• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5221 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۰ خرداد

گزارش واشنگتن‌پست از فرار مزدوران خارجي از اوكراين

سلاح‌هاي ناكافي در برابر دشمن قدرتمند

جنگجويان خارجي از امريكا و ديگر كشورها، از تفاوت‌هاي فاحشي ميان آنچه انتظار داشتند در جنگ اوكراين ببينند و آنچه واقعا در انتظارشان بود، پرده برداشته و به واشنگتن‌پست گفتند كه با تجهيزات ناكافي و سلاح‌هايي كمتر از حريف  وارد ميدان نبرد مي‌شدند و بسياري كارشان را رها كرده و باز مي‌گشتند.
به گزارش ايسنا، روزنامه واشنگتن‌پست در گزارشي با اشاره به حضور نيروهاي داوطلب خارجي در جنگ اوكراين نوشت: «داكوتا» يك كهنه‌سرباز از تفنگداران نيروي دريايي امريكا كه براي جنگ در اوكراين داوطلب شده بود، از لحظاتي مي‌گويد كه فشار حملات توپخانه‌اي روس‌ها به حدي شدت مي‌گرفت كه جمله «اين عادي‌ است» به يك شوخي در ميان يگان او تبديل مي‌شد.
اما از نظر او، آنچه عادي ديده نمي‌شد، حس ترسي بود كه او حين پنهان شدن و گوش دادن به صداي بالگردهاي تهاجمي روسيه كه داشتند رد موضع جديد تيم تانك‌هاي آنها را مي‌زدند، داشت. داكوتا گفت: آن لحظه، حقيقتا مغشوش‌ترين و بي‌قرارترين لحظه‌اي بود كه داشتم.
او كه بعد از هفت هفته جنگ در خارج به خانه‌اش در اوهايو بازگشته، جزو «لژيون داوطلبان غربي» است كه عليه روسيه سلاح به دست گرفتند. داكوتا هم مانند سايرين نخواست كه هويت كاملش فاش شود، چون نگران امنيت جان خود و نزديكانش است. 
جنگجويان خارجي از ايالات متحده و نقاط ديگر در گفت‌وگو با واشنگتن‌پست، از تفاوت‌هاي فاحشي ميان آنچه انتظار داشتند در جنگ ببينند و آنچه واقعا در جنگ اوكراين تجربه كردند، گفتند. آنها مي‌گويند كه با تجهيزات ناكافي و سلاح‌هايي كمتر از حريف وارد نبرد مي‌شدند، هيجان گهگاهي از انفجار ادوات نظامي روس‌ها داشتند و نمي‌دانستند كه آيا بايد دوباره به اوكراين بازگردند يا خير. برخي قصد انجام اين كار را دارند. ديگران كشته شدن دوستان‌شان را ديدند و به اين نتيجه رسيدند كه ديگر بس است.
از نگاه بسياري، لحظه سرنوشت‌ساز به اواخر آوريل باز مي‌گردد كه جواني ۲۲ ساله به نام «ويلي جوزف كنسل» كه او هم كهنه‌سرباز ديگري از ميان تفنگداران امريكايي بود، در نبردي در منطقه ميكولاييف واقع در شمال غربي اوكراين كشته شد. آن منطقه شاهد خشونت‌ها و درگيري‌هاي جدي بود و فرماندهان روس به دنبال توسعه دستاوردهاي ارضي بودند. نحو كشته شدن ويلي جوزف كنسل مشخص نيست و جسد او هم پيدا نشد. تلاش براي گفت‌وگو با خانواده او هم به جايي نرسيد.
هيچ نيروي نظامي شناخته‌ شده‌اي از ارتش امريكا در اوكراين وجود ندارد و دولت بايدن تلاش كرده است تا شهروندان امريكايي را از پيوستن مستقل به جنگ منصرف كند، گرچه انجام اين كار خلاف قانون نيست.
مقامات امريكايي گفته‌اند كه ميدان نبرد پيچيده و خطرناك است و امريكايي‌هايي كه مايل به كمك به اوكراين هستند بايد از راه‌هاي ديگري اين كار را انجام دهند و در حالي كه تعداد دقيق داوطلبان امريكايي در جنگ اوكراين مشخص نيست، تخمين زده مي‌شود كه ۴۰۰۰ تن پس از آغاز حمله در اواخر فوريه ابراز تمايل كردند. بسياري پس از آنكه ولوديمير زلنسكي، رييس‌جمهوري اوكراين شخصا از داوطلبان خارجي درخواست كرد كه به آنجا سفر كنند و بجنگند، وارد ميادين شدند.
به ويژه كهنه‌سربازان نظامي كه دلخوش به آموزش‌هاي رزمي خود و اشتياق به استفاده از مهارت‌هاي‌شان در جنگي بودند كه از نگاه برخي مبارزه خير عليه شر است، وارد گود شدند. اما اين درگيري همچنين نظر داوطلبان نظامي غربي كه قبلا در مناطق جنگي مستقر نشده بودند يا صرفا تجربياتي در عرصه شورش‌هاي نامتقارن و نه اين نوع جنگ داشتند، جلب كرد. 
«دين ميلر» از نظاميان سابق امريكايي كه خودش به لهستان رفت تا «نقشي آرام‌تر اما مهم‌تر» براي جنگ اوكراين ايفا كند، به كهنه‌سربازان رفتن به اوكراين را توصيه نمي‌كند. 
در ميان تفنگداران امريكايي، «داكوتا» چهار سال با موشك‌هاي ضد تانك كار كرده بود و گرچه جنگي را از نزديك نديد اما به عنوان پيمانكار در افغانستان مستقر شده بود. در همين حال هزاران سلاح ضد تانك جاولين راهي اوكراين و به دست ارتش آن رسيد.
او گفت: اوايل مارس بود. تسليحات ضد تانك و موشك‌هاي جاولين رسيده بود اما از آتشبار براي واحد شليك خبري نبود. بدون منبع شليك، اين تجهيزات غير قابل استفاده مي‌شد. با به پايان رسيدن دومين شب حضورم، هشت تن از ۲۰ نيروي داوطلب در يگان من پست‌هاي‌شان را رها كردند؛ يكي تظاهر به جراحت مي‌كرد و ديگري سلاحش را مي‌شكست. حدود يك هفته بعد، احساس تهوع داشتم و مشخص شد كه به علت نزديكي به محل شليك، دچار آسيب مغزي شدم. اواخر آوريل راهي خانه‌ام شدم و از آن زمان تحت درمانم.
ديگر جنگجويان خارجي هم از نااميدي‌هاي متفاوتي صحبت كردند. ‌«پاسكال» كه سابقا جزو ارتش آلمان بود، مي‌گويد كه مشكلات در استقرار اول آنها ظهور كرد. تيم آنها نگران بود كه نيروهاي روسيه ردشان را زده باشد اما آنها آتشبارهاي اضافه نداشتند و مجبور بودند به تلفن‌هاي غير امن و واتس‌اپ براي ارتباط متكي باشند. اندكي بعد برنامه‌هاي آنها تغيير كرد؛ واحد توپخانه‌اي روسيه آنها را هدف گرفت. اين آخرين ماموريت پاسكال شد. او بعد به لهستان رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون