درباره آيين خيامخواني بوشهريها
شاد زيستن در سايه حكيم
محسن حيدريه
مراسم خيامخواني در قديم بيشتر به صورت محفلي بوده و در جشنها و برنامههايي كه مردم ميگرفتند از جمله عروسي، ختنه سوران و حنابندان برگزار ميشده است. به طور معمول نوازندههايي كه در اين مراسم دعوت ميكردند، آهنگهاي شاد با ني جفتي ميزدند و اواخر جشن كه به آن بزم خودماني ميگفتند خيامخواني اجرا ميشد كه بستگي به جو و فضاي مجلس داشت و زماني بين يك ساعت يا بيشتر و كمتر طول ميكشيد. در حال حاضر علاوه بر فرم قديم كه به صورت خودماني برگزار ميشود وارد جمعهاي بيشتر و عموميتر هم شده است.
بعد از سه، چهار رباعي يزله خوانده ميشده كه مراسم از حالت يكنواختي خارج شود و هيجاني را به افراد آن بزم وارد كند (يزله، نوعي از موسيقي و رسوم رايج در ناحيه جنوب است كه از گذشته دور تاكنون، در نقاط جنوبي ايران برگزار ميشده و رواج داشته است. جنوبيها به اين مراسم نام «هوسِه» نيز دادهاند. البته اين موسيقي و مراسم محلي در بندر بوشهر، خوزستان و... برگزار ميشود اما در واقع ريشه آن به بندر بوشهر بر ميگردد).
ني جفتي و فلوت از سازهايي به شمار ميروند كه در اين مراسم از آن استفاده ميشده است و هماكنون نيز اين سازها مبنا هستند. اگر در مراسمي هم جفتي و هم فلوت باشد، آنها را به نحوي تقسيم ميكردند كه بعضي ني جفتي و بعضي فلوت بنوازند. اگر تنها ني جفتي بود فقط آن را مينواختند. البته بستگي به آن فرد خيامخوان نيز داشته است. در حال حاضر سازهاي ديگري هم گاه در اين مراسم ديده ميشوند.
خيامخواني بيشتر در شاديها برگزار ميشود. امروزه نيز بعضي خانوادهها هستند كه هنگام برگزاري مراسم و مهماني، خيامخواني ميكنند و حدود يك يا دو ساعت اين مراسم را ادامه ميدهند. اكنون در بسياري از كافههاي بوشهر نيز اين مراسم اجرا ميشود. به خصوص از زماني كه وضعيت كرونا بهبود يافته در اكثر كافههاي بوشهر مراسم خيامخواني اجرا ميشود و جاني دوباره گرفته است. اشعار خيام در اين مراسم خوانده ميشود و البته گاهي از شعرهاي ديگر هم استفاده ميكنند، بيشتر از شعرهايي كه وزن رباعي را دارند ولي مبنا همان رباعيات خيام است و طبيعتا اشعاري كه در مراسم خيامخواني خوانده ميشود، بيشتر از رباعياتي كه شهرت بيشتري دارند، انتخاب ميشود.
خيامخواني به دو گرده يا دو روش با ني جفتي و گرده فلوت يا همان بيات ترك با فلوت اجرا ميشود و ساز كوبهاي در خيامخواني در هر دو روش يكي است و با ضرب بوشهري يا دايره همراه ميشود. آواز در خيامخواني نقش اصلي را دارا است كه ابتداي آن در دستگاه بيات ترك يا افشاري خوانده ميشود و بعد از آنكه آواز تمام شد وارد ريتم ميشود. بعد از اينكه اشعار رباعي تمام ميشود، خواننده شروع به زدن شور ميكند و مردم هم همراه ميشوند.
از خيامخوانهاي قديمي ميتوان به آقاي سلمان سلماني كه نابينا بود و به خوبي خيام ميخواند، مرحوم باقر آرامي كه هم نوحهخوان و هم خيامخوان بود، اشاره كرد. خدر عزيززاده (يا آمو خدر)، خدر شيخ ابولي كه او نيز، هم نوحهخوان و هم خيامخوان بوده، از ديگر خيامخوانهاي برجسته به شمار ميروند.
در بوشهر مادران را به نام فرزند بزرگ نامگذاري ميكنند؛ مثلا ميگويند مادرِ محمد و... از خيامخوانان زن ميتوان به (دِي رضا) اشاره كرد با اين توضيح كه «دي» در بوشهر به معني مادر است و دي رضا يعني مادر رضا. در برخي مقالات آمده و البته من نيز از خيامخوانان قديمي علت اين علاقه بوشهريها را جويا شدم، پاسخ آنها اين بود كه در دوره قديم ابزاري مانند جي.پي.اس وجود نداشت و دريانوردان بوشهري وقتي كه قصد داشتند به سفرهاي دريايي بروند با ستارهها حركت ميكردند و به خاطر اينكه خيام منجم بزرگي بوده و تقويم داشته و اين افراد نيز با موقعيت ستارهها رفت و آمد ميكردند اين راحت شدن كار خود را مديون اكتشاف خيام ميدانستند و به همين دليل دريانوردان بوشهر و بوشهريها، به خيام علاقه زيادي پيدا كرده و زندگي و معاش خودشان را مديون خيام ميدانند و به تبع اينكه خيام شاعر نيز بوده رباعياتش نيز ميان بوشهريها ترويج پيدا كرده و محبوبيت زيادي در بين مردم دارد.