است. كتاب داستان پنهان اين نهادهاي نظامي، مراحل مختلف تحول آنها از اوايل سده بيستم و نفوذشان را در دولت و جامعه ارزيابي ميكند. اين كتاب به گونهاي موثر به تلفيق تاريخ، جامعهشناسي نظامي و علوم سياسي پرداخته است و نگرش عميقتري در مورد چگونگي عملكرد دولتهاي تازه تاسيس در اين منطقه ارايه ميكند. اين كتاب به سبب تمركز بر نيروهاي نظامي، متني مهم در چارچوب طيفي از رشتههاي علمي از مطالعات آسياي مركزي تا مطالعات پسااستعماري و ملتسازي به شمار ميرود. نويسنده كتاب، تحليلگر مسائل آسياي مركزي است. حوزه تخصصي او نهادهاي نظامي، دولتسازي و جرايم سازمان يافته در دولتهاي پسااستعماري است. تحقيقات او به شكل ويژه بر منطقه آسياي مركزي متمركز است.
موضوع امنيت در آسياي مركزي مانند همه مناطق جهان از اهميت ويژهاي برخوردار است. درپي فروپاشي اتحاد شوروي و برجسته شدن مسائل امنيتي در اين منطقه، با گسترش بنيادگرايي اسلامي، اهميت نيروهاي نظامي و برپاكردن ارتشهاي ملي بيشتر مورد توجه قرار گرفت. در اصل موضوع تامين امنيت براي كشورهاي اين منطقه در روند دولتسازي آنان از اعتبار ويژهاي برخوردار شد. در دوران اتحاد شوروي، مسكو با ايجاد پرده آهنين و استقرار نيروهاي نظامي خود امنيت اين منطقه را به شكلي مثال زدني تامين ميكرد، ولي با فروپاشي اتحاد شوروي و استقلال وارد شده بر اين كشورها، رهبران آسياي مركزي زودتر يا ديرتر، ايجاد ارتشهاي ملي را مورد توجه قرار دادند.
تشكيل ارتشهاي ملي به منابع مالي و افسراني نياز داشت كه آموزش و راهاندازي نيروهاي نظامي مستقل را برعهده گيرند. در حالي كه در ارتش اتحاد شوروي افسران بلندپايه از ميان قوم روس بودند، تامين اين پيشنيازها، رهبران منطقه را با چالشهاي جدي روبهرو كرد. انتقال امواج ناآرامي از افغانستان به تاجيكستان و گسترش تنش و سپس جنگ در اين كشور، رهبران آسياي مركزي را متوجه اهميت راهاندازي ارتشهاي ملي ساخت.
با ادامه جنگ و ناآرامي در تاجيكستان و افزايش فعاليت گروههاي تندرو اسلامي، خطرهاي جدي ثبات سياسي را در اين منطقه تهديد كرد. تامين امنيت، روندهاي سياسي-اقتصادي را در سراسر آسياي مركزي همانند همه جمهوريهاي بازمانده از فروپاشي اتحاد شوروي تحت تاثير جدي قرار داد. تدارك ترتيبات امنيتي در اين منطقه، با دگرگون شدن نگرش روسيه نسبت به جمهوريهاي پيراموني روندي سريع يافت. شكلگيري پيمان امنيتي تاشكند در سال 1992 و سپس تبديل آن به سازمان پيمان امنيت جمعي بيانگر اراده جمعي بازماندگان اتحاد شوروي براي تامين امنيت منطقهاي بود كه با رشد بنيادگرايي اسلامي روبهرو بود. اين تهديد روزافزون سبب شد چين و روسيه كه مجمع شانگهاي -5 را براي حلوفصل مسائل و مشكلات ارضي با حضور قزاقستان، قرقيزستان و تاجيكستان در مرزهاي چين تشكيل داده بودند، آن را در مسير دگرگوني قرار دهند. اين مجمع كه پس از رخدادهاي تروريستي يازدهم سپتامبر 2001 به سازمان همكاري شانگهاي تبديل شد، در پيتشديد فعاليتهاي تروريستي در منطقه رويارويي با تروريسم را هدف قرار داد.
در مورد ارتشهاي آسياي مركزي هيچ كتابي در زبان فارسي وجود ندارد. كتاب «ارتش و دولت در آسياي مركزي» كه از سوي يكي از كارشناسان مسائل اين منطقه نوشته شده، اطلاعات و تحليلهاي مهمي را در مورد تحولات نظامي- امنيتي آسياي مركزي گردآورده است. خانم اريكا ماراتاستاديار و مدير برنامه «دفاع از ميهن» در كالج امور دفاعي بينالمللي به درستي كتاب را با ميراث ارتشسازي دوران اتحاد شوروي و تشكيل واحدهاي ارتش سرخ در آسياي مركزي آغاز كرده است. او در ادامه به تاثير كهنه سربازان جنگ افغانستان بر كشورهاي بازمانده از فروپاشي اتحاد شوروي پرداخته است. كشوري كه در همسايگي اين منطقه، هم بر تحولات امنيت آن تاثير گذاشته و هم از آن تاثير پذيرفته است. واقعيت اين است كه جنگ داخلي افغانستان روند تحولات در آسياي مركزي را به شدت تحت تاثير قرار داده است. شكستهاي داعش در غرب آسيا، بار ديگر اين تاثيرگذاري را مطرح ساخته است.
اريكا مارات هر چند اين كتاب را در سال 2001 منتشر كرده، ولي بسيار از روندهاي اساسي امنيتي-نظامي منطقه را به خوبي ترسيم كرده است. اين نويسنده با تسلط چشمگير به تحولات اين حوزه پرداخته و تصويري گويا و گسترده را پيشروي دانش پژوهان و كارشناسان نظامي- امنيتي گشوده است. او با بهرهگيري از منابع اصلي محلي و علمي توانسته است منبع قابل اعتمادي را براي درك تحولات نظامي-امنيتي آسياي مركزي ارايه كند. موضوعاتي همچون «ارتش آسياي مركزي در دوران رژيم شوروي»، «ما در جنگ پيروز شدهايم»، «نهادهاي نظامي، بخشي از دولتسازي در دوران استقلال»، «خرس روسي در برابر ببر آسيايي»، «ناتو و غرب در آسياي مركزي» و «از ارتش بينالمللگرا تا ارتش مليگراي پساشوروي» 6 فصل اين كتاب 212 صفحهاي است.