سكوت شهرزاد مظفر چهار سال پس از ترك ايران شكست
در ايران پر و بالم را چيدند!
براي كشوري كه بازيكنانش استپ بلد نبودند تيم ساختم
فاطمه ابراهيمي
شهرزاد مظفر، شاخصترين مربي فوتسال زنان ايران است. او نخستين سرمربي تيم ملي فوتبال سالني دختران كشورمان به حساب ميآيد. كسي كه همراه شاگردانش اولين مدال تاريخ اين رشته را در سطح آسيا به دست آورد. مظفر در تيم قهرمان سال ۲۰۱۸ در آسيا نيز نقشي اساسي ايفا كرد و نامش به عنوان يكي از نامزدهاي بهترين مربي سال فوتسال زنان جهان معرفي شد. با اين حال او به ناگاه راهي كشور كويت شد تا هدايت دختران كويتي را برعهده بگيرد. مظفر در تمام اين سالها ترجيح داد سكوت كند و روي كارش متمركز بماند. آنطوركه خودش ميگويد تلاش او بر اين بوده كه در كويت از «هيچچي» تيم بسازد. ماموريتي كه آمار نشان ميدهد مظفر به خوبي از پس آن برآمده. اما بعد از ۴ سال دوري از ايران و رهبري تيم ملي كويت شهرزاد مظفر بالاخره ناگفتههايش از ترك ايران را در گفتوگو با «اعتماد» بازگو كرد.
چهار سال قبل فوتبال ايران را ترك كرديد و راهي كويت شديد. دليلش چه بود؟
اينكه چه شد اينجا هستم علت اصلياش اين است كه در ايران نوع قراردادها يعني قراردادهايي در سطح تيم ملي، به شكلي است كه به نوعي توهين به جايگاه و شخصيت مربي است. يعني همه ما هم من و هم همكارانم به خاطر عشق، علاقه و عطشي كه براي خدمت و عشقي كه به فوتسال داريم فعاليت ميكنيم. به هر حال همه آرزو دارند كه مربي تيم ملي ايران باشند؛ تيمي كه قهرمان آسياست و آن همه پتانسيل دارد. چه افتخاري بالاتر از اينكه سرمربي تيم ملي كشورت يعني ايران باشي؟ بهترين خاطرات دوران ورزشي و افتخارات من، با تيم ملي ايران بوده و درواقع از كار كردن با بچههاي بااستعدادي كه داشتيم و داريم لذت بردم و واقعا كار كردن در آن سطح لذتبخش است. منتها موضوع اين است كه اين مساله واقعا يكطرفه است، يعني آن عطش، عشق و علاقهاي كه نزد مربيها و بازيكنان وجود دارد از طرف فدراسيون وجود ندارد و دوسويه نيست. وقتي اين موضوع دوطرفه نباشد، پس از مدتي خواهيد ديد كه چيزي جز احساس نااميدي و استيصال حاصل كار نخواهد بود. اين حس پديد ميآيد كه زحمات ناديده گرفته ميشود و تلاشها وقتي كه صرف ميشود قدر و ارزشش دانسته نميشود.
پس مساله در نوع رابطه كاري شما با فدراسيون بود.
قراردادهاي ما همه قراردادهايي بود كه در بهترين حالت يكساله بود. قرارداد يكساله هيچ تضمين و امنيت شغلياي براي مربي ايجاد نميكند و بندها و فرمتي كه در قراردادهاي فدراسيون هست قراردادها را كاملا يكطرفه ميكند و ميشود گفت كه قرارداد حرفهاي نيست و كاملا يكطرفه تنظيم شده. صرفنظر از مدت قرارداد به نظرم متن قرارداد هم از جايي كه به هيچعنوان خواستههاي مربي در آن لحاظ نميشود و اصلا مورد مذاكره قرار نميگيرد، بلكه يك فرمت آماده هست كه مربي فقط آن را امضا ميكند و به نظرم اين درست و حرفهاي نيست و از طرف ديگر هم مدت قرارداد مناسب نيست. حتي من خاطرم هست كه در مقطعي مدت قراردادها سه ماهه بود، اما كدام مربي ميتواند به اين شيوه كار كند و در كجاي دنياي حرفهاي قرارداد سه ماهه كاربرد دارد؟ يعني چطور مربياي كه فكر ميكند ممكن است بعد از 3 ماه در تيم نباشد، ميتواند براي يك تيم برنامهريزي بلندمدت داشته باشد؟ به نظرم اين عدم امنيت و عدم اعتماد متقابلي كه در همان ابتداي مسير با قرار دادن و گذاشتن يك قرارداد كوتاهمدت جلوي مربي كه به لحاظ مالي هم مبلغ بسيار ناچيزي دارد كه در شأن جايگاه مربي تيمملي نيست، همان خشت اولي است كه كج گذاشته ميشود و درواقع فدراسيون با آن نحوه قرارداد بستن نشان ميدهد كه عزم و ارادهاي براي اينكه از مربياش حمايت كند يا قدر و ارزش آن مربي را بداند از خودش نشان نميدهد كه به نظرم اين اشكال اول است. به هر حال آن مبلغ قرارداد هم اصلا در شأن و جايگاه مربيان تيم ملي نيست. البته من در رابطه با خانمها صحبت ميكنم و از قراردادهاي آقايان خبر ندارم، اما در بخش زنان ميدانم كه رقمها منصفانه نيست. در نتيجه همه اين عوامل سبب ميشود كه شما يك روز احساس نااميدي كنيد، طوري كه انگار دست و بال شما را بستند، پر و بالتان را چيدند و يك مسير كاملا يكطرفه است كه هرچه در آن زحمت بكشيد انگار ديده نميشود يا قرار نيست به جايي برسد.
و بعد با پيشنهاد فدراسيون فوتبال كويت مواجه شديد.
به هر حال من در آن مقطع پيشنهادي از كويت داشتم كه از هيچنظر با قراردادي كه در فدراسيون داشتم قابل مقايسه نبود. البته وقتي پيشنهاد فدراسيون كويت آمد قرارداد من با فدراسيون ايران تمام شده بود. به هر ترتيب من فكر ميكنم وقتي يك عزم وجود داشته باشد پيش از اينكه يك قرارداد تمام شود بايد مذاكرات شروع و صحبتها انجام شود و براي آينده تيم برنامهريزي شود. اما هيچيك از اينها اتفاق نيفتاد و من هم در آن مقطع احساس كردم كه ارادهاي براي برنامهريزي بلندمدت و آينده تيمملي وجود ندارد. پيشنهادم هم از طرف كويت پيشنهادي بلندمدت و فكرشده بود. احساس كردم كه مسوولان فدراسيون كويت حداقل كميته بانوان آن كاملا قصد دارند براي آينده برنامهريزي كنند و نگاهشان كاملا بلندمدت است و من از اين مساله خيلي لذت بردم و درواقع اعتماد متقابلي كه بايد از همان ابتداي راه شكل بگيرد در همان صحبتهاي اوليه شكل گرفت. همانچيزي كه در ايران اتفاق نيفتاد و شما مدام احساس ميكنيد كه روي آب راه ميرويد و زير پايتان محكم نيست. علت اينكه من پذيرفتم به اينجا بيايم اين بود كه احساس امنيت شغلي و اعتماد متقابل داشتم. اينكه طرفين ماجرا هدف مشترك داشتند و روي آن هدف متفقالقول بودند و عزم و اراده داشتند كه با كمك هم پيشرفتي حاصل شود و به هدف مشترك نزديك شويم.
ممكن است به زودي به ايران بازگرديد؟
احساسم به برگشتن به تيم ملي يا كار كردن در ايران كه كاملا مشخص است. ايران كشور و خانه من است و هميشه آرزو دارم كه براي دختران كشورم بتوانم كار كنم و در آنجا خدمت كنم و خودم هم از كار كردن در ايران با آن همه استعدادهاي درخشان و پتانسيل بالا لذت ميبرم.
شرايط تيم ملي فوتسال ايران را بعد از دوران كرونا و حالا وضعيت فدراسيون چطور ارزيابي ميكنيد؟
در رابطه با تيمملي هم بايد بگويم تيم الان سرمربي دارد كه خانم سليماني هستند و درست نيست كه من الان بخواهم راجع به تيم ملي يا برگشتنم صحبت كنم. تيم ملي الان سرمربي دارد و من واقعا براي خانم سليماني آرزوي موفقيت ميكنم و اميدوارم نگاه فدراسيون نگاهي جديتر باشد و از سرمربياي كه تعيين كردند حمايت كنند و قراردادش را ببندند. يعني ما حتي قرارداد كه بستيم هيچوقت نسخهاي دست خودمان ندادند درصورتيكه هميشه بايد طرفين ماجرا يك نسخه از آن در دستشان باشد، اما ما هيچوقت آن را نداشتيم و من هم علتش را نفهميدم. اگر قراردادي هست كه طرفين امضا ميكنند يعني مورد توافق طرفين هست، اما چرا نبايد يك نسخه از قرارداد در اختيار سرمربي قرار بگيرد؟ من فقط آرزو ميكنم كه اين چيزها كه مهم هم هستند درست بشوند. به قول معروف همانطوركه عرض كردم يكسري چيزها بايد از ابتدا پايههايش درست بنا نهاده شود كه به نظرم اين چيزها نبوده و هنوز هم نيست.
به نظرتان شرايط نسبت به گذشته بهتر شده يا خير؟
در بخش اول توضيح دادم كه شرايط به چه نحو بود و فكر ميكنم الان هم همان سياستها ادامه دارد، يعني همان نگرش و طرز فكر در فدراسيون حاكم است كه الان هم وضعيت همين است و تا زماني كه اين ارتباط دوطرفه شكل نگيرد و اين عزم و اراده و اشتياق دوطرفه نباشد هيچوقت نميشود كار را جلو برد.
از كار كردن در كويت بگوييد. از همكارانتان و شرايطي كه فدراسيون فوتبال كويت براي شما فراهم كرده.
در كادر ما خانم باورساد به عنوان مربي دروازهبانها از ايران آمدند و كمك ميكنند. ايشان بسيار هم كمكحال بودند و واقعا باعث رشد دروازهبانهاي كويت شدند و كارشان را به خوبي انجام دادند، من بسيار از كار ايشان راضي هستم. البته ما سابقه داشتيم كه حدود 10 سال در ايران در باشگاه باهم كار ميكرديم و من به تواناييهاي ايشان واقف بودم و به همين دليل هم ايشان را معرفي كردم. در بقيه كادر كمكمربي من خانمي تونسي هست، اما در باشگاه كويت مربي هست و در ليگ كار ميكند. يك مربي بدنساز كويتي داريم كه آقا هستند و او هم در كارش بسيار خوب است، كاملا در كار خودش خبره هست. يك فيزيوتراپيست كويتي داريم كه خانم هستند و بسيار در كار خودشان خبره هستند، تحصيلاتش خارج از كويت بوده و كاملا حرفهاي كار ميكند و در كادر مديريتي هم دو سرپرست داريم كه كارهاي اداري و تداركات تيم را پيش ميبرند كه بايد به همه اينها اضافه كنم كه كميته بانوان و شخصي كه مسووليت فوتبال و فوتسال بانوان را در فدراسيون به عهده دارد خانم فاطما حيات است. شخصي بسيار لايق و باعرضه كه برنامهمحور است و كاملا از انتخابهاي خودش حمايت ميكند از كاري كه انجام ميدهد آگاه است و ميفهمد چه كاري ميكند و كاملا حامي ما بوده است و طبق برنامه سعي كرده برنامههايي كه ارايه كرديم را جلو ببرد. كار كردن براي من با ايشان بسيار راحت بوده است، زيرا همان اعتماد متقابل وجود داشته است.
آيا فوتسال زنان كويت از نظر نيروي انساني و استعداد در سطح بچههاي ما هستند؟
واقعيت اين است كه من وقتي به كويت آمدم اصلا چيزي به نام فوتسال در اينجا وجود خارجي نداشت. يعني ما وقتي يك فراخوان گذاشتيم 20 بازيكن آمدند كه از بين آنها حتي يكي هم در نيامد، يعني اينقدر بد بودند و زماني كه تمرينهاي تيم ملي را شروع كرديم خاطرم هست كه در جلسه اول 7 بازيكن آمدند كه حتي يك كنترل كف پا بلد نبودند انجام بدهند يا يك پاس بلد نبودند بدهند، اولينبار بود كه به سالن آمده بودند و پا به توپ ميزدند. يعني ما واقعا از نظر نيروي انساني در مضيقه كامل بوديم يعني صفر مطلق. اين فرق دارد با اينكه شما به كشوري برويد كه ابزار كار وجود دارد كه مهمترين ابزار همان بازيكن است. ما اينجا بازيكن نداشتيم، بازيكن ساختيم. من ميتوانم بگويم كه بعضي وقتها بازيكن وجود دارد و شما تيم ميسازيد، اما براي ما بازيكن وجود نداشت و حداقل يك سال از وقت صرف اين شد كه بازيكن فوتسال پرورش بدهيم تا بعد به مساله تيمسازي برسيم. سال اول به اين شكل گذشت و بعد هم كه كوويد شد و 2 سال همهچيز تعطيل شد. بعد ليگ بود و واقعا ميتوانم بگويم از 4 سالي كه اينجا بودم وقت مفيدي كه كار كرديم يك سال و نيم بود كه يك سال اول را تمام انرژيمان را گذاشتيم روي اينكه اين بازيكنها يك مقدار فوتسال و تكنيكهاي پايه ياد بگيرند. در همين سه، چهار ماه اخير توانستهايم روي تيم، كار تيمي و تاكتيكي كنيم.
پس چطور بازيكن پيدا كرديد؟
كار ما خيلي سخت بود، زيرا كويت كشور كمجمعيتي است و كلا يك ميليون و 200هزار نفر جمعيت دارد كه مسالهاي بسيار بزرگ است. اينكه شما بازيكن نداشته باشيد. مرحله توليد بازيكن هم يك پروسه زماني بلندمدت ميطلبد كه ما آن را شروع كرديم، يعني 6 مركز استعداديابي زديم، مدارس ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را تحت پوشش گرفتيم، مربيها را آنجا گذاشتيم. هر مركز دو مربي دارد كه الان مسابقات مدارس انجام ميشود و ما ميرويم كه ببينيم از دل اينها چند بازيكن جوان 15، 16 ساله در بياوريم و روي اينها سرمايهگذاري كنيم كه اينها همه زمان برده است. بنابراين كار در كويت مانند كشورهايي مثل ايران، عربستان و عراق كه جمعيت دارند نيست. شما در اين كشورها بازيكن داريد و بايد تيم بسازيد، اما ما اصلا بازيكن نداشتيم و بايد بازيكن درست ميكرديم. اين تفاوت خيلي عمدهاي است كه بايد در نظر گرفته شود.
از مسابقات غرب آسيا كه همراه با تيم ملي كويت شركت كرديد، بگوييد.
در رابطه با تورنمنت هم ما پس از مسابقات خليجفارس تقريبا دو هفته فرصت داشتيم كه براي بازيهاي غرب آسيا آماده شويم كه اين دو هفته ميتوانم بگويم فقط توانستيم 4 جلسه تمرين كنيم آنهم نه با همه بازيكنها. به دلايل مختلف بازيكنان را نداشتيم؛ آسيبديدگي، كوويد، مسافرت، درس، دانشگاه و... ما اصلا آمادهسازي خوبي براي مسابقات غرب آسيا نداشتيم و با تيم شكسته بسته به آنجا رفتيم و همانطوركه خدمت شما عرض كردم الان تيم ملي همين 14 بازيكن را داريم يعني حتي يك بكآپ نداريم و اگر يك بازيكن از دست بدهيم بازيكن جايگزين برايش نداريم. اين 14 نفر هم در يك سطح بازي نميكنند يعني واقعا شايد 5، 6 نفر از آنها قابل اتكا و كاردربيار هستند كه متاسفانه ما از اين 5، 6 بازيكن 4 نفرشان را اصلا در اين مسابقات نداشتيم كه دو نفر از آنها بهترين گلزنان ما بودند. ما تركيب اولمان را در اين مسابقات نداشتيم. اين خيلي به ما ضربه زد، تيم ما تيمي نيست كه وقتي شما 2، 3 بازيكن اصلي را نداريد بتوانيد آنها را جايگزين كرده و در همان سطح قبلي بازي كنيد. اينها چيزهايي بود كه به ما در تورنمنت غرب آسيا ضربه زد، اما با اين حال ما با همين تيم دو بازي اولمان را برديم ما عربستان را 1-3 در مقدماتي برديم و 1-6 عمان را برديم، بعد به نظرم تيم تحليل رفت يعني با شرايطي كه عرض كردم تيم خالي شد. بازي نيمهنهايي هم شرايط خاص خودش را داشت، بازي عجيبي شد كه شيرازه تيم ما پس از گل سوم از هم پاشيد و اين تيم به قدري بيتجربه بود كه جمع و جور كردن آن تقريبا غيرممكن بود و فقط توانستيم با يكي، دو جلسه تئوري و رواني براي بازي سوم و چهارمي آماده شويم و واقعا هم با بضاعتي كه داشتيم مقابل بحرين هم خوب بازي كرديم، هرچند 0-2 باختيم، اما من از بچهها راضي بودم. يعني با توجه به شرايط و بضاعت بازيكني كه داشتيم چيزي بيشتر از اين براي ما در اين تورنمنت ميسر نبود.
آينده را براي خودتان و فوتسال كويت چطور ارزيابي ميكنيد؟
نگاه ما رو به جلو و به آينده است. ما در اين مسير هستيم و بايد مسير را ادامه بدهيم، براي رسيدن به موفقيت در چنين كشوري كه بازيكن به اندازه كافي ندارد و بايد بازيكن پرورش بدهد نياز به زمان هست و زمان طولانيمدتي را ميطلبد كه همين مراكز استعداديابي را تحت نظر بگيريد و ليگ را هر سال برگزار كنيد و كمكم بازيكنان جوان را به تيم و تيم ملي تزريق كنيد.