تحليل اخلاقي - انساني «سيدحسن خميني» از عكسهاي تلسكوپ جيمز وب
كيست كه با ديدن عظمت كيهان، آن هم از دريچه عكسهاي جديدي كه آخرين نسل تلسكوپها ارسال كرده است، در خود خشيت را احساس نكند و با تامل در اين جهان عظيم به حقارت خود پي نبرد؟ اما نكته قابل تامل آن است كه عارفان و بزرگان و پيش از آنان اولياي خدا، وجود آدمي را از كهكشانها بزرگتر دانستهاند و به ما هشدار دادهاند كه «عالم اكبر» در درون ماست. در ميان واژههاي عربي - كه كاربرد فراواني در ادبيات ديني دارد - كلمهاي است كه بسيار با ترس و خوف قرابت دارد؛ تا آنجا كه آن را گاه به اشتباه، با «خوف» به يك معنا گرفتهاند. «خشيت» - كه ميتوان مترادف آن را در زبان فارسي «دهشت» دانست - به معناي «بيم و ترس آگاهانهاي است كه بر جان انسان مستولي ميشود و ناشي از عظمت چيزي است كه آدمي در مقابل آن خود را كوچك و ناقص ميبيند. عارفان و عالمان اين كلمه را همواره درباره حالت انسان در مقابل خدا به كار بردهاند و آن را برگرفته از توجه آدمي به عظمت خدا از سويي و توجه به كوچكي و نقصان انسان دانستهاند. براي من همواره بهترين مثال براي اين صفت -كه ميتوانست به خوبي آن را براي خودم و شنوندگان معلوم كند- حالتي بود كه آدمي در مواجهه با عظمت كيهان و آسمانها پيدا ميكرد و اين مثال اين روزها با مشاهده عكسهاي تلسكوپ جيمز وب بهتر و بيشتر ما را به مفهوم خشيت رهنمون ميشود. كيست كه با ديدن عظمت كيهان، آن هم از دريچه عكسهاي جديدي كه آخرين نسل تلسكوپها ارسال كرده است، در خود خشيت را احساس نكند و با تامل در اين جهان عظيم به حقارت خود پي نبرد؟ اما نكته قابل تامل آن است كه عارفان و بزرگان و پيش از آنان اولياي خدا، وجود آدمي را از كهكشانها بزرگتر دانستهاند و به ما هشدار دادهاند كه «عالم اكبر» در درون ماست و تا چه اندازه محتاجيم كه كسي عظمت وجود آدمي را به ما بنمايد و كسي چشمهاي ما را به بزرگي روحهايي كه جهان در برابر آن خاشع است، بگشايد و آنجاست كه در برابر انسان نيز در خود، خشيت را لمس ميكنيم و كمتر بر طبل «انانيت» ميكوبيم و با انسان- اين موجود سترگ- بر سر مهر در ميآييم و خوشا آنانكه از اين نيز فراتر رفته و عظمت خالق انسان را دريافتهاند. آنجاست كه نه تنها از سر كلاه برافتد كه هوش هم از سر رود و هر سري مدهوش شده و شايد كه خرقه تهي كند.»