• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5228 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۱ خرداد

من و رابرت پالمر

مرتضي ميرحسيني

آن اوايل كه تازه خواندن تاريخ را شروع كرده بودم، به يكي از دو كتاب مشهورش، به دو جلدي «تاريخ جهان نو» برخوردم كه مرحوم ابوالقاسم طاهري اواخر دهه 1350 خورشيدي ترجمه‌اش كرده بود. امروز كه به گذشته نگاه مي‌كنم مي‌بينيم اين شروع، براي آن پسركي كه چيزي از تاريخ نمي‌دانست چه سعادتي بود كه گام‌هاي نخست را به كمك كسي برداشتم كه بعدتر فهميدم يكي از بهترين‌هاي اين حرفه بوده و در كارش به استادي شناخته مي‌شده است. بعدها مورخان بزرگ ديگري را هم شناختم و در مسيرم غول‌هاي ديگر، از اريك هابسبام و فرنان برودل گرفته تا ادوارد تامپسون و جورج روده و ادوارد كار را هم پيدا كردم، اما پالمر، دست‌كم در ذهن من همان‌جايي كه بود باقي ماند. نه اهميتش را از دست داد و نه اعتباري كه از او در ذهنم ساخته بودم كمتر شد. اتفاقا بعدها، هر بار كه براي بازخواني موضوعي به كتاب‌هايش برگشتم، همان مورخ بزرگي را ديدم كه من را با تاريخ جهان و با شيوه درست نگاه به گذشته و روش علمي شناخت آن آشنا كرده بود. رابرت پالمر در خانواده‌اي معمولي و حتي شايد نسبتا فقير در شيكاگو متولد شد. در سطح پايين‌ترين مدارس زادگاهش تحصيل كرد، اما دانش‌آموز پرتلاش و مصممي بود و مراحل مختلف تحصيلي را، يكي بعد از ديگري با موفقيت پشت سر گذاشت. از دانشگاه شيكاگو بورسيه كامل گرفت، آنجا رشته تاريخ خواند و آن را مسير زندگي‌اش كرد. به جز دانشگاه شيكاگو، در دانشگاه‌هاي ديگري هم تحصيل و تدريس كرد و پيش از 25 سالگي از رساله دكترايش كه به موضوعي درباره انقلاب فرانسه اختصاص داشت دفاع كرد. تا جايي كه مي‌دانم 8 كتاب نوشت كه دو عنوان از اين فهرست از ساير آثار شناخته‌شده‌تر هستند و سال‌هاي طولاني در دانشگاه‌هاي دنيا تدريس مي‌شدند (و هر دو هم به فارسي ترجمه شده‌اند). يكي همان «تاريخ جهان نو» كه ابتداي يادداشت به آن اشاره كردم كه نخستين ويرايش آن سال 1950 منتشر شد و تا به امروز، چندين و چند بار تجدد چاپ شده است. سال 2013 ويرايش يازدهم آن – گويا زيرنظر پسرش، استنلي پالمر كه او هم مورخي سرشناس است- منتشر شد. كتاب ديگر كه آن‌هم دو جلدي است «عصر انقلاب دموكراتيك» نام دارد و روايتي است از تاريخ اروپا و امريكا در دهه‌هاي پاياني قرن هجدهم. همان مقطعي كه امريكا از پادشاهي انگليس مستقل شد و كشور ايالات متحده شكل گرفت و نيز انقلاب فرانسه، دنياي اروپايي را زيرورو كرد، اما موج‌هاي آن به اروپا محدود نماند و با شدت و ضعف به سراسر جهان رسيد. جلد نخست «عصر انقلاب دموكراتيك» اواخر دهه 1950 منتشر شد و تكميل و انتشار جلد دوم آن تا اوايل دهه بعدي طول كشيد. پالمر به دموكراسي باور داشت و بدون قيدهاي ساختگي و لفاظي‌هاي ايدئولوژيك، آن را حكومت مردم بر مردم مي‌فهميد. اما مي‌توانست به انصاف از ديكتاتوري‌ها بنويسد و برخي كاميابي‌هاي نظام‌هاي استبدادي را كنار ناكامي‌هاي‌شان فهرست كند. او دو جنگ جهاني و سپس جنگ سرد را به چشم ديد، اما از اميد به آينده بهتر براي نوع بشر نااميد نشد كه به قول خودش هرچند «زندگي فرد شعله‌اي است كه به پفي خاموش مي‌شود، اما نوع انسان جانوري است سخت‌جان و بسيار فراوان.» اما مي‌گفت تا زماني كه سايه بي‌اعتمادي و هراس بر روابط ميان ملت‌ها سنگيني مي‌كند، نه از نيت‌هاي صلح‌طلبانه كاري برمي‌آيد و نه نهادهاي بين‌المللي – مثل سازمان ملل – نقش چنداني در ايجاد امكان همزيستي ميان مردم گوشه و كنار دنيا خواهند داشت. او كه مدتي هم رييس انجمن مورخان امريكا بود چنين روزي از سال 2002 در 93 سالگي، در خانه‌اش در نيوتاون پنسيلوانيا - به گفته پسرش «در آرامش» - از دنيا رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون