يادداشتي به مناسبت سالروز درگذشت جليل شهناز
شهنواز موسيقي ما
عمران قرباني فعال
جليل شهناز يكي از شاخصترين چهرههاي موسيقي ايراني بهويژه در زمينه بداههپردازي و تكنوازي است. وي روز يكم خرداد ماهِ سال 1300 خورشيدي در اصفهان و در خانوادهاي اهل هنر متولد شد. موسيقي را از نياكان خود به ارث برده بود؛ پدربزرگ وي، «فتحعليخان» از نوازندگان سنتور و سهتارِ دوره قاجار بود و طبق گفتهها صدايي دلنشين نيز داشته است. همچنين پدر او، «شعبانخان» از اساتيد سنتور بوده و عموي ايشان نيز «غلامرضا سارنگ» از نوازندگان كمانچه بوده است.
جليل شهناز موسيقي را از دوران كودكي با ساز سهتار شروع كرد و بعد از مدتي تار را نزد برادران بزرگتر خود «حسين شهناز» و «علي شهناز» فراگرفت. روايت است كه حسين مسلط به رديف موسيقي ايراني بوده و علي نيز مضرابي قوي و تند روي ساز داشته كه جليل شهناز نيز متاثر از برادران خويش، در اوج جواني تسلط چشمگيري به ساز تار پيدا كرد و به پيشرفت فراواني در اين زمينه نائل گرديد كه خيلي زود به يكي از چهرههاي مهم موسيقي شهر اصفهان تبديل شد.
شهناز در سال 1336 به تهران نقلمكان كرد و به دعوت سازمان راديو در برنامههاي راديويي مختلفي همچون گلها و تكنوازان در بين ديگر اساتيد موسيقي مشغول به كار شد. شهناز بهواسطه هوش سرشار، استعداد فراوان در زمينه موسيقي، ممارست و همنشيني با اساتيد همعصر خود در راديو و تلويزيون و ملهم از نسل گذشته تارنوازي بهويژه «عبدالحسين شهنازي» به شيوهاي منحصربهفرد در نوازندگي تار دست پيدا كرد. اوج درخشش استاد شهناز در همكاري او با برنامه گلها بود كه به همت «داوود پيرنيا» در سال 1334 در راديو تهران آغاز شد كه شهناز در اين برنامه به همكاري با اساتيد موسيقي ايراني پرداخت و آثار بسيار ممتاز و درخشان در زمينه تكنوازي، دو نوازي و گروه نوازي از خود بهجاي گذاشت.
جليل شهناز تحت تاثير از اساتيد و متاخرين خود و در سايه نبوغ خود، رنگ و بوي جديدي به نوازندگي تار داد و با روحي بلندپرواز و نگرش ژرف و عميقي كه به موسيقي ايراني داشت، خود را محصور و محدود به يك شيوه نوازندگي نكرد و گامي فراتر از زمان خود برداشت، بهطوريكه با گذشت چندين سال بعد از درگذشت وي هنوز هم آثارش توسط نوازندگان ديگر اجرا و تدريس ميشود و هنوز اين شيوه نوازندگي ميان اهل موسيقي داراي مقبوليت و محبوبيت است و نوازندگان بسياري ملهم از اين شيوه نوازندگي به اجراي موسيقي ميپردازند.
ويژگي بارز و شاخص شيوه نوازندگي شهناز سهل و ممتنع بودن آن است كه قطعات اجرايي توسط ايشان در عين سادگي در شنيدار و زيبايي و قابل درك بودن، از منظر تخصصي موسيقي بسيار پيچيده و دشوار است؛ يعني به دليل تنوع بسيار بالا در ملوديپردازيها، ريتم، متر و نوع بسط و گسترش از پيچيدگي بالايي برخوردار است.
در نگاهي تخصصي به شيوه نوازندگي شهناز ميتوان به استفاده از مضرابهاي راست و چپ قوي و متوالي، استفاده از مناطق صوتي مختلف ساز براي ايجاد رنگهاي مختلف صوتي در ساز، استفاده از تكنيكهاي بيشمار در دست چپ و راست، استفاده از كوكهاي تزئيني ابداعي و منحصربهفرد، بداههپردازيهاي بيشمار در گونههاي مختلف اعم از پيشدرآمد، چهارمضراب، قطعات ضربي و رنگ، شخصيسازي تكنيكهاي متداول اجرايي تار و ابداع تكنيكهاي اجرايي جديد اشاره كرد. شهناز علاوه بر استادي در نوازندگي تار، در نوازندگي سازهايي مانند تنبك، ويولن، سنتور، كمانچه و سهتار نيز تسلط كافي داشت، همچنين در خوانندگي داراي صدايي كوك و دلنشين بود. با توجه به احاطه جامع شهناز به موسيقي ايراني، متاسفانه وي در طول فعاليت موسيقايي خود فعاليتي در زمينه تعليم موسيقي نداشت و هنرجويي بهصورت مستقيم پرورش نداد.
از مهمترين همكاريهاي شهناز ميتوان به همكاري با اساتيدي مانند حسن كسايي، پرويز ياحقي، اسدالله ملك، جلالالدين تاج اصفهاني، اديب خوانساري، اكبر گلپايگاني، ايرج خواجه اميري، محمدرضا شجريان، فرامرز پايور، حسين تهراني، علياصغر بهاري، امير ناصر افتتاح، محمد موسوي، محمد اسماعيلي و... اشاره كرد. وي از پركارترين نوازندگان در زمينه تكنوازي و اجرا در راديو به شمار ميرفت كه از آلبومهاي بيشمار ايشان ميتوان به آلبومهاي تكنوازي تار عطرافشان، باغ نوا، افتخار آفاق، عشق و زندگي، شور و زندگي، شهناز شهنواز، دفتر تار، تار و ترمه، آواي جان، آواي شهناز، پانزده قطعه برگزيده براي تار و... نام برد و همچنين آلبومهاي بيشمار ديگري در زمينه همنوازي كه با همكاري ديگر اساتيد به يادگار گذاشتهاند.
درنهايت جليل شهناز پس از تحمل يك دوره بيماري و به دليل كهولت سن در صبح روز دوشنبه 27 خرداد ماه 1392 در سن 92 سالگي در بيمارستان آراد تهران ديده از جهان فروبست و پيكر او در قطعه هنرمندان بهشتزهرا به خاك سپرده شد. در وصف بزرگي و جايگاه رفيع استاد جليل شهناز تنها ميتوان به بيتي از استاد سخن سعدي اشاره كرد كه خود دنياي حرف در دل دارد.
«صبر بسيار ببايد پدر پير فلك را
تا دگر مادر گيتي چو تو فرزند بزايد»
نام و ياد شهنواز موسيقي ايران گرامي و راهش پررهرو باد.