به فاصله 15 سال از رتبه 53 حفاظت محيطزيست به 133 افت كرديم
سقوط 80 پلهاي ايران در جدول جهاني حفظ محيطزيست
گروه اجتماعي| به استناد گزارش 2022 عملكرد محيطزيستي 180 كشور كه توسط دانشگاه ييل منتشر شده، ايران در فاصله سالهاي 2006 تا 2022، در حفاظت از محيطزيست 80 پله سقوط كرده و از رده 53 جدول به رده 133 رسيده است. طبق جدول مندرج در اين گزارش، همچنين، در فاصله سالهاي 2006 تا 2022، ايران در هيچ سالي بابت حفاظت از محيطزيست، صعود به معناي ارتقاي وضعيت نداشته چنانكه در سال 2008، در ميان 149 كشور جهان، ايران به رده 67 جدول (14 پله سقوط نسبت به سال 2006) در سال 2010 در ميان 163 كشور به رده 78 جدول (25 پله سقوط نسبت به سال 2006) در سال 2012 در ميان 132 كشور به رده 114 جدول (61 پله سقوط نسبت به سال 2006) سال 2014 در ميان 178 كشور به رده 83 (50 پله سقوط نسبت به سال 2006) در سال 2016 در ميان 180 كشور به رده 105 (52 پله سقوط نسبت به 2006) سال 2018 در ميان 180 كشور به رده 80 (27 پله سقوط نسبت به سال 2006) سال 2020 در ميان 180 كشور به رده 67 (14 پله سقوط نسبت به سال 2006) و در نهايت در سال 2022 در ميان 180 كشور به رده 133 جدول (80 پله سقوط نسبت به سال 2006) رسيده است. بنابراين، شايد بتوان گفت طبق اين گزارش، وضعيت حفاظت از محيطزيست كشور صرفا در سالهاي 2014 تا 2020، يك بهبود نسبي داشته اما بدترين وضعيت در سال 2022 اتفاق افتاده كه حفاظت از محيطزيست ايران دچار سقوط 80 پلهاي نسبت به سال 2006 شده است. علاوه بر اين، حتي امتياز ايران در زمينه شاخصهاي حفاظت از محيطزيست هم در اين بازه زماني هر سال نسبت به سال قبل كاهش يافته چنانكه طبق جدول منتشر شده در گزارش دانشگاه ييل، سال 2006 ميلادي، ايران از 16 شاخص حفاظت از محيطزيست، 70 امتياز كسب كرده، سال 2008، امتياز ايران بابت رعايت 25 شاخص تعيين شده، 76.9 بوده و در سال 2010 هم از بابت رعايت 25 شاخص، 60 امتياز داشته اما از سال 2014 به بعد و به دنبال افزايش شاخصها، امتيازهاي ايران در زمينه رعايت اين شاخصها هم رو به كاهش گذاشته و حالا كه شاخصهاي حفاظت از محيطزيست در گزارش اين دانشگاه معتبر به 40 رسيده، امتياز ايران حتي نسبت به سال 2006 به حدود نصف كاهش يافته و به 34.50 تنزل كرده است. به دنبال انتشار اين گزارش جهاني، ليلا زماني؛ مديركل دفتر اقتصاد و فناوري محيطزيست سازمان حفاظت محيطزيست اعلام كرد كه در اين گزارش، ۱۸۰ كشور در ۱۱ طبقه موضوعي با استفاده از ۴۰ شاخص عملكردي در سه حوزه تغييرات آب و هوا، سلامت محيطزيست و سرزندگي اكوسيستم رتبهبندي شدند. اين مقام مسوول در سازمان حفاظت محيطزيست گفت: «شاخصهايي كه روند منفي قابلتوجهي داشتهاند عبارتند از: شاخص از دست رفتن مرتع (۳۹.۶۰-)، شاخص انتشار منوكسيد كربن (۲۰.۸۰-) و روند شدت گازهاي گلخانهاي (۲۴.۴۰-) البته گزارشها از اطلاعات چند سال اخير استفاده ميكنند و اطلاعات صرفا مربوط به سالي كه گزارش تهيه شده، نيست اما شاخص عملكرد محيطزيست، دادههاي خود را از منابع شخص ثالث قابل اعتماد مانند نهادهاي حاكم بينالمللي، سازمانهاي غيردولتي و مراكز تحقيقاتي آكادميك (مقالات دانشگاهي) تهيه كرده است.» شايد يكي از مصداقهايي كه ميتوان با علت سقوط 80 پلهاي ايران در گزارش دانشگاه ييل مرتبط دانست، افزايش وسعت بيابانهاي كشور به دليل سوءمديريت در حفظ منابع آبي باشد. چند روز قبل، معاون سازمان منابع طبيعي و آبخيزداري از افزايش ۲.۵ ميليون هكتاري بيابانهاي كشور در دهه اخير خبر داد. پرويز گرشاسبي افزود: «اگر بخواهيم جلوي روند بيابانزايي را بگيريم بايد سالانه يك ميليون هكتار بيابانزدايي داشته باشيم در حالي كه ما توانستيم به يكسوم اين عدد (۳۵۰ هزار هكتار) برسيم.» علي سلاجقه؛ رييس سازمان حفاظت محيطزيست هم چند روز قبل اعلام كرده بود: «در كشور حدود ۳۴ ميليون هكتار بيابان داريم كه از اين ميزان پنج ميليون هكتار در شرايط بحراني قرار دارد. اين بيابانها در استانهاي كرمان، خراسان جنوبي، سيستان و بلوچستان، خراسان رضوي، سمنان، يزد و اصفهان قرار گرفته كه البته استان كرمان بيشترين سطح بيابان در شرايط بحراني را به خود اختصاص داده و خوزستان هم وضع نامناسبي دارد.» ابتداي اين ماه و همزمان با روز جهاني گونههاي در معرض انقراض هم، سرپرست معاونت محيطزيست طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيطزيست، با آمارهاي تكاندهندهاي از تلف شدن گونههاي جانوري و نابودي گونههاي گياهي و از دست رفتن زيستگاهها و عرصههاي طبيعي كشور، بابت وخامت شرايط محيطزيست كشور هشدار داد. حسن اكبري در گزارش خود اعلام كرد: «حدود ۱۲۸ گونه جانوري و مهرهدار كشور در معرض خطر انقراض هستند كه برخي وضع خوبي ندارند و بيشترين آسيبپذيري ما در اين زمينه مربوط به دوزيستان است، براي اين ۱۲۸ گونه جانوري ۱۹ برنامه عمل داريم اما پيشرفت اين برنامهها عمدتا كمتر از ۱۰درصد است، چراكه مشكل اصلي، بودجه است و بودجه اين اقدامات هم بسيار ناچيز است. پايش سالانه پنج گونه شاخص كشور شامل قوچ و ميش، كل و بز، آهو، جبير و گورخر نشان ميدهد كه حدود ۲۱۵ هزار راس از اين پنج گونه شاخص در مناطق حفاظت شده كشور داريم كه البته اين آمار كمتر از ۱۰درصد آمار اواخر دهه ۴۰ براي اين پنج گونه است به اين معنا كه طي اين مدت، تنوع ژنتيكي اين گونههاي شاخص را از دست دادهايم. امروزه چون زيستگاهي براي ما باقي نمانده است، تلاشها براي پيشگيري از انقراض يوز به نتيجه نرسيده است. در بسياري از مناطق بكر دسترسيهايي نظير جاده ايجاد شده و بسياري از گونههايي كه به حضور انسان حساس بودند از همين رو آسيب ديدهاند، يكي از مهمترين مشكلات ما تغيير اقليم و خشكساليهاي مستمر است كه در كنار آن شاهد تخريب گسترده نيز هستيم. به جرات ميتوان گفت امروزه در مناطق آزاد چيزي به اسم زيستگاه نداريم و زيستگاه مناسب گونه آهو ديگر در كشور وجود ندارد چراكه جادهسازي زياد باعث شده زيستگاه دشتي مناسب براي اين گونهها نداشته باشيم. بيماريهاي حيات وحش در حال افزايش است كه بخشي از داشتههاي زيستي كشور از طريق همين بيماريهاي حياتوحش از بين ميروند. سال گذشته ۱۰ كانون طاعون نشخواركنندگان كوچك در كشور داشتيم و هماكنون حياتوحش استان هرمزگان و استانهاي همجوار آن، درگير آبله هستند چون هنوز زيستگاه و آب شرب مشترك داريم و واكسيناسيون ما در اين زمينه كامل نيست. شناسنامهدار كردن دام سبك در برنامه ششم توسعه تكليف شده اما اجرايي نشده است.»