لهستان، عبور از كمونيسم
مرتضي ميرحسيني
يك: انتخابات ژوئن 1989 لهستان به بيشتر از چهار دهه سيطره كمونيستها بر لهستان پايان داد. ژنرال ياروزلسكي كه هم رييس دولت بود و هم نماد وضع موجود تلقي ميشد، اعتراف كرد «اين نخستينبار بود كه رايدهندگان آزادانه دست به انتخاب زدند. آنها از اين آزادي استفاده كردند و نام كساني را كه تاكنون در قدرت بودند خط زدند.» جبهه مخالفان حكومت كه «همبستگي» خوانده ميشد - و لخ والسا رهبرياش ميكرد - فرصت شركت در انتخابات را پيدا كرد، نامزدهايش را به ميدان فرستاد و در رقابت با حزب حاكم به پيروزي رسيد.
جبهه مقابل آنان كه «كارگران متحد لهستان» نام داشت و فهرست نامزدهايش زير نظر حكومت بسته شده بود، شكست خورد و جالب اينكه «نامزدهاي شكستخورده كمونيست به تلخي ميگفتند اگر يك ميمون را هم همبستگي ـ اپوزيسيون نامزد ميكرد حتما انتخاب ميشد.»
تيموتي گارتناش، مورخ سرشناس كه شاهد عيني آن روزها بود، درستي اين گفته كمونيستها را تاييد ميكند و مينويسد «بايد اين را هم افزود كه اگر پولس قديس هم نامزد خوب كارگران متحد لهستان ميشد، احتمالا شكست ميخورد.» اما برندگان انتخابات، مسير عبور از ديكتاتوري كمونيستي به دموكراسي ليبرال را از طريق گفتوگو و مذاكره با سران حكومت - كه حتي بعد از شكست نامزدهايش، نهادهاي حاكميتي را در دست داشتند - هموار كردند.
دو: البته برنامهريزيها براي مديريت دوره گذر، چنانكه دو طرف اين ماجرا برنامهريزي كرده بودند پيش نرفت و در ادامه مسير مجبور به گرفتن تصميمهاي ديگري شدند. قيمتها ناگهان بالا رفت، تورم افسار پاره كرد، مردم به فروشگاهها هجوم بردند و قفسهها را خالي كردند و طرح ايجاد ثبات اقتصادي براي اداره اقتصاد دوره گذار، هنوز اعلام و اجرا نشده شكست خورد. غربيها - به ويژه بوش و تاچر و ميتران - كه سران همبستگي چشم اميد به آنان داشتند، براي كمكهاي مالي و حمايتهاي اقتصادي شروطي مثل تشكيل هرچه زودتر دولت جديد و ارايه برنامههاي شفاف مورد تاييد بانك جهاني را پيش كشيدند. همچنين آن روزها، سايه حادثه خونين ميدان تيانآنمن چين بر ذهن و روح لهستانيها سنگيني ميكرد و بسياري از آنان از تكرار آن سركوب، در كشور خودشان ميترسيدند. اما گذار سياسي سرانجام پس از چند هفته مذاكره فرساينده، اما در صلح و سازگاري به پايان رسيد، دولت جديد ائتلافي شكل گرفت و نجات اقتصاد لهستان هم ممكن شد.
دولتي روي كار آمد كه پيشتوانه قوي مردمي داشت و ميتوانست برنامههاي رياضت اقتصادي و كاهش دستمزدها را به اجرا بگذارد و جامعه را در اين كار سخت و پيچيده - كه شوكدرماني خوانده ميشد - با خود همراه كند.
نوشتهاند اگر لخ والسا از كارگران ميخواست دست از اعتصاب بكشند و براي مدتي با دستمزد كم بسازند، آنان چنين ميكردند، زيرا به چشم ديده بودند كه اين مرد بيشتر از يك دهه براي حق و حقوقشان جنگيده است.
به اين ترتيب لهستانيها در ژوئن 1989 با كمترين هزينه ممكن از كمونيسم عبور كردند. به نوشته گارتناش در كتاب «فانوس جادو» روز انتخابات «نقطه عطفي بود. اينكه بگوييم كمونيسم در لهستان درست در همان روز به پايان رسيد، اغراقي شاعرانه است. اما پايان كمونيسم در لهستان مستقيما محصول راي آزاد مردم لهستان در آن روز شكوهمند چهارم ژوئن بود.»