گپي با ميثم معراجي يكي از سرمايهگذاران فيلم كودك «بازيوو»
سينماي كودك ايران بايد «بهروز» شود
گروه هنر و ادبيات
فيلم سينمايي «بازيوو» به كارگراني اميرحسين قهرايي و تهيهكنندگي غلامرضا موسوي مدتي است در سينماهاي كشور به نمايش درآمده، فيلمي مناسب سن كودكان با موضوع گيم و بازيهاي رايانهاي كه در ضمن حال و هواي موزيكال و كمدي دارد و بر اساس شواهد، تا به حال گيشه خوبي كسب كرده و در جذب مخاطب هم موفق بوده است.
ميثم معراجي كه در حال حاضر كارگرداني سريال رئال انيميشن «فوفو مسافري از كامادو» را براي كودكان بر عهده دارد، يكي از سرمايهگذاران فيلم بازيوو بوده است. او درباره ساختار و سبك فيلم «بازيوو» كه با ديگر فيلمهاي كودك متفاوت است اما جديد نيست، ميگويد: به نظرم در اين سالها در حق سينماي كودك بسيار اجحاف شده است. بچههاي ما در خانه با تكنولوژي سر و كار دارند، پلياستيشن بازي ميكنند، برنامهها را از تلويزيونهاي السيدي ميبينند، تبلت و گوشيهاي آخرين مدل دارند اما در بيرون از خانه حتي در بخش اعظم محيطهاي آموزشي با آنها سنتي برخورد ميشود؛ البته اين وسط كرونا فضاي آموزشي را كمي پيشرفتهتر كرده است، اما كمتر مدرسهاي را سراغ داريم كه بچهها با كامپيوتر كار كنند، بهطور كل بچههاي ما با فضاي تكنولوژي در مدارس بيگانه هستند. از طرف ديگر تا صحبت از بازي ميشود با تاكيد ميگويند بچهها نبايد بازيهاي كامپيوتري انجام بدهند و بايد حتما با هم بازي فيزيكي انجام دهند. به همين جهت به نظرم ميآيد بچههاي ما كمي از تفاوت فضا رنج ميبرند.
تفاوت فضا بين واقعيت و توليدات
او در ادامه توضيح ميدهد: اين تفاوت فضا در توليدات سينمايي ما هم هست به عنوان نمونه بچهاي كه در خانه نشسته و فيلمهاي روز و انيميشنهاي دنيا را در گوشي ميبيند اين بچه را ما ميخواهيم از خانه بيرون بياوريم و به سينما ببريم (بااحترام به همه همكاران عزيز) در سينماها هم يكسري عروسكهاي دستكشي و تنپوشهاي تاريخ مصرف گذشته به آنها نشان دهيم كه اين به نظر من در عمل براي جذب كودك نشدني است. به همين خاطر ما در بازيوو سعي كرديم فضاي مدرن و ديجيتال را وارد سينماي كودك كنيم كه تقريبا فكر ميكنم در تمام اين سالها فيلمي با شكل و شمايل تكنولوژي و مدرن در سينماي ايران ساخته نشده باشد و آرزو ميكنم همكاران اين راه را ادامه دهند و از سينماي كودكي كه با بدبختي و فقر و فلاكت آميخته است، دوري كنند.
فيلمهاي كودك قهرمان و هيجان ندارند
معراجي در بخش ديگري از صحبت خود با اشاره به اينكه فيلمهاي كودك احتياج به قهرمان و هيجان دارند، توضيح ميدهد: قصهها و كمديهاي بچهها بايد بر مبناي موقعيت شكل بگيرد، اين فرمولهايي است كه همه جاي دنيا از آن استفاده ميكنند ولي در ايران از اين عناصر كمتر استفاده ميشود، يا قهرمانهاي فيلمهاي كودك ضعيفند، حتي بدمنهاي فيلمهاي بچهها هم احمق و دست و پا چلفتي هستند.
ما در بازيوو سعي كرديم اين نكات را رعايت كنيم تا محتواي مناسبي توليد شود كه خدا را شكر درصد رضايتمندي مخاطب در سالنهاي سينما بالاست. در اكران مردمي به همراه آقاي بازغي به شوخي به حضار در سالن گفتم پايان فيلم هر كسي ناراضي بود، ما به آنها پولشان را پس ميدهيم. يعني اينقدر مطمئن بوديم و ميديديم كه بچهها از فيلم لذت ميبرند. خوشحاليم كه محتوايي توليد كرديم كه خانوادهها با خيال راحت ميتوانند بچه را به سينما ببرند و فيلم را ببينند. محتوا واقعا سالم است، شوخيهاي بد و ناپسند ندارد، الفاظ زشت در آن استفاده نميشود و خوشحاليم كه خيلي از مخاطبان به ما ميگويند ما براي بار دوم فيلم را ميبينيم و اين براي ما بسيار عالي است.
ترنور مالي گيم بيشتر از سينماست
معراجي در ادامه درباره فضاي گيم فيلم كه بچههاي نسل امروز بيشتر ترغيب آن ميشوند، توضيح ميدهد: بر اساس تحقيقي كه چند سال پيش انجام شد، ترنور مالي كه صنعت گيم در دنيا دارد، چندين برابر ترنور سينماست. اين قضيه حتي در ايران هم صادق است، يعني گردش مالي كه صنعت گيمهاي آنلاين يا غيره دارد خيلي بيشتر از ترنور مالي سينماست. اين نشان ميدهد كه بچهها از گيم استقبال ميكنند و حس مثبتي به اين ماجرا دارند. متاسفانه جملاتي در جامعه ما ميپيچد كه به نظر من كاملا اشتباه است مبني بر اينكه بچهها نبايد بازي كامپيوتري كنند. اما به نظر من اين عقيده اصلا درست نيست . بچهها بايد بازي كامپيوتري انجام دهند اما به اندازه و درست. ما در فيلم بازيوو اين موضوع را كاملا رعايت كرديم و هيچ جاي فيلم نه ميگوييم بچهها بازي كامپيوتري نكنند و نه ميگوييم بازي كامپيوتري بكنند.
اين كارگردان در بخش ديگري از صحبت خود درباره اينكه از نمونههاي خارجي در ساخت فيلم «بازيوو» استفاده شده يا خير، توضيح ميدهد: از آنجايي كه بضاعت تكنولوژي و ويژوال ما خيلي پايينتر از سطح سينماي دنياست، قطعا ما نيمنگاهي به سينماي هاليوود داشتيم. نميتوانيم اين موضوع را كتمان كنيم و چه بسا بسياري از فيلمهاي ديگر سينماي ما نيمنگاهي به سينماي دنيا دارند. به نظرم اصلا كار اشتباهي نيست و بايد سينماي جديد را ياد بگيريم. مثل صنعت خودروسازي كه از فلان كمپاني خارجي راه و روش خودروسازي باكيفيت بالا را ياد بگيرند. من به شخصه تقليد كردن از نمونه درست خارجي را اصلا كار بدي نميدانم؛ اگر تقليد درست داشته باشيم و مسير را بر همان هدف پيش بگيريم چه اشكالي دارد.
معراجي ميگويد: متاسفانه دوستان ما از اين موضوع فرار ميكنند؛ در حالي كه در بسياري از عرصههاي هنري پيروي از سبك رواج دارد؛ مثلا در نقاشي، خطاطي، آهنگسازي و... دانشجويان و هنرجويان از بسياري از اساتيد ياد ميگيرند و ميگويند از فلان استاد خط مشق ميگيرند، از فلان سبك پيروي ميكنند. ما هم چه اشكالي دارد در سينما اين مسير را پيش بگيريم. اول بايد قبول كنيم كه صنعت سينماي كوچكي داريم و بياييم از دنيا ياد بگيريم. به نظر من تقليد اگر درست باشد و باعث پيشرفت سينماي ايران باشد خيلي هم درست است.