خاطرات سفر و حضر (210 )
اسماعيل كهرم
هومن جوكار يك دانشجوي متفاوت بود. در ايران دانشجويان برحسب علاقه به رشتهاي وارد نميشوند ولي هومن به خاطر علاقهاش به حيات وحش به سازمان حفاظت محيطزيست آمد. يك معلم اگر خودش علاقهمند به حرفه و تخصص خود باشد، دانشجوي مستعد را ميشناسد. در كشورهاي پيشرفته تشكيلاتي براي شناسايي استعداد وجود دارد كه وظيفه آنها يافتن و معرفي آنها به سيستمهايي مانند دانشگاهها و موسسات تحقيقاتي مانند NASA ميباشد. سازمان هوافضاي امريكا كه انسان را به كره ماه برد و بازگرداند. گاه اين شناساييها از سنين خيلي پايين صورت ميگيرد. سالهاي ابتدايي معلمين آموزش ميبينند كه به دنبال چه علائم و خصوصياتي در فرد بگردند. كنجكاوي، سوالهاي هوشمندانه، نظم و ترتيب در كار و... از نظر بنده وقتشناسي و وفاي به عهد و خوشقولي، همه از خصوصيات بارز بچههاي ژني هستند. هومن تمام اين خصوصيات را يك تنه داشت. بنده خصوصيات ايشان را ميشناختم و او به جاي سازمانهاي استعدادياب سر از اوين درآورد! در اوين هم از پاي ننشست.اخيرا از خانوادهاش درخواست كتاب كرد. اين بچهها (8 نفر) ايراني و ايراندوست هستند و در زندان هم فكر ميكنند. وزير اطلاعات و رييس سازمان حفاظت محيطزيست، آنها را بيگناه ميشمارند. جاي فعالان محيطزيست زندان نيست. به راستي كه «الملكيبقيمع الكفر ولايبقي معالظلم.»