• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5240 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۴ تير

ساحت فرهنگ و سياست (۱)

ديدار در همان اجلاس مدجين به شكل سرپايي در ضيافت انجام شد. پيزانو گفت: «در دهه گذشته در كشور ما در نبرد عليه مواد مخدر و در واقع جنگ با ارتش قاچاقچيان، ۳۰۰۰ پليس و سرباز، ۲۳ قاضي، ۶۳ روزنامه‌نگار و ۴ نفر نامزد انتخابات رياست‌جمهوري كشته شده‌اند. اين يك تصوير وحشت‌آفرين از كشور ماست، تصوير ديگر، ويترين رمان‌هاي گابو (كارسيا ماركز) است. دوران رياست‌جمهوري من تمام مي‌شود و مي‌روم. از ياد مردم هم خواهم رفت، اما گارسيا ماركز شناسنامه كشور و ملت ما شده است. قدر او را مي‌دانيم.»
اساريو، وزير فرهنگ كلمبيا براي اجلاس وزيران فرهنگ كشورهاي عضو جنبش غير متعهدها شعار درخشاني انتخاب كرده بود: 
La cultura es paz!
«فرهنگ صلح است!»
اين صلح در نخستين گام مي‌بايست در شيوه سخن گفتن و واژگان اهل سياست با اهل فرهنگ و البته اهل فرهنگ در ساحت سياست، تبلور و ظهور پيدا كند. به تعبير فردوسي، گويي بيش از هميشه به: «سخن گفتن خوب و آواي نرم!» نياز داريم. در تجربه نظام جمهوري اسلامي ايران، شاهد رويكرد‌ها و شيوه‌هاي مختلف رفتار و گفتار با اهل فرهنگ و هنر و انديشه بوده و هستيم. بررسي و ارزيابي كنيم، ببينيم كدام شيوه نتيجه بهتر داشته و به تعامل بهتر با اهل فرهنگ و آرامش و تعادل در فضاي فرهنگي كمك كرده است. وقتي به وزارت فرهنگ و ارشاد رفتم، ديدم تعداد قابل توجهي از نويسندگان و شاعران از جمله محمود دولت‌آبادي و احمد شاملو آثارشان ممنوع شده است. برخي فيلم‌هاي سينمايي از جمله قيلم «آدم برفي» توقف شده بود. ما در جشنواره ادبيات داستاني به محمود دولت‌آبادي به عنوان تقدير از كارنامه يك عمر جايزه داديم. فيلم آدم برفي اكران شد. آسمان هم به زمين نيامد. كدام شيوه و كدام رويكرد، حتي از نظر سياسي پسنديده‌تر بوده و هست؟ در بحث استيضاح خوشبختانه مجالي فراهم و جزييات چنان رويكردي بررسي شد و چهره‌هاي شاخص اصولگرا مانند آقايان محمدرضا باهنر و رضا تقوي و علي‌اكبر حسيني اخلاق و مرتضي نبوي و… ديدگاه خود را با صراحت و شدت مطرح كردند. مجلس كه اكثريت آن با اصولگرايان بود، راي معني‌داري داد. نشانه‌اي بود كه مي‌توان با اهل فرهنگ با مدارا و تحمل و تسامح رفتار كرد. در يك كلام نمي‌توان با پرده پندار يا به تعبير جلال‌الدين محمد بلخي با «كهگل پندار»، سر خُم جوشان فرهنگ و هنر و انديشه را بست و پوشاند و «منْ جرّب المُجرّبْ، حلّتْ بِهِ النّدامه!»
ماييم چو مي‌ جوشان، در خُمّ خراباتي
گر چه سر خُم بسته ست از كهگِل پنداري
از جوشش مي، كهگل، شد بر سر خُم رقصان
و‌الله كه از اين خوش‌تر نبود به جهان كاري!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون