تاجزاده و مانيفست آزادي بيان
طبيعي است كه مجموعه اين حقوق در راستاي منافع ملي كشور، عقايد ديني و عرفهاي پذيرفته شده در جامعه معنا و مفهوم پيدا ميكند. بنابراين هيچ فرد يا جرياني نميتواند در برابر آزادي بياني كه مبتني بر يك انديشه معقول بيان شده باشد، ايستادگي كند. اين مفاهيم زماني اهميت پيدا ميكند كه توسط چهرههايي مطرح شود كه دلسوزي، آگاهي و خيرخواهي او براي اكثريت جامعه پذيرفته شده باشد. در واقع افراد مطابق قانون حق بيان انتقاد، ارايه راهكار و تشريح ديدگاههاي خود را دارند. متاسفانه برخي افراد و جريانات، ديدگاهها و اظهارات چهرهاي مانند مصطفي تاجزاده را همراه با تحريف، فضاسازي، نيتخواني و...مطرح ميكنند تا بهزعم خود تارهاي حقوقي انبوهتري براي او بتنند. اما واقع آن است كه همه كساني كه اين چهره سياسي اصلاحطلب را ميشناسند، ميدانند كه تا چه اندازه منافع ملي كشور، جمهوري اسلامي و توسعه كشور براي او مهم است. اساسا يكي از مهمترين روياروييهاي تاجزاده با گروههايي است كه معتقدند جمهوري اسلامي، امكان اصلاح ندارد و بايد از طريق رفتارهاي تند و خشن براي پيگيري مطالبات اقدام كرد. اين در حالي است كه تاجزاده همواره بر اصول اصلاحطلبي، پرهيز از خشونت، مدارا، تنشزدايي، شايستهسالاري و...تاكيد داشته و دارد و هيچ وقت تلاش نميكند تا از طريق روشهاي غيرقانوني پيگيري مطالبات بحق مردم باشد.نقد سيستم با چنين پيشفرضهايي يكي از مصلحانهترين اقداماتي است كه يك فعال سياسي ميتواند به آن دست بزند. اساسا سرمايههاي نامشهود توسعه در هر جامعهاي افرادي هستند كه تلاش ميكنند از طريق روشهاي قانوني، علمي، آكادميك و مردمي رويكردهاي اصلاحي را ترويج و محقق كنند. بررسي مجموعه گفتوگوها، يادداشتها، گزارشها و مصاحبههاي تاجزاده بيانگر آن است كه اين فرد نه هرگز به شخصي توهين كرده نه خارج از قانون عملي را مرتكب شده و نه رفتارهاي براندازانه داشته است. وقتي فردي در راستاي گزارههاي قانوني عمل ميكند و رفتاري مدني و مصلحانه از خود ارايه ميكند، نبايد با برخوردهاي سلبي و تند مواجه شود. اينگونه رفتارهاي مبتني بر مدارا رويكردي است كه همواره در سيره معصومين قابل رديابي است. در زمان حكومت امام علي(ع)، منتقدانشان تندترين عبارات را در خصوص ايشان به كار ميبردند، بدون اينكه نگران برخوردي باشند. بعد از ائمه، چهرههاي برجسته انقلاب مانند امام(ره)، شهيد بهشتي، شهيد مطهري و...همواره به دنبال بحثهاي چالشي در راستاي تحقق منافع ملي كشور بودند. شهيد مطهري تمام تلاش خود را به كار برد تا صاحبان انديشههاي مختلف بتوانند ديدگاههاي خود را در دانشگاههاي كشور و رسانهها مطرح كنند. با چنين استوانههايي در انقلاب آيا شايسته است كه فردي در شكل و شمايل رفتاري سيد مصطفي تاجزاده به دليل بيان ديدگاههاي مصلحانهاش دستگير و دادگاهي و خداي ناكرده زنداني شود؟ اين رفتار نه با قواعد حقوقي و قانوني كشور نه با منافع ملي، نه با سيره ائمه و نه گفتمان امام(ره) و انقلاب همخواني ندارد.اين شرط بلاغ است كه ما ميگوييم.