شعارهاي انتخاباتي كه تبديل به امتحان الهي شدند
در انتخابات سال 1400 شعار ابراهيم رييسي رفع تورم بود اما حالا از تحمل تورم با عنوان امتحان الهي تعبير ميشود
گروه سياسي| هفته گذشته بسياري از خطيبان نماز جمعه، از مردم خواستند گرانيها را تحمل كنند. براي مثال خطيب موقت نماز جمعه تهران كه هم حذف ارز ترجيحي و هم افزايش قيمتها را امتحان الهي خواند و گفت «حذف ارز ترجيحي يك امتحان الهي براي مردم، مسوولان، نمايندگان مجلس، قوه قضاييه، نيروهاي مسلح و براي همه مردمي است كه چهلوسه سال قرباني دادند و هنوز هم قرباني ميدهند و بوي شهادت هر روز در نقطهاي به مشام ميرسد..... گراني امتحان است. نابرده رنج گنج ميسر نميشود. اين گراني در همه جاي دنيا وجود دارد و معلول يكسري مسائل است. همه دولتها امروز گرفتار هستند. از يك طرف مساله جنگ در مرزهاي اروپا وجود دارد و از طرف ديگر هند صادرات گندم را ممنوع كرد، چين مشغول خريد است و كشورهاي ديگر هم درگير چالشهاي غذايي هستند. امنيت غذايي و سامان دادن به امور، چنين طرحي را از سوي دولت ميطلبيد و دولت قدم بسيار مهمي را برداشت كه تاكنون چنين گامي در طول انقلاب برداشته نشده و اين شجاعت و جرات بسيار مهم است.»
امام جمعه موقت تهران در حالي افزايش قيمتها را به مسائلي مثل جنگ اوكراين و سياستهاي اقتصادي چين و هند مرتبط دانست كه بسياري از اقتصاددانها معتقدند مشكل اصلي تحريمهاي نفتي ايران است كه جز با بازگشت به برجام حل نميشود. البته ائمه جمعه همچنان از توافق احتمالي بين ايران و امريكا نگران هستند. حتي امام جمعه شيراز اين هفته ضمن نكوهش شديد حاميان برجام گفته بود چرا برخي متوجه نيستند و نفوذي دشمن شدهاند و ميگويند تمام كنيد. چه چيزي را تمام كنيم؟ آيا جنگ بين حق و باطل تمامشدني است؟ آيا حق و باطل باهم صلح ميكنند؟ خير. مبارزه بين حق و باطل تمامشدني نيست.
روزنامه جمهوري اسلامي هم شديدا به امام جمعه تهران انتقاد كرد و او را به خاطر استفاده از ادبيات مذهبي براي توجيه برخي خطاهاي دولت، شماتت كرد و در قسمتي از يادداشت خود نوشت «اينكه برخي از محترمينِ تريبوندار ميگويند، گراني هست اما مسوولان دلسوزند! خب تا وقتي نتوانند از سوز دل مردم اندكي بكاهند، دلسوز بودنشان چه سودي براي جامعه ميتواند داشته باشد؟ برخي ديگر هم همچنان پاي خدا را به ميدان گراني ميكشند و امتحان الهي ميخوانند وضع موجود را. يادشان نمانده است انگار پيش از اين چه ميگفتند در برابر گراني!»
با اين حال اصولگرايان در زمان انتخابات، اصرار عجيبي داشتند كه مقصر اصلي افزايش قيمتها، ناتواني دولت حسن روحاني در كنترل قيمتها است. ابراهيم رييسي در زمان مناظره اقتصادي خطاب به مردم گفته بود «يكي از مشكلاتي كه مردم گرفتار آن هستند مساله تورم است؛ قيمت كالاهاي اساسي فوقالعاده افزايش يافته است. قيمت مسكن 7 برابر، خودرو 8 برابر و گوشت و مرغ 6-5 برابر افزايش داشته است.» انتقادات ابراهيم رييسي نسبت به افزايش قيمتها در حالي است كه در دوران رياستجمهوري او، در حالي كه هنوز به يك سال نرسيده، قيمت بعضي كالاها افزايش چشمگيري نشان داده است. تيرماه سال گذشته قيمت مرغ 24 هزار و 900 تومان بوده است و در دولت رييسي، در عرض كمتر از يك سال، اين رقم بيش از دو برابر افزايش داشته است. سال قبل از آن يعني درست در روزهايي كه مجلس يازدهم شروع به كار كرده بود، قيمت مرغ 16 هزار تومان بود. در واقع مجلس انقلابي در دو سال اول، قيمت مرغ را 4 برابر كرده است. اين افزايش كمرشكن قيمت مرغ كه تقريبا باعث پركشيدن اين غذا از سفره مردم شده است، در حالي رخ داده كه در ابتداي دولت روحاني، قيمت مرغ حدود كيلويي 6 هزار تومان بوده است. در واقع اين كالا در هشت سال اول دولت روحاني 4 برابر شد و در دو سال اول مجلس فعلي هم 4 برابر شد.
ابراهيم رييسي در همان مناظره اقتصادي به كوچك شدن سفره مردم هم اشاره كرده بود و گفته بود: «آنچه مردم را بسيار نالان كرده، اين است كه سفرهشان كوچك شد. بايد براي تورم راهكار پيدا كرد؛ ثبات بازار اهميت داشته و دخالت دولت در بازار معنا ندارد و دولت شأن نظارت، هدايت و حمايت را داراست. بايد براي اداره بازار و واحدهاي توليدي از بازاريان و توليدكنندگان كمك و نظر گرفت. كار با بخشنامه پيش نميرود.» با وجود اين وعدهها، اما ابراهيم رييسي بيشتر از هر دولت ديگري دستور داده است و سعي كرده كار را با بخشنامه پيش ببرد. بازاريان و توليدكنندهها هم اوضاع خوبي ندارند و خبرها حاكي از آن است كه ميزان خريد مردم بابت توليدات صنعت غذايي كاهش يافته است. كما اينكه رييس اتحاديه نان فانتزي از كاهش 50 تا 60 درصدي فروش واحدهاي نان فانتزي خبر داده است.
دولت تا اينجاي كار موفق نشده به بسياري از وعدههاي خود عمل كند. در آغاز سال دوم رياستجمهوري ابراهيم رييسي، حتي يك واحد از يك ميليون واحد وعده داده شده ساخته نشده است. بسياري وعدههاي ديگر نيز نه تنها محقق نشده بلكه مسير طي شده در اين يك سال، كاملا در جهت عكس تحقق آن وعده بوده. تكرقمي شدن تورم، ايجاد يك ميليون شغل به صورت سالانه، كاهش ۵۰ درصد از هزينههاي درمان، رونق اقتصاد فضاي مجازي، ايجاد تيم اقتصادي هماهنگ، اجراي خصوصيسازي واقعي، تكرقمي شدن تورم، توليد نهادههاي دامي مورد نياز در داخل كشور، قطع وابستگي سفره مردم به خارج و تكانهها، ايجاد صندوق بيمهاي و جبران خسارت مردم در بورس و توسعه اقتصاد دريا، از جمله وعدههاي بزرگ ابراهيم رييسي بود كه در اين يك سال هيچ گشايشي در تحقق اين وعدهها حاصل نشده است.
علي صوفي، وزير تعاون دولت خاتمي ميگويد:« آقاي رييسي كشور را از لحاظ اقتصادي رها كرده است و كنترلي بر اوضاع اقتصادي كشور ندارد. اين مساله البته قابلپيشبيني بود زيرا او تيم اقتصادي ندارد. اين افرادي كه امروز مسوول اقتصادي دولت هستند، داراي يك فكر هماهنگ نيستند كه منتج به اجراي يك سياست هماهنگ شود. به نظر ميآيد سفرهاي استاني رييسي را اقناع ميكند. او فكر ميكند كار رييسجمهور همين است. شعار رييسي اين بود كه نبايد اقتصاد كشور را به ديپلماسي و سياست خارجي گره بزنيم، اما الان مشخص است كه آقاي رييسي منتظر است ببيند نتيجه برجام چه ميشود اين به آن معنا است كه روزمرّگي بر مديريت كشور حاكم است.»
زماني مبارزه با تورم و حل مشكلات اقتصادي شعار كانديداي مورد حمايت اصولگرايان در انتخابات سال 1400 بود، اما حالا از محقق نشدن آن وعدهها به «امتحان الهي» تعبير ميشود كه مردم تشويق ميشوند در اين «امتحان الهي» صبر پيشه كرده و تحمل كنند اما سوال اين است كه آيا اين امتحان الهي مردم است يا امتحان الهي دولت؟ و آيا دولت رييسي تا به اينجا از اين امتحان سربلند بيرون آمده است؟