طرح سرهنگ قذافي در سيستان و بلوچستان اجرا شد
دستاندازي به «آب فسيلي»
گروه اقتصادي
روز گذشته اعلام شد كه عمليات حفر نخستين چاه ژرف منطقه بلوچستان در جنوب استان سيستان و بلوچستان در شهرستان مرزي سراوان با موفقيت به سرانجام رسيده است. به گفته سعيد تجليلي فرماندار سراوان پيش از اين ۳ حلقه چاه ژرف براي نخستينبار در كشور در منطقه سيستان واقع در شمال استان حفر شده بود، اما چاه ژرف شهرستان سراوان نخستين چاه ژرف منطقه بلوچستان و چهارمين چاه ژرف كشور محسوب ميشود. فرماندار سراوان افزوده كه اولين آب چاه ژرف سراوان در عمق يكهزار و ۳۷۰ متري زير زمين استحصال شد كه بعد از انجام آزمايشات لازم، موارد براي برنامهريزي آتي در اختيار مديران قرار خواهد گرفت و اطلاعرساني خواهد شد. تقريبا 5 سال پيش، هيات دولت با صدور بخشنامهاي به وزارت نيرو اجازه داد با اختصاص 250 ميليارد ريال از محل منابع قانون تشكيل سازمان مديريت بحران كشور براي تامين آب شرب مورد نياز استان سيستان و بلوچستان از منابع آبهاي ژرف كه به آنها آبهاي فسيلي گفته ميشود استفاده كند. اين مصوبه به دنبال شناسايي و اكتشاف ذخاير آب ايران در اعماق 500 تا 1000 متري زمين كه سال گذشته با مشاركت روسها و سرمايهگذاري 250 ميليارد ريالي انجام شده است، صورت گرفت و ظاهرا پس از سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبي و جنوب كرمان نيز در ليست اولويت برخورداري از منابع آب ژرف شمرده شده است. آبهاي فسيلي كه در اعماق 2000 متري زمين قرار دارند به گفته كارشناسان در همه كشورها شناسايي ميشوند تا امكان استفاده از آن براي نسلهاي آينده كه سدههاي بعد متولد ميشوند و در صورت بروز جنگهاي آب بهكار آيد. گفته ميشود كه اصليترين الگوي ايران براي بهكارگيري آبهاي «فسيلي» كشور ليبي در دوران رياستجمهوري معمر قذافي بوده است. در زمان تصويب اين بخشنامه و ابلاغ آن به وزارت نيرو، حميد چيتچيان وزير نيرو در گزارشي به هيات دولت عنوان كرده بود كه «كشورهايي نظير ليبي از منابع آبهاي ژرف پيش از اين استفاده كردهاند» كه گفته ميشود آبهايي كه پس از شكستن پوسته سخت زمين امكان دسترسي به آن ميسر خواهد بود.» او اضافه كرده بود كه «مطالعات نشان داده است كه در اعماق 1000 تا 2000 متري منابع آب وجود دارد كه با فناوري مشابه حفر چاههاي عميق براي استخراج نفت، قابل برداشت است. اگر چاههاي عميق آب را در دو دستهبندي تجديدپذير و تجديدناپذير تقسيم كنيم گونه اول از طريق گسلها تغذيه و در صورت استفاده نكردن از آن، از طريق منافذ خارج ميشود و به درياي خزر و خليجفارس ميرود. در واقع اگر ما از اين آبها به اندازه منطقي استفاده كنيم، هيچگونه آسيب زيستمحيطي در پي نخواهد داشت.» در مقابل بخش بزرگي از جامعه كارشناسي حوزه آب معتقد است كه آبهاي فسيلي «تجديدناپذير بوده و ميتواند حيات نسل بعدي بشر را در خاك ايران زمين تهديد كند.» چراكه «برداشت از آبهاي عميق كشور كه زير پوسته سخت زمين قرار دارد نيازمند تجهيزاتي شبيه استخراج نفت است كه ميتواند هزينه زيادي به كشور تحميل كند و پديده فرونشست زمين را تشديد كند. لذا هر تصميمي بايد با درنظر گرفتن شرايط اضطراري منابع آب انجام شود.» به گفته كارشناسان آب، برداشت از آبهاي ژرف كه به آن «آبهاي فسيلي» نيز گفته ميشود آخرين دستاويز براي پاسخ به بيآبي است كه بايد براي نسلهاي بعدي به امانت بماند و دست درازي به آن بدعت نامباركي است كه نشاندهنده بدون متولي ماندن آب است. برداشت از آبهاي ژرف يك ضايعه زيست محيطي است كه بدون شك عوارض زيانباري داشته و قابل جبران نيست كمااينكه سابقه استفاده از آن تنها در كشور ليبي در زمان قذافي و همچنين آبياري جنگلهاي آمازون گزارش شده و ساير كشورهاي توسعهيافته هرگز چنين اقدامي را در دستور كار قرار ندادهاند و اين در حالي است كه آبهاي ژرف در اغلب كشورهاي دنيا وجود دارد.