درباره تذكره «لباب الالباب» محمّد عوفي
از شاعران تا كبار و سلاطين
ميلاد نورمحمدزاده
تاريخ زادروز و مرگ شاعران و نويسندگان هميشه يكي از موضوعات تحقيق در رشته زبان و ادبيات فارسي است. پژوهشگران براي يافتن اين تواريخ منابع گوناگوني را مطالعه ميكنند تا نخست به تاريخ دقيق دست يابند يا آنكه يك تاريخ تقريبي براي ميلاد و درگذشت شاعر يا نويسنده موردنظر خود پيدا كنند. در اين حوزه تحقيق گاه اختلافنظر بسياري به چشم ميآيد. به اين مثال توجه كنيد تا ميزان اين اختلافها بهتر درك شود. برخي پژوهشگران تاريخ تولد خاقاني را سال ۵۰۰ ه.ق ذكر كردند. شماري ديگر سالهاي ۵۲۰، ۵۲۵ و ۵۲۸ را سال زادروز او ميدانند. درخصوص تاريخ درگذشت اين شاعر هم اختلافات قابل توجهي وجود دارد. چنانكه بعضي محققين معتقدند اين واقعه در سال ۵۸۱ ه.ق رخ داد. عدهاي ديگر اما سالهاي ۵۸۲، ۵۹۰، ۵۹۲، ۵۹۵ را سال رحلت خاقاني ميدانند. پژوهشگران براي رفع اين اختلافها و رسيدن به يك تاريخ محتمل و منطقي در كنار منابعي كه در دست دارند يك نوع منبع منحصر به فرد دراختيارشان است كه ياريگر آنان در اين امر ميباشد. نام اين دست از منابع «تذكره» است. تذكرهها از ديرباز تاكنون هميشه محل رجوع كساني است كه به تحقيق در زندگاني شعرا و نويسندگان ميپردازند. در زبان و ادبيات فارسي تذكرههاي بسياري است كه نام برخي از آنها بدين شرح است لباب الالباب، تذكره عرفات العاشقين، تذكرهالشعرا، تذكره ميخانه، تذكره پيمانه، تذكره حزين، تذكره نصر آبادي و رياضالعارفين. از ميان اين تذكرهها، تذكره لباب الالباب محمد عوفي به سبب ديرينگي تاريخ نگارشش و درج مفاد مهمي از زندگي اديبان و نويسندگان و منشيان منبعي بسيار ارزشمند است. اين نوشتار قصد دارد بهطور مجمل به معرفي اين كتاب بپردازند. اما پيش از آن ذكر اين مطلب ضروري است كه تذكرهنويسان گاه در بيان چگونگي زندگاني يك شاعر داستانپردازي و خيالبافي ميكنند كه از ارزش نوشته آنان ميكاهد. تذكرهالشعراي دولتشاه سمرقندي چنين ويژگياي دارد. اين داستانپردازيها و درج تواريخ نامحتمل كار را براي پژوهشگر دشوار ميكند. كتاب مجمعالنوادر يا همان چهار مقاله نظامي عروضي سمرقندي گرچه نام تذكره با خود ندارد اما ميتوان به سبب شرح حيات و ممات بعضي از شخصيتهاي علمي و ادبي آن را در اين قالب جاي داد مملو از داستانهاي دور از واقعيت است. بنابراين، پژوهشگر حوزه تاريخ ادبيات در مسيري گام بر ميدارد كه واقعيتها با افسانهها آميخته است و كار او براي روشنگري يك واقعه تاريخي-ادبي با دشواري همراه است. اما از لباب الالباب عوفي چنين بايد گفت: سديد الدين محمد بن محمد عوفي بخاري اديب و نويسنده پايان قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجري بود. او در نيمه دوم قرن ششم هجري زاده شد. خانواده عوفي اهل فضل و علم بودند. او در مدت زندگي خود سفرهايي كرد و در دربار پادشاهان حضور يافت و با بزرگان حشر و نشر داشت. عوفي پس از حمله مغول به سِند ميرود و قريب به احتمال تا پايان عمر در آنجا ميزيد. از تاريخ مرگ او اطلاعي در دست نيست و همين مقدار مشخص است كه تا سال ۶۳۰ ه.ق در قيد حيات بود و پس از اين تاريخ خبري از زندگي او نداريم. در كنار جوامعالحكايات و ترجمه الفرج بعدالشّده -كه اين ترجمه متاسفانه به دست ما نرسيد- مهمترين اثر عوفي كتاب لباب الالباب است. دكتر ذبيحالله صفا در كتاب تاريخ ادبيات در ايران از لباب الالباب چنين ياد ميكند: «اين كتاب تذكره شعراي ايران تا اوايل قرن هفتم هجري است. لبابالباب در دو مجلّد است. مجلّد اول در ذكر احوال شاعراني كه از ميانه ملوك و وزرا و صدور و علما برخاستهاند تا زمان مولّف. مجلّد دوم در ذكر طبقات شاعران ايران منسوب به دربارهاي ايراني از عهد طاهريان تا عهد تاليف كتاب... اهميت لباب الالباب تنها از آن جهت نيست كه قديمترين تذكره موجود از احوال شاعران پارسيگوي ايران است، بلكه از باب آنكه نويسنده بر اثر سير در بلاد و نواحي مختلف با بسياري از شاعران هم عهد خود كه هنوز ديوان آنان انتشار كامل نيافته دچار حمله مغول شدند و از بين رفتند، آشنايي يافت و احوال نمونه آثار آنان را در كتاب خود حفظ نموده و بدين طريق دورنمايي روشن از وضع شعر پارسي مقارن حمله مغول به ما داد». لباب الالباب با مقدّمهاي تحت عنوان مقدّمهالكتاب آغاز ميشود. سپس عوفي پنج باب مينويسد كه بدين قرار است: باب اول در فضيلت شعر و شاعري، باب دوم در معني شعر از طريق لغت، باب سوم در معني آنكه اول شعر كه گفت، باب چهارم در معني آنكه اول كس شعر پارسي كه گفت و باب پنجم در لطايف اشعار و ملوك كبار و سلاطين نامدار. باب پنجم از امير منتصربن نوح بن منصور ساماني آغاز و به اختيار الدّين روزبه شيباني ختم ميشود. باب ششم در لطايف اشعار و وزراي عالي رتبت و صدور سامي منزلت است. در اين باب نام ابوالقاسم احمد بن حسن ميمندي وزير معروف غزنويان در صدر جاي دارد و پايان باب به مجدّالدين رشيد عزيزي اختصاص يافت. ذكر احوالات مردان سياست ثبت اشعارشان از ديگر ويژگيهاي برجسته لباب الالباب است كه بيانگر سخنشناسي جمعي از حاكمان و درباريان است و از سويي زيركي نگارنده را ميرساند كه به جمعآوري و تدوين اشعاري همّت گماشت كه كمتر بدانها توجّه ميشد. عوفي باب هفتم را كه در ذكر صدور علما و ائمه فضلا و بعضي از فوايد انفاس مشايخ است به چهار فصل تقسيم كرد. فصل اول در ذكر ائمه و علماي ماوراالنّهر و استادان صنعت. فصل دوم در ذكر افاضل خراسان و نيمروز. فصل سوم در ذكر صدور و افاضل عراق. فصل چهارم در ذكر صدور و افاضل غزنين و جبال. همانطور كه اشاره شد كتاب در دو مجلّد است و آنچه گفته شد شرح عناوين مجلّد اول است. مطالب مجلّد دوم بدين قرار است: باب هشتم در ذكر لطايف اشعار شعرايي كه در عهد آل ليث و آل طاهر و آل سامان بودند. باب نهم در شعراي آل سبكتگين -مقصود دوره غزنوي- باب دهم در شعراي آل سلجوق (خراسان). باب يازدهم در شعراي آل سلجوق بعد از عهد مُعزّي و سنجري. فرجام كتاب به باب دوازدهم اختصاص دارد كه با اين عنوان است: در ذكر اشعار صدور و افاضل كه بدين حضرت مخصوصاند و برين دولت موسوم. عوفي با ختم الكتاب اين اثر خود را به پايان ميرساند و از اين رهگذر است كه آگاهيهاي ذيقيمتي را از گذر شعر و ادب فارسي در ادوار پيشين از خود برجاي ميگذارد.