• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۵ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5230 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۳ خرداد

نگاهي به جدايي حامد لك از پرسپوليس

عوارض زود راضي شدن

سامان سعادت

 

روزي كه به پرسپوليس آمد آن‌قدر خوب بود كه مي‌شد در موردش نوشت: «كسي كه عاشقانه دوستش داري تو را از نو متولد مي‌كند». نمايش‌هاي درخشان او در ليگ قهرمانان آسيا يكي از دلايل اصلي صعود سرخ‌ها به فينال بود. در طول مسابقات در جريان بازي گل نخورد. هواداران اسمش را گذاشتند هشت‌پا. جوري بازي كرد كه كسي يادش نيامد تا همين چند ماه پيش عليرضا بيرانوند درون دروازه تيم ايستاده بود. هواداران مي‌پرسيدند اصلا چه كسي به بيرانوند نياز دارد. وقتي ليست‌هاي تيم ملي منتشر مي‌شد اولين سوال اين بود: گلر پرسپوليس هم دعوت شده؟ و اگر دعوت نشده بود جنجال درست مي‌شد.  اين شرايط باشكوه براي حامد لك تنها يك سال دوام داشت. از ابتداي فصل دوم حضور او در پرسپوليس حاشيه‌هايش كم‌كم شروع شد. عدم تمركز و خوردن گل‌هاي بد بخشي از روتين ورزشي لك را دربرگرفت. ديگر خبري از واكنش‌هاي خارق‌العاده نبود. لك به مرور به تنظيمات كارخانه باز مي‌گشت. آن‌هم درست در روزهايي كه يحيي گل‌محمدي بيش از هميشه به يك دروازه‌بان شش دانگ نياز داشت. لك فصل پيش تيم را واقعا اذيت كرد. به تنهايي چند امتياز از پرسپوليس گرفت، روزها و هفته‌‌هاي متوالي به كانون حواشي باشگاه تبديل شد، انرژي باشگاه را بابت آوردن يك گلر ديگر تلف كرد و در نهايت كار را به جايي رساند كه هواداران بگويند او يكي از اصلي‌ترين دلايل ناكامي پرسپوليس در فصل قبل بوده و از او بخواهند با يك خداحافظي همه را خوشحال كند.  اين اتفاق دو، سه روز قبل افتاد و حامد لك با حضور در باشگاه پرسپوليس قراردادش را با اين باشگاه فسخ كرد. بعد از انتشار اين خبر هيچ‌كس از رفتن او ناراحت نشد. شايد چند نفر از او بابت نمايش‌هايش در ليگ قهرمانان آسياي دو فصل پيش و آن پنالتي كه از بازيكن برزيلي النصر گرفت تشكر كردند ولي اكثرا حتي يادشان نيامد لك چنين كارهايي را هم كرده.  اين سوال كه چرا لك از آن وضعيت به اين شرايط سقوط كرد احتمالا تنها يك پاسخ دارد: لك كه زماني تنها آرزويش حضور در پرسپوليس بود خيلي زود از حضور در اين باشگاه ارضا شد. خيلي زود به همه آنچه از حضور در اين تيم آرزو داشت، رسيد و خيلي زود پوشيدن پيراهن سرخ‌ها برايش تبديل به امري علي‌السويه شد. توجه چند هزار برابري، بودن هميشگي در تيتر اخبار، قهرماني در ليگ و بازي در فينال آسيا همه و همه در كوتاه‌ترين زمان ممكن براي ليگ اتفاق افتاد و احتمالا بعد از اينها او ديگر انگيزه‌اي براي جنگيدن نداشت. به قول بايرام لودر در اخراجي‌               ها او شامش را خورد و عكس يادگاري‌اش را هم گرفت. لك با رضايتنامه‌اي كه در دست دارد، مي‌رود دنبال سرنوشت خودش تا شايد در تيم‌هاي ديگر و كمتر مورد توجه دوران رو به بازنشستگي‌اش را طي كند. شايد همين دو سال حضور در پرسپوليس و يك بار كسب عنوان قهرماني ليگ و دستكش طلايي براي او كافي بوده باشد اما واقعيت اين است كه دوران ايستادن لك درون قاب دروازه پرسپوليس مي‌توانست خيلي طولاني‌تر باشد. تنها و تنها اگر اخباري كه از او به گوش مي‌رسيد واقعيت نمي‌داشت. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون