• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5244 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۸ تير

رسانه‌هاي نوين وبستن تومار نظريه مارپيچ سكوت

مفهوم اصلي اين نظريه در وادار به سكوت كردن اقليت از يك‌سو و دست قدرتمند رسانه‌هاي جريان اصلي در توليد انديشه افكار عمومي به عنوان اكثريت است، يعني اقليت به دلايل مختلف نه صدايي براي گفتن دارد نه امكاني براي شنيده شدن و نه تمايلي به گفتن چون در معرض ترس و نگراني و بايكوت قرار مي‌گيرد و اين مارپيچ سكوت به‌ طور مداوم صداي اقليت را به خاموشي سوق مي‌دهد، اما در شبكه‌هاي اجتماعي به‌رغم آنكه مفهوم اقليت و اكثريت شايد قابل شناسايي باشد اما اين معني سكوت نيست يا به معني وادار به سكوت نيست و افراد مي‌توانند آزادانه از فرصت‌هاي خود بهره بگيرند و در مقام مخالف وارد ميدان شوند! اقليت‌سازي و اكثريت‌سازي كاركرد رسانه‌هاي جريان اصلي است اما اثر‌گذاري و همراه‌گرايي مفهومي است كه در رسانه‌هاي نوين نيز قابل مشاهده مي‌باشد. نكته قابل تامل ديگر در اين مهم توجه به مفهوم اقليت و اكثريت در افكار عمومي است. به عنوان نمونه جنبش مي‌تو(2) در جهان با اتكا به فرصت‌هاي رسانه‌اي به‌رغم آنكه شايد در همراستاي با جريان اصلي رسانه نبود، توانست به عرصه افكار عمومي وارد شود و نقدها و همراهي‌ها را با خود همراه كند. براساس پژوهشي (3) شبكه‌هاي اجتماعي در بستري كه براي اظهارنظرهاي شخصي يا تعاملات دو و چندسويه، ارتباط با مردمان مختلف و همچنين ايجاد كانون‌هاي همفكر فراهم مي‌آورند در شكل‌دهي به افكار عمومي موثر هستند. حضور ديدگاه‌هاي مختلف در شبكه‌هاي مجازي و فرصت بيان و ابزار آن «مارپيچ سكوت» را وادار به عقب‌نشيني كرده است! امروزه انسان‌ها در عرصه رسانه‌هاي نوين وادار به سكوت خود خواسته نمي‌شوند و فرآيند گفتن و شنيدن در شكل‌گيري ارتباطات اجتماعي آسان‌تر، روان‌تر، با پذيرش بيشتر و خارج از عرصه قدرت‌نمايي انحصار رسانه‌اي يا حتي دولت‌ها در جريان است. البته برخي پژوهشگران معتقدند شبكه‌هاي مجازي به دليل دنبال‌كننده‌ها(4) يعني علاقه‌مندان به صفحات يا تعداد لايك‌ها..... به نوعي دچار مارپيچ سكوت هستند(5). اين مهم قابل تامل است اما مفهوم افكار عمومي اكثريت و اقليت را معنا نمي‌كند! با اين وجود به سه دليل اين مارپيچ سكوت نيست: نخست آنكه مفهوم افكار عمومي در شبكه‌‌هاي مجازي همچون فضاي غيرمجازي نيست، دوم آنكه فرد قادر است نظرات خودش را طرح كند حتي اگر با اكانت ديگري باشد (نظر فردي وادار به سكوت نميشه و در جريان رسانه‌اي منتشر مي‌شود)، سوم اينكه ابزارهاي كنترلي نظير انحصار رسانه، مالكيت رسانه يا ساختار حاكميتي روي بيان نظرات اقليت تاثيرگذار نيست. مهم‌ترين عنصر اين نظريه اين است كه ديگران راجع به ما چه فكري مي‌كنند اما در شبكه‌هاي مجازي ضمن اهميت داشتن اين موضوع، حضور و بيان نظرات لزوما به اين مساله وابسته نيست. شايد يكي از عمده‌ترين دلايل چالش‌هاي اصلي اين نظريه تغييرات جدي در رسانه است و دور ماندن رسانه‌هاي جريان اصلي از فرآيند تاثير‌گذاري بر افكار عمومي باشد. از اين رو مارپيچ سكوت براي ورود به اين عرصه نيازمند باز‌سازي است و ديگر نمي‌تواند با تكيه بر عناصر پيشين نسبت به نقش رسانه در افكار عمومي و تقسيم‌بندي اقليت و اكثريت تحليل داشته باشد. نظريه مارپيچ سكوت در عصر حاكميت رسانه‌هاي جريان اصلي از ظرفيت‌هاي تحليلي فراواني برخوردار بود اما با شكل‌گيري جريان موازي رسانه‌هاي جريان اصلي بهره‌گيري از اين نظريه با چالش‌هاي جدي روبه‌رو است.
 1- Neolle-Neumann, Elisabeth
 Me too
2-http: //ensani.ir/file/download/article/1637488447-10477-1400-49.pdf
3-https: //www.alef.ir/news/3980911008.html
4- http: //www.baastaniweb.com/?p=63
5- Spiral of silence

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون