جامي كه بالاخره بالاي سر رفت
عبور فرهاد و آبيها از دروازه جاودانگي
سامان سعادت
فعلا همه داغ هستند و دقيقا نميدانند چه اتفاقي رخ داده. آيندگان حتما اين قهرماني استقلال را به شكل دراماتيكتري به ياد خواهند آورد و قصههاي زيباتري برايش خواهند ساخت.
قهرماني بدون حتي يك باخت چيزي نيست كه هر روز اتفاق بيفتد. يك بار در تاريخ ليگ برتر انگليس آرسنال موفق شد دست به چنين كاري بزند و هنوز هم جزو افسانههاي فوتبال است و توپچيها به آن ميبالند. به اينكه توانستند جام طلايي را به خانه ببرند. پرسپوليس هم در سالهاي خيلي دور يك بار چنين آماري از خود به جا گذاشته بود. اما در ليگ برتر ايران چنين چيزي سابقه نداشت تا اينكه يك نفر از راه رسيد و گفت «من به اينها نميبازم» و واقعا هم نباخت. آبيها بعد از ۳۰ هفته طاقتفرسا با ثبت ۱۹ برد و ۱۱ تساوي و كسب ۶۸ امتياز جام قهرماني را بالاي سر بردند. اين كار را وريا غفوري كاپيتان محبوب آبيها در ورزشگاه آزادي انجام داد. ركوردشكني استقلال از لحاظ كسب امتياز و نشاندن عدد صفر جلوي نامش در جدول ردهبندي و زير ستون شكست يك روز به يادماندني و تاريخي را براي صدهزار تماشاچي مرد حاضر در ورزشگاه رقم زد. اين را حتي خوشبينترين هوادار استقلال هم در ابتداي فصل نميتوانست پيشبيني كند. نباختن در طول يك فصل كار بينهايت سختي است. حتي اگر تيمي از ابتداي فصل قرار بگذارد با تدافعيترين سيستمهاي ممكن وارد زمين شود تا فقط گل نخورد و با ۳۰ تساوي از زمين بازي خارج شود باز امكانپذير نيست. چه برسد به تيمي كه ميخواهد حمله كند و برنده شود. همين كار استقلال فرهاد مجيدي را ارزشمندتر ميكند. اينكه تيمش ۳۰ بازي پياپي وارد زمين مسابقه شد و حريف را دست خالي بدرقه كرد. اينكه در ۳۰ بازي پشت سر هم بازيكنان براي تك تك امتيازات جنگيدند. اينكه فرهاد مجيدي و تيمش چطور به چنين آماري دست پيدا كردند از حوصله اين متن خارج است. مسائل فني زيادي وجود دارد كه بايد بررسي شوند. همينطور تاثير تفكر جديدي كه توسط سرمربي به تيم تزريق شد. هرچه هست آنقدر اين اتفاق باورنكردني و فوقالعاده است كه رقبا را متوسل به خرافات كرده و ميگويند استقلال جادوگر دارد. و البته همين جاست كه هواداران اين تيم با اشاره انگشت فرهاد مجيدي و شاگردانش را نشان ميدهند و ميگويند اينها جادوگران ما هستند. سيد حسين حسيني كه در ۳۰ بازي فقط 10 گل دريافت كرد. اميرحسين حسينزاده جوان كه بهترين گلزن استقلال بدون در نظر گرفتن ضربات پنالتي شد. خط دفاعي آهنيني كه اجازه عبور نميداد و در نهايت فرماندهاي كه همه سربازان را براي موفقيت به خط كرد و در نهايت دستانشان را به جام رساند؛ آنهم پس از ۹ سال انتظار.
ميلان كوندرا در رمان «جاودانگي» درباره آدمهايي كه نامشان در تاريخ به ثبت رسيده حرف ميزند. مينويسد آدمها گاهي با ويژگيهاي مثبت جاودانه ميشوند مثل موتزارت و گاهي با اتفاقهاي ناخوشايند. حالا فرهاد مجيدي و تيمش با مثبتترين ويژگي ممكن و با افتخار تمام از دروازه جاودانگي عبور كردند و نامشان را در تاريخ به ثبت رساندند.