رنج
انكار
درد
حسين نورانينژاد
گاهي انكار درد رنجي فراتر از خود درد دارد. اين كاري است كه برخي فعالان رسانهاي و سياسي حامي دولت و سياست موسوم به جراحي اقتصادي مشغول آن شدهاند. در نقد راهبردي و بنيادين حذف ناگهاني ارز ترجيحي و برخي يارانهها، كارشناسان مختلف به تفصيل نوشتهاند و صاحب اين قلم نيز هفته گذشته در همين جا از تقدم جراحي سياسي و سياستي بر جراحي اقتصادي گفت. اينكه اولا راجع به مسووليت مهم دولت در تامين كالاهاي اساسي براي مردم به نحوي كه براي دسترسي به آنها دغدغه نداشته باشند، نميتوان نگاه بازاري و سودانگارانه داشت و ثانيا سياستهاي شوكآور در شرايط تورم لگامگسيخته و جنگ اقتصادي و تحريم و عدم اقناع مردم و مخالفت اكثر كارشناسان، خطايي است كه هم مردم و هم دولت متضرر ميشوند در واقع منتقدان كه جزو حاميان آقاي رييسي در انتخابات نبودند، ضمن آنكه دغدغه اصليشان مردم و منافع ملي است، خيرخواهيشان نسبت به دولت را هم در عمل نشان دادهاند. اما حالا كه دولت بر اجراي اين تصميم اصرار دارد، لازم است كه هم دولت و هم نهادهاي امنيتي، انتظامي و قضايي به نكتهاي مهم توجه داشته باشند. اينكه مردم واقعا و بدون ريا و نمايش و بر خلاف نظر كساني كه ميگويند مردم تمارض به نداري ميكنند، گرفتاري سخت معيشتي دارند و در مواجهه با جهش چند برابري قيمتها دچار نگراني و ترس و خشم شدهاند و اين واقعيات را در هر كوچه و بازاري به راحتي ميتوان ديد. سفرهها واقعا كوچكتر شده، قدرت خريد قابل قياس با گذشته نيست و از همه بدتر آنكه چشمانداز روشني هم پيشرو نميبينند. حال در اين ميانه، خواندن و شنيدن مطالبي كه به صداي اعتراض و آخ گفتن مردم رنگ و بوي ضد امنيتي و پيچيده ميدهند و گاه آن را به شيوههاي نخنما به بيگانه و اپوزيسيون و اين جريان سياسي و آن حزب مرتبط ميكنند، نهايت بيانصافي است كه معترضان را معترضتر و رنج آنها را عميقتر ميكند. اين كار و بهتبع آن توصيه به برخورد سخت و امنيتي با معترضان، مصداق انكار درد است كه حاصلش كاهش بيش از پيش همراهي مردم با سياستهاي دولت خواهد بود. بر آقاي رييسي به عنوان رييسجمهور و رييس شوراي عالي امنيت ملي است كه براي حفظ وجهه و پيشبرد اهداف دولت هم كه شده، اولا به توصيههاي كارشناسي و خيرخواهانه براي توقف اين سياست توجه كند و اگر بر آن اصرار داشت، بداند كه حسب تجارب پيشين و حساب و كتاب عقلي، رويكرد مواجهه امنيتي با معترضان و انكار درد آنها و تحريف مطالباتشان در صدا و سيما و ديگر تريبونهاي رسمي، صرفا به حس نشنيده شدن، تحقير، خشم، اعتراض و بري شدن از دولت و برنامههاي آن ميانجامد. پس ضمن محق دانستن مردم براي اعتراض و تمهيد مقدمات براي بروز مدني و خشونتپرهيزاز آن و بيان درد و رنج و مطالباتشان، مراقب تندروهاي آشوبزي باشد كه بر شكافها و خشمها دامن نزنند. اين به صلاح همه است.