روايتي از دوران گمشده من
حميد عليدوستي
سه سال پيش بود كه با آقاي جعفر صادقي پيرامون ساخته شدن مستندي درباره زندگي من صحبت كرديم. خاطرم هست كه آن اوايل بسيار مقاومت ميكردم و زياد راغب نبودم كه چنين فيلمي درباره من ساخته شود. مهمترين دليلش هم اين بود كه نميخواستم از من مستند پرترهمحور قهرمانپرور ساخته شود؛ ولي بعد از جلسات بسيار طولاني كه با سازنده اثر داشتيم و صحبتهايي كه كرديم، به اين نتيجه رسيديم كه اين فيلم به زندگي ورزشي من بپردازد و نيمقرن تلاشهايي را كه در ورزش داشتم، براي مخاطب بازگو كند. البته اين وسط كرونا چندباري كار را به تعويق انداخت ولي نهايتا با همفكري هم ساخت فيلم را شروع كرديم. كارگردان تمايل داشت به لايههاي مورد علاقهام در زندگي مثل فيلم، كتاب و موسيقي هم توجه كند كه به اعتقاد من بجا و پرداخت درستي بود، ضمن اينكه كارگردان تمايل داشت نريشن فيلم با ادبيات گفتاري و نوشتاري كه دارم، سنخيت داشته باشد كه اين بخش هم به نظر من با روح و كليت فيلم جور درآمد و مطابق با راي و نظر من بود؛ اما اگر به وجوه ديگر علايق من بيشتر پرداخته نشده دليل داشتيم آنهم به اين خاطر كه مستند سمفوني حميد به زندگي ورزشي حميد عليدوستي ميپردازد و در كنارش علايق من را به زندگي هم نشان ميدهد كه اگر غير از اين ميشد فيلم ابعاد ديگري هم پيدا ميكرد و به لحاظ زماني بسيار طولاني ميشد و از حوصله مخاطب خارج. به نظر من اين فيلم چكيده روايت تمام دوران گمشده من از ورزش است كه به ناگاه از دل تاريكي بيرون ميآيد و مرا به شوق وا ميدارد. «سمفوني» حميد درست زماني ساخته شد كه از دوران كاري من هيچ منبع و ماخذي وجود نداشت و آرشيو غني آقاي صادقي نيمقرن تلاشم را پيش روي اهالي ورزش و تماشاگران قرار ميدهد و اين برايم بسيار ارزشمند است. از اين حيث مستند «سمفوني حميد» تلاش و انگيزههاي من در ورزش را به خوبي براي مخاطب به تصوير ميكشد و ميتوانم بگويم اين فيلم آگرانديسماني است از نيمقرن كوششهاي ورزشي من. خوشبختانه مخاطبان هم فيلم را دوست داشتند و با آن ارتباط خوبي برقرار كردند و من هم در مجموع از خروجي كار راضي هستم.