• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5261 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱ مرداد

ادامه از صفحه اول

سخت‌ترين تصميم  سياستگذاران
نقطه مقابل آنها سيستم خودويرانگر است. مشخصه اصلي اين سيستم قطبي شدن آن است كه نه تنها راه را بر هر تفاهمي مي‌بندد، بلكه به ‌طور اصولي و ذاتا مخالف تفاهم است و آن را واجد ارزش نمي‌داند. در چنين ساختاري نهادهاي حل اختلاف يا ناكارآمد هستند يا سوگيري‌هاي آشكار به سود يك طرف اختلاف دارند. خشونت و زور ابزار اصلي حل اختلاف است يا به تعبير بهتر، ابزار حذف طرف مقابل است، چون قرار به حل اختلاف نيست. در چنين جامعه‌اي گرايش شديدي براي حذف افراد ميانه وجود دارد. ميانه به هر معنا، چه به لحاظ اقتصادي، چه به لحاظ فرهنگي و سياسي و رفتاري. ادبيات نفي و خشونت حرف اول را مي‌زند. در چنين ساختاري كساني سردمدار قطب‌هاي ساختگي مي‌شوند كه به معناي دقيق كلمه هم به لحاظ رفتاري و هم به لحاظ گفتاري به الوات تنه مي‌زنند. در اين سيستم‌ها هيچ نهاد و فردي اصالت ندارد، مگر به ميزان نقشي كه براي اين قطبي بودن ايفا مي‌كند. اخلاق، ارزش‌ها، قانون، دين، دموكراسي، حقوق بشر همه و همه به موضوعات ابزاري تنزل پيدا مي‌كنند. خروجي اين سيستم كينه و نفرت‌پراكني است كه به عنوان سوخت مناسب براي خشونت عمل مي‌كند.  هيچ چيز براي يك سياستمدار مهم‌تر از اين نيست كه چگونه از افتادن در اين سيستم خودويرانگر پرهيز كند و مهم‌تر اينكه اگر به هر دليل ناخواسته يا بر اثر اشتباه در آن وارد شد، چگونه از آن خارج شود. راحت‌ترين منطق براي كساني كه در اين دور باطل مي‌افتند اين است كه طبق قاعده سيستم عمل كنند. اگر عليه آنان خشونت روا داشته مي‌شود، آنان هم متقابلا دست به خشونت بزنند و اين را حق خود مي‌دانند. اگر عليه آنان دروغ گفته مي‌شود آنان هم عليه طرف مقابل دروغ بگويند و به قولي رفتار آنان را قصاص! كنند. ولي مشكل از اينجا آغاز مي‌شود كه اين رفتار اتفاقا خواست همان طرف آغازگر اين فرآيند است.  جامعه ايران به اندازه كافي در اين دام افتاده است، ولي مدتي است كه با سرعت بيشتري مساله پوشش زنان در حال قطبي‌تر كردن آن است. فيلم منتشره از مجادله زنان در يك اتوبوس نمونه كوچكي از اين پديده در سطح كشور است. انتظار مي‌رود كه سياستمداران مسوول در اين باره سكوت نكنند و اجازه ندهند كه همه سرمايه‌هاي كشور در ذيل اين موضوع قرباني شود.


ما دختران‌مان را دوست داريم!

پيامبر ما هم دختر داشت. فاطمه زهرا به عنوان ركن ركين علاقه‌مندان به اهل بيت منبع الهامات و فيوضات فراواني بوده است.  دختران ما مادران فردا و عامل اصلي تربيت درست فرزندان‌مان و منبع سكون و وقار و تسكين خانواده‌ها هستند.  وقتي براي عمليات خرمشهر حاضر مي‌شديم، هزاران نگراني و مساله در ذهن داشتيم. از غيرت ملي تا ارزش‌هاي ديني تا وفاي به امام و البته داستان فجايعي كه بر دختران وطن در سرزمين‌هاي اشغالي رفته بود. نمي‌دانم شنيده‌ايد كه كلاه‌سبزها براي انتقال جنازه دختر ايراني كه هتك حرمت شده و به‌ دار آويخته بودنش، سه شهيد تقديم كردند تا ناموس وطن را به اين سوي كارون آورند. 
همه ما با چنين الهاماتي زندگي كرده‌ايم. گاهي از خود مي‌پرسم اگر اين نيروهاي متولي ايمان! و اخلاق و عفاف با دختركان من چنين كنند چه خواهم كرد؟ 
به عنوان يك كهنه سرباز وطن وقتي فيلم‌هاي تهاجم گشت ارشاد به نواميس مردم و دختركان مظلوم‌شان را مي‌بينم از خود مي‌پرسم: همه آنهايي كه آن شب‌ها هم‌قسم شده بوديم تا از ناموس وطن‌مان دفاع كنيم اگر امروز زنده بودند چه مي‌كردند؟
حس غريبي دارم. هم پدرم و دختر دارم و هم به اين كشور دلبسته‌ام. مهم نيست كه آيا امكان رفتن و مهاجرت داشته و دارم، بلكه مهم آن است كه چرا بايد كاري شود كه هر كس را كه مي‌بيني اگر راهي براي كوچ داشته باشد، دريغ نمي‌كند.  ديروز چند جوان خلاق ايراني را به تصادف ديدم.  مي‌دانستند كه در سفر بوده‌ام؛ دردناك است اگر بدانيد كه هر سه آنها تاكيد داشتند كه نبايد برمي‌گشتيد. اينكه اگر جاي من بودند به هر جايي مي‌رفتند جز اينكه در ايران بمانند. اين جملات را حاصل توطئه دشمن ندانيد. اينها بخش‌هايي از واقعيت اجتماعي ايران امروز است. من و بسياري بر آن كلام شاملو باور داريم كه چراغ‌مان در اين خانه مي‌سوزد؛ اما آقايان! متوليان، دلسوزان: كشور و مردم كه با هزاران مشكل اقتصادي، معيشتي و بين‌المللي، انزوا، فقدان سرمايه‌گذاري، كاهش اشتغال، آسيب‌هاي اجتماعي روبه‌رو هستند، شما چرا ديگر بر مصايب‌شان مي‌افزاييد؟
برخي را باور آن است كه اين حجم از فشار و تمركز بر سبك زندگي مردم نه تنها به رشد ارزش‌هاي حجاب و اخلاق كمك نمي‌كند، بلكه سبب رويگرداني بخش‌هاي وسيعي از جامعه مي‌شود. در واقع بعيد است كه متوليان گشت ارشاد ندانند اين روش‌هاي آنها به كمك حجاب و رشد عفاف منجر نخواهد شد، بلكه با سرعت بر طبل دوئيت و چنددستگي اجتماعي منجر خواهد شد. من بر اين باورم كه شايد مبدعان اين طرح به دنبال اصلي و فرعي كردن مشكلات هستند، يعني نمي‌توانند مشكلات اصلي جامعه را حل كنند و بيشتر در حال انجام عمليات ايذايي هستند تا حواس مردم را به جاي ديگري متوجه كنند.  اما تجربه 96 نشان داد تا چه اندازه اين روش‌هاي فرعي و بحران‌سازي‌هاي مصنوعي مي‌تواند خطرناك باشد و به سلاحي عليه خود بدل شود. جامعه ايران عصباني است. سر به سر دختران مردم نگذاريد. اگر ارزش‌هاي ديني را دوست داريد، بگذاريد ارزش‌هاي فطري از سر انتخاب باشد نه اجبار و اگر به ثبات امنيتي كشور دلبسته‌ايد، سبك‌سري نكنيد، با عواطف مردم بازي نكنيد. شما يك عمر بانداي تاريخ درباره جسارت برخي مدعيان به دختري رعنا تاريخ ساخته‌ايد، آنگاه چگونه انتظار داريد دختركان‌مان را در خيابان مورد تعرض قرار دهيد و آب از آب تكان نخورد. 
نكنيد! ما دختران‌مان را دوست داريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون