• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۵ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5230 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۳ خرداد

ياداشتي بر نمايش «ميز»

سيلي پدرسالار بر صورت زندگي

محسن خيمه‌دوز

نمايش «ميز» نوشته شايان ‌شهرابي (با اقتباسي از نمايشنامه ميز، نوشته بهار كاتوزي) با طراحي و كارگرداني شايان ‌شهرابي و بازي‌هاي امير ‌احمدي، زهرا ‌حيدري، مرجان شاكري، پارسا شاهين، محمد ‌عباسي و حسين نيكزاد در سالن انتظامي اجرا شده است. نمايشي كه از متن پرديالوگ بهار كاتوزي تبديل شده به متن كم‌ديالوگ شايان شهرابي و با فرمي تركيبي بين نچرال، مينيمال، نمادين و فانتزي در سالن انتظامي به صحنه رفته است. ميز، داستان خانواده‌اي است كه در يك فضاي فشرده كنار هم زندگي مي‌كنند؛ طوري‌كه نمي‌توانند كارهاي روزانه‌شان را به راحتي و سادگي انجام دهند. در اين فضاي بسته و فشرده كه زندگي‌شان بيشتر به خزيدن تبديل شده تا زندگي نرمال و طبيعي، پدر خانواده سلطه دارد و دستور مي‌دهد و بقيه فقط تبعيت مي‌كنند. برادر پدر خانواده هم كه با آنها زندگي مي‌كند تا بتواند در كارخانه‌اي كه پدر خانواده هم آنجا كار مي‌كند، مشغول به كار شود، بر شدت فشردگي در آن فضاي تنگ مي‌افزايد. بازيگران در اجراي صحنه‌اي با حركاتي آرام‌تر و كندتر از روال عادي بازي مي‌كنند. اين كندي عمدي حركات ضمن اينكه نوعي زيباشناسي صحنه‌اي ايجاد مي‌كند، بيانگر مفاهيم درون‌متني هم هست كه با اين فرم اجرا به صحنه آمده است. تنها سه جا اين حركات كند به سرعت معمولي نزديك شده و طبيعي مي‌شوند:  - زماني كه پدر سيلي محكمي به صورت برادرش مي‌زند. - زماني كه برادر سر كار مي‌رود و قدرتمند مي‌شود و هنگام آمدن به خانه، او هم يك سيلي محكم به صورت پسر خانواده مي‌زند. - و هنگامي كه مرداني بيرون از خانه در حال باز كردن چارچوب خانه‌اند و افراد خانه بي‌هيچ واكنشي به حذف ديوارهاي خانه رضايت مي‌دهند. نمايش به ميزي اشاره دارد كه در وسط خانه‌اي به اندازه يك اتاق قرار دارد؛ ميزي كه به زور و با سختي در فضاي بين افراد جاي داده مي‌شود تا با آن شام و ناهار و صبحانه بخورند و بعد هم جمع شود و به گوشه‌اي تكيه داده شود. هر چند زن خانه (با بازي خوب مرجان شاكري) با ظرافت تمام در اين خانه گلدان‌ها را تميز مي‌كند و آنها را آب مي‌دهد اما خانه از چكه آب و فرسوده بودن لوله‌ها و به عبارت بهتر، فرسوده بودن خود خانه حكايت دارد. در اين خانه و دور آن ميز همه غذا مي‌خورند ولي فقط كسي كه غذا نمي‌خورد، مسواك مي‌زند. انگار در اين اتاق كوچك فشرده و در اطراف آن ميز، زيست افراد به يك آيروني و هجو زيستي تبديل شده. حيرت‌آور اينكه كانسپت و مفهوم دروني اين درام (و اجراي صحنه‌اي آن) را كه همان آيروني زيستي و زيست هجوگونه‌اش است، طبيعي پنداشته و همه با هم به سوي يك سرنگوني جبري و فروپاشي محتوم مي‌روند. بازي‌ها كه بايد بين نچرال، مينيمال، نمادين و گاه فانتزي حركت كند خوب انجام مي‌شود. از جمله بازي دختر خانواده (زهرا حيدري) كه با روش مينيمال مشغول درس خواندن است ولي چون جايي براي نشستن و تمركز پيدا نمي‌كند ندارد با روشي فانتزي به درون محفظه زير سينك ظرفشويي مي‌رود يا گاهي هم وارد كمد تنگ و باريك مي‌شود كه نشان از يك انعطاف بدني خوب در بازيگري او دارد.  نمايش جدا از اينكه به تركيبي از فرم نچرال، مينيمال، نمادين و فانتزي رسيده اما از اين تركيب پر حجم استفاده روايي مناسب نمي‌كند و انگار كه بين اين اجزاي فرمال سرگردان مي‌ماند، در حالي كه هم متن نمايش، هم اجراي صحنه‌اي آن، قابليت استفاده بيشتر از اين اجزاي فرمال را دارد و با آنكه نمايش در سطح متن نمانده و به خوبي به اجرا و تئاتر تبديل شده اما در روايت صحنه‌اي كانسپت درون‌متني موفق عمل نكرده.  به اين دليل كه فرم اجرا ديده مي‌شود اما محتواي فرم ديده نمي‌شود. مساله نچرال، مساله نمادين و مساله فانتزي ديده و احساس نمي‌شود. هر چند فرم نچرال، فرم مينيمال و فرم فانتزي وجود دارد. تنها چيزي كه مي‌توان بر صحنه ديد مضحكه‌اي ديدني است از يك زيست‌جهان كه باعث مي‌شود افرادش به شكلي آيرونيك درهم بلولند و خزيدن را با زندگي اشتباه بگيرند. هر چند اين مورد مهم هم به دليل همان تركيب مينيمال- فانتزي به شكلي ناقص ظاهر مي‌شود. يك علت اين نقص، به‌ طور قطع، سانسور است و دليل ديگرش متني‌ است كه تكليفش را با مساله درون‌متني روشن نكرده است. نمايش «ميز» اما قابليت ديدن و تامل دارد. خصوصا پايان‌بندي خوبش. نمايشي از نسل جديد تئاتر ايران.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون