• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5218 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۷ خرداد

گزارش «اعتماد» از جشنواره كن 2022

«برادران ليلا»، قرائتي متفاوت از زن ايراني

لادن موسوي

بالاخره انتظارها به پايان رسيد و نوبت به نمايش نماينده سينماي ايران در جشنواره كن رسيد. 

در فيلم برادران ليلا ساخته «سعيد روستايي» بازيگران درخشاني همچون «سعيد پورصميمي»، «ترانه عليدوستي»، «نويد محمدزاده» و «پيمان معادي» حضور دارند. 
داستان فيلم درباره خانواده‌اي فقير در تهران است، خانواده‌اي متشكل از پدر و مادر، ليلا و چهار برادرش. از بين تمام اينها فقط يكي از برادران ازدواج كرده و چند دختر قد و نيم قد دارد و پسري نوزاد. بقيه خواهر و برادرها اما در خانه درب و داغون و قديمي‌شان با هم زندگي مي‌كنند. «ليلا» تنها فرد اين خانواده است كه به معناي واقعي شاغل است. بقيه يا اخراج شده‌اند يا بيكار هستند و حتي پدر خانواده هم بازنشسته‌اي معتاد است كه باري روي دوش «ليلا» است. ليلا نقشه‌اي براي از آب و گل در آوردن خانواده‌اش از بدبختي در سر دارد و سعي به همراه كردن برادرانش با خود دارد تا با يكپارچگي بتوانند درآمد و شغلي درست و حسابي داشته باشند. 
فيلم سوم «سعيد روستايي» فيلمي خوش ساخت و جذاب است، با طنزي تلخ كه در تمام طول فيلم ادامه دارد و درام و سنگيني فضاي فيلم را براي بيننده قابل تحمل مي‌كند. «برادران ليلا» به نظرم يكي از بهترين فيلم‌هاي امسال جشنواره كن است. داستان فيلم مي‌تواند با هر كسي جدا از فرهنگ و كشورش ارتباط برقرار كند. هر انساني صرف نظر از تفاوت‌هاي تربيتي و فرهنگ كشورش مي‌تواند همچين خانواده مشكل‌داري داشته باشد. يا حداقل در دور و اطرافش با چنين مدل خانواده‌اي روبه‌رو شده است. اين باعث مي‌شود كه با كاراكتر‌هاي فيلم همذات‌پنداري كند و اين يكي از مهم‌ترين نكات مثبت فيلم است كه حضورش در بخش مسابقه را توضيح مي‌دهد و البته تمام اين خانواده و كاراكترها با بازي‌هاي بي‌نظير و عالي بازيگران فيلم جان گرفته‌اند و باورپذيرند كه يكي از مهم‌ترين نقاط قوت تمام فيلم‌هاي سعيد روستايي است. ديگر نكته مشترك اين فيلم و ديگر فيلم‌هاي روستايي پر ديالوگ بودن فيلم است و بده و بستان‌هايي كه در تمام طول فيلم بين بازيگران وجود دارد. خيلي از اين ديالوگ‌ها طنزي سياه دارند و باعث خنده تماشاگران در سينما مي‌شوند. خنده‌اي كه از تلخي ماجرا و موقعيت به وجود آمده است. 
 «روستايي» اين جنس آدم‌ها، آدم‌هاي طبقه پايين و محروم جامعه ايران را خيلي خوب مي‌شناسد و همين باعث شده كه به نظر من سينمايش در ميان نسل جوان سينماگران ايران بتواند جايگاه خاص و ويژه‌اي پيدا كند و خودش را از هم‌نسلانش جدا كند. خيلي كارگردان‌هاي ديگر در ايران سعي در به تصوير كشيدن زندگي و درد‌هاي اين طبقه اجتماعي دارند، اما نتيجه در بهترين حالت نمايشي سطحي است از زخم‌هايي عميق، به نقل از مرفهي بي‌درد با پلان‌هايي هنري! «روستايي» اما اين سطح را مي‌خراشد و مي‌خراشد تا به عمق اين زخم‌ها برسد و آنها را از درون به نمايش مي‌گذارد. 
يكي از درخشان‌ترين بخش‌هاي فيلم، سكانس‌هاي عروسي هستند. ميزانسن، دكور، حركات دوربين، نورپردازي شارپ و رنگ‌ها و اتالوناژ درخشان فيلم، متفاوتند و اين قسمت را از قبل و بعد از آن جدا مي‌كنند. تفاوتي خود خواسته كه روياگونه بودن اين صحنه‌ها كه پرانتزي كوتاه و شيرين در زندگي اين خانواده است را بيشتر جلوه مي‌دهد. 
زمان فيلم اما خيلي زياد است. فيلم بيشتر از دو ساعت و چهل و پنج دقيقه است كه حتي براي جشنواره كن كه ما را با زمان بالا در فيلم‌ها عادت داده است، زياد به حساب مي‌آيد. در يك ساعت اول فيلم سكانس‌هاي طولاني و حرف‌هاي تكراري وجود دارند كه قطعا مي‌توانند كوتاه شوند تا فيلم، ريتم بهتري بگيرد، مثل سكانس بيمارستان و صحبت‌هاي «ليلا» و «عليرضا» (با بازي ترانه عليدوستي و نويد محمدزاده). مخصوصا كه برخلاف فيلم قبلي‌اش، اين‌بار شروع فيلم «روستايي» آن‌قدر شوكه‌كننده و نفس‌گير نيست تا ريتم كند يك ساعت بعد فيلم را تحت تاثير خودش قرار دهد. روستايي قصد كوتاه كردن فيلمش را ولي ندارد. او در اين باره در مصاحبه مطبوعاتي فيلم توضيح داد: «اولين نسخه فيلم بيش از سه ساعت بود. و من خيلي برايم سخت بود كه اين همه فيلم را كوتاه كنم. اين نسخه نهايي فيلم است و من به هيچ دليلي حاضر به كوتاه كردن آن نيستم. تازه چند سكانس وجود دارد كه در فيلم نيست و به نظر من خيلي حيف است. اين‌بار نمي‌خواهم فيلمم را به هيچ دليلي كوتاه كنم. فيلم در دوره قبل پروانه ساخت گرفته ولي هنوز نمي‌دانم كه آيا مي‌شود فيلم را بدون سانسور نمايش داد؟ اما به هر حال قصد اين كار را به هيچ‌وجه ندارم.»
اين خانه و اين خانواده و مشكلات‌شان، ايران و مردم ايران را براي همه تداعي مي‌كنند. روستايي اما بر اين عقيده نيست: «من نمادگرايي را دوست ندارم و دنبال اين شكل از سينما نيستم. در اين فيلم هم اين كار را انجام نداده‌ام. اينكه هر بار كه خانه‌اي در يك فيلم وجود دارد، آن خانه را نماد ايران در نظر بگيريم، درست نيست! شخصيت‌هاي من يك خانواده هستند و اين طبيعي است كه در خانه‌اي زندگي كنند.»
در هر صورت و با هر نوع نگاهي، نمي‌توان نگاه انتقادي كارگردان از وضعيت موجود در ايران، گراني‌ها و تورم و تاثير مخرب‌شان بر زندگي قشر محروم جامعه را ناديده گرفت. انتقاد ديگر فيلم بر فرهنگ مرد سالاري و پدرسالاري حاكم بر جامعه ايران است. فرهنگي كه اطاعت و احترام بر بزرگ‌تر و پدر را واجب و از وظايف فرزندان مي‌داند. حتي اگر اين بزرگ يا پدر اشتباه فكر و رفتار كند و با نظر‌ها و تصميم‌هايش خانه و خانواده خود را به سمت نابودي ببرد. 
متاسفانه و به دليل سياست‌هاي مدير جشنواره «تيري فرمو»، فيلم‌هاي بدون ستاره‌هاي معروف و جهاني بخش مسابقه، بعد از ظهر نمايش دارند و به جاي آنها فيلم‌هاي خارج از مسابقه و جانبي كه بازيگران معروف دارند را شب‌ها و در ساعت‌هاي رسمي به روي فرش قرمز مي‌فرستند. 
به هر صورت «سعيد روستايي» و گروهش روي فرش قرمز حاضر شدند و با تماشاگران به تماشاي فيلم نشستند. با وجود زمان بالاي فيلم و پر ديالوگ بودن و ريتم تندشان كه خواندن و درك زيرنويس را براي تماشاگران كه اكثر غريب به اتفاق‌شان فارسي حرف نمي‌زنند، دشوار كرده بود، اما فيلم با تشويق زياد حضار به اتمام رسيد كه بيش از پنج دقيقه ايستادند و براي فيلم دست زدند. در آخر «روستايي» از همه تشكر كرد و خوشحالي خود را از حضور در بزرگ‌ترين و مهم‌ترين جشنواره جهان و ديدن فيلم با تماشاگران اعلام كرد. 
به عادت جشنواره و روال هميشگي، فرداي نمايش اصلي فيلم، مصاحبه مطبوعاتي آن برگزار شد. در اين مصاحبه «سعيد روستايي به همراهي چهار تن از بازيگران اصلي فيلم «نويد محمد‌زاده»، «ترانه عليدوستي»، «سعيد پورصميمي» و «پيمان معادي» حاضر شد. 
سعيد روستايي در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره حضور پررنگ «ليلا»، تنها كاراكتر دانا و متفكر داستان و تنها كسي كه در فكر بيرون آوردن خانواده از فقر است و اينكه آيا نگاهش در كل به زنان در جامعه ايران اين‌گونه است، چنين پاسخ داد: «من خود خواهري به اسم ليلا دارم كه نقش مهمي در زندگي و تربيت من داشته. او باعث شد كه من راه خود را در زندگي پيدا كنم و به جايي كه امروز در زندگي رسيده‌ام برسم. بنابراين نگاه من به شخصه و با توجه به زندگي خودم به زنان اين‌گونه است و شخصيت ليلا هم از همين نگاه و تجربه شخصي مي‌آيد. ترانه عليدوستي اضافه كرد: «بله، من «ليلا» را تمثيلي از زنان جامعه ايران مي‌دانم. زنان ايراني دوست دارند كه در جامعه و خانواده خود نقش داشته باشند و سعي در اصلاح جامعه و اطرافيان خود دارند. به نظر من اين درست است كه «ليلا» را نماينده نسل زنان جوان امروز ايران بدانيم.» او در ادامه گفت: «زن‌هاي ما شجاع‌ترين و جاه طلب‌ترين زنان جهانند. چون در جامعه ما از صبح كه از خواب بيدار مي‌شوند، از لباس پوشيدن‌شان و بيرون رفتن‌شان، چه از نظر ظاهري و چه براي احقاق كوچك‌ترين حقوق خود، به ‌طور دايم در حال جنگ هستند. و در اين چهل سال اگر هر اتفاق مثبتي براي‌شان افتاده و به هر پيروزي كوچك و بزرگي براي گرفتن حقوق خود رسيده‌اند را فقط و فقط مديون خودشان هستند و نه هيچ كس ديگر و در هيچ كجاي ديگر جهان ما چنين سر سختي و شجاعتي را از زنان نمي‌بينيم.» «پيمان معادي» هم حرف‌هاي همكار خود را تاييد كرد. 
 «نويد محمد‌زاده» اما درباره حواشي و جنجال‌هاي به وجود آمده بر سر حضور خود و همسرش روي فرش قرمز گفت: «به نظرم بايد عشق را جشن گرفت و نشان داد، مخصوصا در دنياي خشن و پر از جنگ امروز. اين كاري است كه من كردم و فكر نمي‌كنم كه هيچ مشكلي در نشان دادن علاقه و عشقم به همسرم كه باعث عوض شدن زندگي من و به آرامش رسيدنم شده، وجود داشته باشد.»
سعيد روستايي همچنين درباره داستان فيلم گفت: «در «ابد و يك روز» خانواده مشكلات داخلي داشتند و شايد بشود گفت كه مقصر قسمتي از مشكلات‌شان بودند. در اين فيلم اما مشكل از خانواده نيست. از دست اين آدم‌ها كاري برنمي‌آيد. جامعه ايران شكل برزخي پيدا كرده است. شايد گاه امكان اين براي كسي به وجود بيايد كه خود را بالا بكشد ولي معمولا وقتي فقيري، هر چه بيشتر سعي مي‌كني، بيشتر فرو مي‌روي. انگار مردم فقير هر روز بيشتر و بيشتر تنبيه مي‌شوند. فقير‌ها هي فقيرتر مي‌شوند و عرض زندگي‌شان هي كمتر مي‌شود.»
پيمان معادي هم در مورد نقش خود در اين فيلم اضافه كرد: «من اين شخصيت را كاملا مي‌شناختم. همه در اطراف خود چنين آدم‌ها و خانواده‌هايي را مي‌شناسيم. مردم جامعه ما به جايي رسيده‌اند كه به قول معروف مي‌شود گفت كه اگر يخچال خانه‌ات در ايران خراب بشود، تعمير يخچالت مي‌تواند طبقه اجتماعي‌ات را عوض كند. همان‌طور كه در فيلم مي‌بينيم بعضي مواقع در ايران در يك روز سه بار افزايش قيمت داريم و سه بار نقشه و پلان زندگي‌ات بر همين مبنا عوض مي‌شود. اين اتفاقي است كه فقط در ايران مي‌افتد. در هيچ كجاي جهان همچين چيزي وجود ندارد.»
نظر منتقدين به فيلم به‌طور نسبي خوب بوده است، اگر چه در مجله «اسكرين» فقط يك نفر فيلم را در حد «نخل طلا» دانسته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون