دوران اصلاحات / روايت هشتم
سيد محمدعلي ابطحي
چهارشنبه 21 / آبان / 76
رييسي، رييس سازمان بازرسي و از چهرههاي معروف مدرسه حقاني، به ديدارم آمد. دوستان، او را [….] او در اين ديدار ميگفت ما هم در انتخابات رياستجمهوري اشتباه كرديم، هم در قضيه شهرداري. دستگيري شهرداران ضرورتي نداشت چون نتيجهاش يا لجنمال شدن مسوولان اجرايي است يا لجنمال شدن قضات كه هر دو به ضرر نظام است. مقام رهبري، فرستادن افراد به زندان انفرادي را شكنجه دانستهاند با اين حال بعضي از شهرداران بيش از 80 روز در سلول انفرادي بودهاند. كساني كه اين كارها را ميكنند حتي به حرفهاي رهبري هم توجه ندارند. رييسي ادامه داد كه بچههاي مدرسه حقاني هم از […] دل خوشي ندارند و يك بار كه ...... به جلسه آنها رفته اصلا مورد استقبال قرار نگرفته است. به نظر او [….] رييسي در تحليل آرايش نيروهاي سياسي جامعه گفت كه جريان متحجر و جريان روشنفكري خبيث در حال نزديك شدن به هم هستند.
شنبه 24 / آبان / 76
بعدازظهر جمعه، 23 / آبان / 76، مجددا آقاي منتظري به مناسبت ميلاد حضرت علي(ع) در حسينيه شهدا سخنراني كرده و صريحا رهبري را مورد نقد قرار داده است. ظاهرا 700 نفر از طلاب و ساير اقشار مردم در اين سخنراني حاضر بودهاند: «حزبالله اينها نيستند كه يك عده تحريكشان ميكنند، يك شعار عوضي هم به ايشان ميدهند... يك هياهو راه مياندازند و بعد هم غيب ميشوند... امر به معروف و نهي از منكر را ترك نكنيد، اگر ترك كنيد... و هر كس برود سراغ كار خودش... از اين صحنه خالي بدان سوءاستفاده ميكنند؛ پستها، مقامها، تشكيلات، امتيازات دست بدان ميافتد... حكم چماقي ديگر توي اين دنيا پيش نميرود... توي اين دنيا... حكومت دست ملت است. ما كه گفتهايم جمهوري اسلامي، جمهور بايد خودشان كشور را اداره كنند، جمهور بايستي متشكل شوند... بايد تشكيلات داشته باشند... بايد روزنامه داشته باشند، راديو و تلويزيون در اختيارشان باشد... راديو و تلويزيون فقط مال آن چهار نفر نيست كه بالا مينشينند و دستور ميدهند... اينكه دو نفر سه نفر بنشينند براي كشور تصميم بگيرند توي دنياي فعلي پيش نميرود... جمهوري يعني حكومت مردم...
من يكي از اشكالاتم به اين آقاي رييسجمهور، آقاي خاتمي، اين است، من پيغام هم دادهام نميدانم به او گفتهاند يا نه... برايش پيام دادهام كه اينجوري كه تو پيش ميروي نميتواني كار بكني. يك نفر رييس دولت، اگر وزرايش، اگر استاندارش، اينها با او هماهنگ نباشند، يك قدم نميتواند بردارد. پيغام دادم من اگر جاي تو بودم ميرفتم پيش رهبر ميگفتم[….] شما احترامت محفوظ، 22 ميليون به من رأي دادهاند و از من انتظارات دارند و اگر بنا بشود افرادي را به من تحميل بكنند من استعفا ميدهم و به مردم ميگويم ايهاالناس ميخواهند توي كار من دخالت كنند... من به اين آقاي دري هم كه حالا وزير اطلاعات شده... پيغام دادهام كه آقاي دري! مشكل وزارت اطلاعات فقط وزيرش نبود اصلا بافتش خراب است... اگر بنا باشد همان معاونها و همان كادر باشند و جناب عالي فقط ماشين امضا باشيد... كلاهت پس معركه است. آني كه مردم از تو ميخواهند اين است كه اصلا بافت را عوض كنيد و اطلاعاتي به وجود آوريد كه با مردم هماهنگ باشد، نه يك آدمهاي نادان... آدمهايي كه ميخواهند براي افراد پرونده درست كنند... بنابراين، آقاي رييسجمهور به عقيده من قاعدهاش اين بود كه يك خرده محكمتر بود، مقام رهبري هم بايستي كه حساب رهبرياش را ميكرد... (بقيه سخنراني خطاب به آيهالله خامنهاي بود) مطابق اخباري كه رسيده آقاي منتظري سخنانش را با عصبانيت ايراد ميكرده. ايشان نامه به رهبري، متن رواياتي كه درباره لزوم اعلميت ولي فقيه است، و متن مشروح مذاكرات بازنگري قانون اساسي را همراه داشته و با عصبانيت اين متون را به اين سو و آن سو پرتاب ميكرده و به مردم ميگفته: اينها را بخوانيد.
فكر ميكنم اين سخنراني صريحاللهجه وتند مشكلاتي به بار آورد. امروز درباره كمك به موسسات مربوط به امام موسي صدر با آقاي خاتمي گفتوگو كردم و به ايشان اطلاع دادم كه از زمان حيات امام خميني متناوبا به اين موسسات كمك ميشده. بهعلاوه امام سالانه مبالغي هم براي پروين خانم، همسر امام موسي صدر، ميفرستادهاند. آقاي هاشمي سالانه 250 هزار دلار به موسسات كمك ميكردهاند. از آقاي خاتمي پرسيدم كه ايشان در اين زمينه چه برنامهاي دارند. رييسجمهور معتقدند كه اين قبيل حمايتها ضابطه ميخواهد و لازم است پس از تعيين ضوابط، پيشنهادها ارايه و بررسي شود. آقاي نوري چند روزي است پيگير حكم محسن هاشمي براي متروي تهران است. استدلال ميكند كه بايد اطرافيان آقاي هاشمي را در دولت بيشتر جا داد.آقاي نوري خيلي هواي آقاي هاشمي را دارد و اين با مذاق دوستان ما جور نيست.