احتمال جدايي دستياران سرمربي پرسپوليس
بزرگترين اشتباه يحيي
بهرام سرگوسرايي
جدايي داوود فنايي از پرسپوليس كه صرفا به خاطر فشار فضاي مجازي روي كادرفني پرسپوليس صورت گرفت به وضوح يك هشدار به حساب ميآيد.
بعد از نايب قهرماني پرسپوليس در فصل گذشته ليگ برتر تعدادي كانال هواداري و فنپيج پر سروصدا كه درآمدزايي اولويت اصليشان بوده است شروع به تخريب كادرفني تيم كردند. از يحيي گلمحمدي تا حميد مطهري و داوود فنايي و مظاهر رحيمپور مربي بدنساز تيم. اين گروه كوچك ولي شلوغ با طرح مسائلي نظير نايب قهرماني پرسپوليس فاجعه است يا مطهري چيزي به نيمكت تيم اضافه نكرده يا مصدوميتها نشانه ضعف مربي بدنساز است يا گل خوردن حامد لك تقصير داوود فنايي ،مديرعامل تيم را تحت فشار گذاشتند تا در نيمكت تيم تغييراتي به وجود بياورد.
درويش زيربار عوض كردن سرمربي تيم نرفت كه ميتوان گفت عاقلانهترين تصميم او به حساب ميآيد اما گويا فشار مجازي آنقدر شديد بوده كه باشگاه حاضر شده قيد همكاري با دستياران گلمحمدي را بزند. روز گذشته از باشگاه پرسپوليس خبر رسيد داوود فنايي مربي دروازهبانهاي پرسپوليس و مظاهر رحيمپور بدنساز باشگاه از اين تيم جدا ميشوند. همچنين از چند روز پيش شايعاتي مبني بر جدايي مطهري و نشستن روي نيمكت يك تيم ليگ برتري به گوش رسيده بود. به اين ترتيب همانند بازيهاي سياسي كه وقتي جناح مخالف نميتواند خود فرد مورد نظر را حذف كند به كنار زدن نزديكان او روي ميآورد، در باشگاه پرسپوليس نيز مخالفان كادرفني پرسپوليس كه نتوانستند يحيي را كلهپا كنند، لااقل موفق شدند باعث جدايي نزديكان او در كادرفني شوند.
اين رويه فوقالعاده غلط كه سالها پيش از طريق فشار روي سكوهاي ورزشگاه انجام ميگرفت چند سالي ميشود كه در فوتبال ايران باب شده. از فشار روي مديرعامل استقلال براي چند برابر كردن دستمزد شفر تا مخالفت براي جذب مثلا ميلاد زكيپور. در همين روزهاي گذشته همه شاهد بودند كه برخي از فنپيجهاي استقلالي چه تاثيراتي در مذاكرات باشگاه با سرمربيان مورد نظر داشتهاند.
با وجود تاثير گاه مخرب كانالهاي هواداري با اعضاي زياد نبايد فضا به سمت حذف اين گروههاي هواداري برود، بلكه بايد از تصميمگيرندگان باشگاه سوال شود كه چرا تحت تاثير قرار ميگيرند؟ اگر داوود فنايي و مظاهر رحيمپور پرسپوليس را ترك كنند يحيي گلمحمدي بايد پاسخ بدهد كه چطور پشت همكارانش را به خاطر چند تا پست و استوري خالي كرده است؟ اگر او آنقدر به دستيارانش اعتماد دارد كه از سالها پيش در تيمهاي مختلف با آنها همكاري كرده چرا به خاطر انتقاد تعدادي هوادار كه رويكردهاي كاملا احساسي در برخورد با فوتبال دارند حاضر شده در كادر فنياش دست به تغيير بزند؟ اگر هم از ابتدا اعتقاد نداشته چرا با آنها كار كرده؟
به جرات ميتوان گفت بزرگترين انتقاد ممكن به يحيي گلمحمدي نه نايب قهرماني با تيمي است كه مشكلات زيادي داشته و نه خريد بازيكناني كه چندان به كار تيم نيامدند. سرمربي پرسپوليس بايد به خاطر جدايي كادر فنياش پاسخ بدهد. اگر گلمحمدي از لحاظ فني به اين نتيجه رسيده بود كه بايد تغييراتي در همكارانش صورت بگيرد بحثي نبود اما وقتي همه متوجه شدند كه مربي دروازهبانها و بدنساز تيم به واسطه فشار از بيرون راهي درهاي خروج باشگاه شدند داستان زمين تا آسمان تفاوت ميكند. اين يك هشدار واضح است براي گلمحمدي كه با باب شدن اين رويه فردا نميتواند هيچ تصميمي را با قدرت بگيرد. او از اين به بعد بايد يك چشمش به كانالهاي هواداري و فنپيجها باشد تا ببيند آنها چه تصميمي گرفتهاند.