كتابخانه
ماهيت كاستيناپذير رنج
فيلسوف، شاعر، الهيدان، سياستمدار و انقلابي و در عين حال هيچ كدام از آنها. سيمون وي به هر ريسماني چنگ ميزد تا ازخودبيگانگي مدرن را كنار بزند: تكنولوژي را نفي ميكرد، دانشگاه را به تمسخر ميگرفت و با احزاب سياسي دشمني داشت. حالا كه هفتادوپنج سال از درگذشت وي ميگذرد، در زمانه پرغوغاي ما، شايد نبوغ او هنوز هم بتواند گرهي از كارمان باز كند. به نوشته كريستي ومپول، ايان -سيمون وي (۱۹۰۹-۱۹۴۳) متعلق به گونهاي بسيار نادر است كه تنها يك عضو دارد. اين عارف و فيلسوف فرانسوي نادر بيماريها و نفرينهاي زمين و زمانه خود يعني اروپاي جنگزده نيمه اول قرن بيستم را تشخيص داد و پيشنهادهايي ارايه كرد براي اينكه چگونه راه را بر تكرار شرارتهاي آن ببنديم: بر خودكامگي، نابرابري درآمد، محدوديت بر آزادي بيان، قطبيسازي سياسي، ازخودبيگانگي سوژه مدرن و نظاير آن. تركيبي كه او از فضل و دانش، شور و شوق سياسي و تعهد به ايدهآلهايش ساخته بود، به وزنِ درمانهايي كه براي مدرنيته ارايه ميدهد، ميافزايد. سيمون وي اكنون نزديك هشتاد سال است كه در ميان ما نيست، اما هنوز ميتواند بسياري چيزها درباره ما به خودمان ياد بدهد. او كه در يك خانواده يهودي سكولار در پاريس متولد شده بود، از همان ابتدا تشنه دانستن درباره فرهنگِ خود و ديگران بود. در ۱۲سالگي به زبان يوناني باستان مسلط بود، خودش سانسكريت را آموخت و به هندوئيسم و بوداييسم علاقهمند شد. در مدرسه «ليسه هنري چهارم» و «نرمال سوپريور» كه آنجا فلسفه آموخت، سرآمد بود. افلاطون تاثيري ماندگار بر او گذاشت و علاقهاش به فلسفه سياسي به سمتِ كارل ماركس كشاندش، كسي كه انديشهاش را جذب كرد، اما كوركورانه از آن تقليد نكرد. «جاذبه و رحمت» نام آخرين اثري است كه از سيمون وي با زبان فارسي ترجمه و منتشر شده است. وي در بخشي از اين كتاب مينويسد: «ماهيت كاستيناپذير رنج كه هنگام تجربه آن دچار وحشت ميشويم براي اين مقدر شده است كه اراده را متوقف سازد، همچنانكه پوچي عقل را متوقف ميسازد و غيبت عشق را، تا شايد انسان كه بدينترتيب به نهايت قواي بشرياش رسيده است بيارامد، بايستد، به بالا بنگرد و انتظار بكشد... هنگامي كه در ژرفترين ژرفناهاي وجودمان نياز به ندايي داريم كه معنايي بدهد هنگامي كه در طلب پاسخي فرياد ميكشيم و پاسخي به ما داده نميشود، آن زمان است كه سكوت خداوند را تجربه ميكنيم... پس از تجربه اين سكوت، برخي همچون ديوانگان شروع به حرف زدن با خود ميكنند. پس از آن هر چه كنند، فقط بايد برايشان دلسوزي كرد. برخي ديگر كه تعدادشان هم زياد نيست همه قلبشان را تسليم سكوت ميكنند.» «جاذبه و رحمت» نوشته سيمون وي با مقدمه گوستاو تيبون به قلم بهزاد حسينزاده به فارسي برگردانده و توسط انتشارات نشر ني منتشر شده است.
دستنوشتههاي هرمنوتيكي شلاير ماخر
فريدريش دانيل ارنست شلاير ماخر (Friedrich Daniel Ernst Schleiermacher) (۲۱ نوامبر ۱۷۶۸ - ۱۲ فوريه۱۸۳۴) فيلسوف و متاله پروتستان آلماني بود. وي را پيشگام هرمنوتيك مدرن ميدانند. به دليل تاثير بسزايش بر انديشه متاخر مسيحي، او را پدر الهيات مدرن پروتستان ميدانند. شلاير ماخر به همراه هومبولت از بنيانگذاران دانشگاه برلين
(۱۸۰۸-۱۸۱۰) بود. او تا پايان عمر در اين دانشگاه به تدريس پرداخت. او مترجم كلاسيك افلاطون به زبان آلماني بود. فريدريش شلاير ماخر كه از بنيانگذاران هرمنوتيك مدرن خوانده ميشود، خود هيچگاه توفيق نيافت كه كتابي مستقل تحت عنوان «هرمنوتيك» منتشر كند، هرچند سوداي آن را در سر داشت. او نظريه هرمنوتيكي جديد خويش را در كلاسهاي درسي با همين عنوان در دانشگاههاي هاله و برلين در فاصله سالهاي۱۸۰۵ تا ۱۸۳۳ ارايه كرد. آنچه در كتاب حاضر ميخوانيد، مهمترين دستنوشتههاي باقيمانده از او درباره هرمنوتيك است كه براي ارايه در همين كلاسها در طول ساليان تدارك ديده بود و البته سوداي تبديل كردن آنها به كتابي مستقل را نيز داشت. از نظر شلاير ماخر، هرمنوتيك «هنر فهميدن درست سخنان ديگري» است، چون باور دارد «روال معمول» اين است كه ما سخنان يكديگر را اشتباه بفهميم. به علاوه، او معتقد است انديشيدن بدون زبان امكانپذير نيست. در نتيجه، او هرمنوتيك را ابزاري ضروري براي پيبردن به انديشههاي ديگران و حتي انديشههاي خويشتن ميدانست.
از مهمترين سرفصلهاي اين كتاب شلاير ماخر ميتوان به خودانگيختگي و پذيرندگي، احساس و شهود، ديالكتيك و هرمنوتيك، هرمنوتيك و اخلاق، هرمنوتيك عام، وجه گرامري تفسير، تعيين عنصر مادي، تعيين عنصر صوري و ... اشاره كرد.