گزارش ميداني «اعتماد» درباره ميزان استقبال خانوادهها از فيلم كودك
آيا سينماي ايران، كودكان را فراموش كرده است؟
بچههاي امروز به قصههاي پيشپاافتاده راضي نميشوند
تينا جلالي
در حالي كه مسوولان سينمايي در اظهارات و سخنرانيهاي مكررشان با شعارهايي نظير اينكه همواره براي سينماي كودك برنامهريزيهاي كلان دارند، طوري وانمود ميكنند كه انگار دغدغه سينماي كودك آنها را رها نميكند و در اين راستا هر از چندگاهي براي اينكه گفتههايشان با عملكردشان فاصله زيادي نداشته باشد، يكي از سالنهاي سينماي ايران را به فيلم كودك اختصاص ميدهند اما هم مخاطب، هم خودشان و هم سينماگران نيك ميدانند كه اين صحبتها با واقعيت سينماي كودك زمين تا آسمان تفاوت دارد. با يك نگاه واقعبينانه وقتي سينماي كودك در ايران را وراندازكنيم، ميبينيم اساسا سينمايي تحت عنوان كودك و نوجوان در ايران باقي نمانده است. اندك تلاشهايي هم كه بعضي سينماگران در اين مسير دارند يا بسته به علاقه آنهاست، يا بودجه خوبي از ارگاني در اختيار آنها قرار گرفته است. اگر سري به مهدكودكها و مدرسهها و آموزشگاههاي كودكان بزنيد و با بچهها همصحبت شويد، خواهيد ديد كه اكثر آنها با فيلمهاي كودك ايراني بيگانهاند و اصلا هيچ ارتباطي با فيلم و سريالهايي كه در ايران براي كودكان ساخته ميشود، ندارند. دردناك است كه اصلا بعضي از اين بچهها با واژه سينما ناآشنا هستند. گذشت آن روزگاري كه براي فيلمهايي مثل گلنار، دزد عروسكها، مدرسه موشها و كلاه قرمزي صف بسته ميشد. فيلمهايي كه بيشتر مختص ذائقه كودكان همان دهه شصت و هفتاد بود. كودكان امروز كه با تكنولوژي و انواع فناوريها آشنا هستند اصلا اين سريالها را دوست ندارند. گواه اين مدعا، حرفهاي صادقانه و بيرياي كودكان و خانوادههاي آنهاست كه نظرشان را درباره سينماي كودك با ما در ميان گذاشتند. شرح اين نظرات را در گزارش ميخوانيد.
پدر و مادرها از سينماي كودك در ايران ميگويند
الهه زمانيفر ۳۷ ساله مادر طاها ششساله ميگويد: تا به حال طاها را به سينما نبردم. اصلا فيلمي كه مناسب سن طاها باشد، نداريم. قطعا اگر فيلمي خوب باشد كه پسرم را سرگرم كند به سينما ميبرم. چرا نبرم؟خانم زمانيفر به صحبتهايش ادامه ميدهد: در نظر بگيريد كه تفكرات و نگاه نسل جديد با نسل قديم تفاوتهاي زيادي دارد. كودك امروز بسيار سختگيرتر از دهه شصت و هفتاد است. من امروز عكسهاي فيلم كلاه قرمزي و پسرخاله يا مدرسه موشها را به پسرم طاها نشان ميدهم و برايش توضيح ميدهم كه ما زمان بچگي اين شخصيتها را دوست داشتيم اما طاها اصلا اين برنامهها را دوست ندارد. حتي از برنامه عروسكي مهموني هم خوشش نميآيد. وقتي طاها را به اسباببازيفروشي ميبرم اصلا شخصيتهاي كارتوني ايراني در مغازهها نيست همه اسباببازيها از سريالها و فيلمهاي خارجي گرفته شده است؛ ولي زمان كودكي ما اگر خاطرتان باشد عروسك كلاه قرمزي يا زي زي گولو در مغازهها فروخته ميشد.او ميگويد: بيشتر كارتونها، يا فيلمهايي كه طاها در خانه ميبيند باب اسفنجي، بچه رييس، ماشا و ميشا، سگهاي نگهبان، كارتون تام و جري، توت فرنگي، ... و از اين دست كارتونهاست كه خوش آب و رنگ هستند و ترانهها و قصههاي جذاب و بهروز براي بچهها تعريف ميكنند. اما مادر كامليا 9 ساله متخصص بيهوشي كه فرزندش را براي تفريح به پارك آورده، تعريف ميكند: دخترم را بعضي وقتها به سينما ميبرم ولي خيلي به ندرت پيش ميآيد كه فيلمي در سينماها براي كودكان نمايش داده شود كه خوب و با كيفيت باشد.او توضيح ميدهد: كودك امروز را نميتوانيم با هر فيلم كودكي گول بزنيم. بچههاي امروز بسيار دانا و عاقل هستند و بيشتر از سنشان ميفهمند. در نتيجه با چهار تا عروسك و داستانهاي پيش پا افتاده مجاب نميشوند. ديدگاه كودكان امروز هم با بزرگسالان متفاوت است. شايد ما براي فراغ خاطر خودمان هم كه شده به تماشاي فيلمهاي كمدي بيمايه بنشينيم اما بچههاي امروز كارتونهاي مورد علاقهشان را در يوتيوب بيسانسور سرچ ميكنند. در نتيجه نيازي به فيلمهاي كودك فاقد جذابيت ندارند. يا همين سريال مهموني را من به دخترم نشان نميدهم. چون اصلا مناسب سن او نيست و حرفهاي قشنگي بين كاركترها رد و بدل نميشود.مادر كامليا به صحبتهايش ادامه ميدهد: به نظر من سينماي ايران طي بيست سال گذشته نتوانسته براي سينماي كودك پشتوانهسازي كند و كارگردان خوب سينماي كودك كشف و معرفي كند. هر فيلمي كه ساخته شده بيشتر باپشتوانه دولت بوده تا خلاقيت و ايده كارگردان. چرا در سالهاي اخير ما كارگردان خلاق سينماي كودك نداريم؟ اصلا چرا فيلمهاي كودك ما قهرمانان دختر ندارند؟
تبليغات مبالغهآميز جواب نميدهد
با داود مشكلاتي 45 ساله صحبت ميكنم. او ميگويد: به نظرم ما چيزي به اسم سينماي كودك در ايران نداريم. اين تعداد فيلمهايي هم كه آقايان با هزينههاي بسيار هنگفت و در قالب انيميشن به اسم سينماي كودك ميسازند اصلا مناسب سن بچهها نيست. بچه كه نبايد با جنگ و كشت و كشتار آشنا شود. خودش وقتي بزرگ شد با جنگ آشنا ميشود. يا در برنامههايشان به شكل مبالغهآميزي ميخواهند بچه را با آموزههاي مدنظر خود آشنا كنند. چنين عملكردي باعث ميشود كه كودكان از تلويزيون و سينماي ايران دور شوند و پناه ببرند به كارتونهاي خارجي. آرزو 40 ساله و خانهدار ميگويد: وقتي براي بچهها فيلم كودك مناسب و هيجانآور نيست ما بايد براي سرگرمي آنها كاري بكنيم. بچههاي ما تفريح خاصي كه ندارد. من دو تا پسرم كه كلاس ششم هستند را همين چند وقت پيش به سينما بردم و فيلم انفرادي ديديم. سوال من از مسوولان اين است كه فرزندان آنها چه فيلمها و سريالهايي ميبينند؟ آيا بچههاي آنها هم فيلمها و سريالهاي ضعيف ايراني را دوست دارند؟ خيلي مشتاقم جواب اين سوال را بدانم. مادر نگين 4 ساله ميگويد: دخترم را تا به حال سينما نبردم. او معمولا برنامههاي كودك مورد علاقه خود را از جم جونيور دنبال ميكند. نگين اصلا كارتون ايراني دوست ندارد و هر وقت هم شبكههاي داخلي را براي او انتخاب ميكنم اصلا نگاه نميكند. او به صحبتهايش ادامه ميدهد: از طرفي به بچهام حق ميدهم. آخر انيميشنهاي ايراني چه جذابيتي دارند؟ بچههاي خردسال چطور ميتوانند مخاطب اين انيميشنها باشند؟ بچههاي امروز سليقهشان بسيار متفاوت است. اما به جاي آن كارتونهاي خارجي تا دلتان بخواهد شعر و موسيقيهاي جذاب دارند. طوري كه بچهام با آهنگهاي آن بعضي وقتها ميرقصد و بسيار خوشحال است. خودم هم پا به پاي او مينشينم و كارتونهاي خارجي را نگاه ميكنم.
سينماي ايران بچهها را فراموش كرده است؟
مادر علي 6 ساله ميگويد: ما سينما زياد ميرويم و پسرم سينما را خيلي دوست دارد اما فيلم كودك متناسب با سن او نمايش داده نميشود، يا اگر هم هست من اطلاعي ندارم. پسرم هم چون سينما دوست دارد با ما فيلمهاي بزرگسال را ميبيند و از آنجايي كه حوصلهاش سر ميرود از وسط فيلم بلند ميشود كه برويم بيرون. اگر فيلم كودك براي سن و سال او بيشتر ساخته شود خيلي خوب است اما من براي تفريح و سرگرمي، بيشتر او را به تئاترهاي كودكانه ميبرم كه خيلي هم دوست دارد. در كنار ما پيرمردي ايستاده كه به صحبتهاي ما گوش ميدهد. بعد از صحبتهاي مادر علي، نزديك ميشود و با اشاره به اينكه بازنشسته ارتش است، ميگويد: به نظر من مشكل اساسي سينماي كودك اين است كه بچههاي كارگردانان ما بزرگ شدهاند و آنها ديگر دغدغه كودك ندارند. نسل جديد هم به دنبال طرح مسائل اجتماعي هستند. به همين جهت بچهها بهطور كامل در اين روزگار فراموش شدهاند. اصلا به اين فكر نميكنيم كه آنها آينده اين مملكت را ميسازند بايد براي آنها فيلمها و سريالهاي مناسب ساخت.
بچههاي امروز چه فيلمهايي ميبينند؟
بعد از پدرها و مادرها به سراغ بچهها و نوجوانان ميروم و با آنها گفتوگو ميكنم تا بيواسطه نظرشان را درباره فيلمهاي كودك منعكس كنيم.اشكان 10 سال سن دارد. او ميگويد: اگر بخواهيم سينما برويم معمولا روزهاي سهشنبه را انتخاب ميكنيم كه بليت فيلمها نيمبها باشد. اگر هم بخواهيم فيلمي ببينيم بيشتر فيلمهاي شاد مثل گشت ارشاد را انتخاب ميكنيم. او ميگويد: انتخاب ما براي فيلم ديدن در سينما فيلم كودك نيست. شايد خواهر كوچكترم با دخترخالههايم به تماشاي فيلم كودك در سينما بروند اما من و پدرم نميرويم. در تلويزيون هم بيشتر فيلمها و سريالهاي خارجي سريع و خشن ميبينم.
كودكي كه آخرينبار براي «متري شيشونيم» به سينما رفت
آنيسا و عليرضا دختر خاله و پسرخاله هستند كه با آنها گفتوگو ميكنم. آنيسا كه 8 ساله است، ميگويد: خيلي دير به دير سينما ميروم و اصلا فيلمهاي كودك ايراني را نميبينم اما سريالهاي كودك خارجي زياد تماشا ميكنم مثل آنا و السا و بچه رييس و سريال ايراني ياغي را هم خيلي دوست دارم. اما عليرضاي 12 ساله ميگويد: آخرين فيلمي كه در سينما ديدم، متري شيش ونيم بود؛ اما فيلم كودك و نوجوان متناسب با سن و سال ما در ايران ساخته نميشود كه ببينيم. به همين جهت با خواهرم و دخترخالهام بيشتر كارتونهاي خارجي مثل بچه رييس را تماشا ميكنيم. فيلم ايراني آينه بغل را ديدم و از سريالهاي ايراني، ياغي را خيلي دوست دارم. فردوس كه حدود 10 سال سن دارد، ميگويد: من خيلي دير به دير سينما ميروم و اصلا هم فيلمها و سريالهاي ايراني نميبينم. چون خوشم نميآيد. ولي چند وقت پيش فيلم ديناميت را ديدم. اگر هم فيلم يا سريال ببينم ترجيح ميدهم كرهاي و امريكايي تينيجري و فانتزي ببينم. مثل اتفاقات عجيب و زيباي حقيقي. فاطيما پانزدهساله ميگويد: آخرين فيلمي كه در سينما ديدم قانون مورفي بود. معمولا من بيشتر انيمههاي ژاپني ميبينم مثل اتك ان تايتان، دفترچه مرگ، ناكجاآباد، موعود نورلند. از ايران هم سريال ياغي را تماشا كردم. مخصوص ما نوجوانان فيلم و سريالي در نظر گرفته نشده و نميسازند و هرچه فيلم و سريال هست مخصوص بزرگسالان است كه با خانواده ميبينم. چند شبكه براي كودك در نظر گرفته بودند كه واقعا خستهكننده بودند. من علاقهاي نداشتم و اين شبكهها را دنبال نميكردم. پوريا كه البته دوره كودكي را پشت سر گذاشته و حالا 17 سال دارد، ميگويد: خيلي وقت است كه سينما نرفتم. شايد آخرين بار دو سال پيش بود كه سينما رفتم. چون فيلم خوب پيدا نميشود. همه فيلمها درباره جنگ و ... است، بيشتر سريال ميبينم. مثل ياغي و نيسان آبي كه با خانواده ميبينم. فيلم ايراني نميبينم. بيشتر اكشن و ماجراجويي و تخيلي دوست دارم.
كودك 8 سالهاي كه تا به حال سينما نرفته
مبين 8 ساله ميگويد: هيچ وقت سينما نرفتم و سالن سينما را نديدم. بيشتر هم سريالهاي خارجي ميبينم. مثل پانداي كونگفوكار. اگر سينما نميروم فيلمهاي سينمايي بعد از سينما به تلويزيون ميآيد و من از تلويزيون ميبينم.اما مهرساي 9 ساله ميگويد: پنجشنبه، جمعهها معمولا به سينما ميرويم و آخرين فيلمي هم كه ديدم اژدهاي آرزوها بود. من فيلمها را از تلويزيون دانلود ميكنم و ميبينم. بيشتر سريالهايي نگاه ميكنم كه آموزنده باشد ولي علاقهام به سريالها و فيلمهاي خارجي است؛ مثل السا و آنا و سوفيا و باربي و كارتونهاي اكشن. سريال ستايش را با پدر و مادرم ميبينم و از پدر بزرگ و نوه راههاي خريد و فروش را ياد ميگيرم. زهرا 11 ساله ميگويد: خيلي وقت است كه به سينما نرفتم اما تئاتر ميبينم. اگر بخواهم كارتونهاي ايراني از شبكه پويا ببينم نگهبانان شيردل را ميبينم. تلويزيون ما شبكه ايران را نشان ميدهد و بيشتر فيلمهاي دوبله ميبينم. سارا كه هشت سال دارد، ميگويد: من عاشق كارتون آنا و السا هستم. حتي كولهپشتي و دفترم هم شكل آنا و السا دارد. براي تولدم هم از عكسهاي آنا و السا استفاده كردم. رختخوابم هم عكسهاي آنا و السا دارد. هر وقت پدر و مادرم مرا سينما ببرند با آنها ميروم ولي توي سالن خسته ميشوم چون از فيلمها زياد خوشم نميآيد.ساميار كه 9 سال دارد، ميگويد: من آخرين فيلم كودكي كه ديدم، فيلشاه بود. بيشتر كارتونهاي خارجي ميبينم. مثل بنتن، فيلم لوكا هرج و مرج فضايي. از سينماي ايران چيز زيادي نميبينم.
بخشي از نظرات والدين:
بچههاي امروز كارتونهاي مورد علاقهشان را در يوتيوب بيسانسور سرچ ميكنند. در نتيجه نيازي به فيلمهاي كودك فاقد جذابيت ندارند.
سريال مهموني را من به دخترم نشان نميدهم، چون اصلا مناسب سن او نيست.
چيزي به اسم سينماي كودك در ايران نداريم. اين فيلمهايي هم كه با هزينههاي بسيار هنگفت و در قالب انيميشن به اسم سينماي كودك ميسازند اصلا مناسب سن بچهها نيست.
دخترم را تا به حال سينما نبردم. او معمولا برنامههاي كودك مورد علاقه خود را از جم جونيور دنبال ميكند.
بخشي از نظرات كودكان:
خيلي دير به دير سينما ميروم و اصلا فيلمهاي كودك ايراني را نميبينم، اما سريالهاي كودك خارجي زياد تماشا ميكنم مثل آنا و السا و بچه رييس و سريال ايراني ياغي را هم خيلي دوست دارم.
فيلمها و سريالهاي ايراني نميبينم ولي چند وقت پيش فيلم ديناميت را ديدم. اگر هم فيلم يا سريال ببينم، ترجيح ميدهم كرهاي و امريكايي تينيجري و فانتزي ببينم، مثل اتفاقات عجيب و زيباي حقيقي .
فيلم كودك و نوجوان متناسب با سن و سال ما در ايران ساخته نميشود بيشتر كارتونهاي خارجي مثل بچه رييس را تماشا ميكنيم.