در مقابل «اعتياد به قمار»
بيدفاع هستيم
شيوا دولتآبادي
به موضوع «اعتياد به قمار» بايد مانند «اعتياد به موادمخدر و الكل» نگاه كرد، زيرا مراحل هر دو همانند يكديگر هستند. توجه داشته باشيد كه اعتياد به قمار آسيبهاي جبرانناپذيري را به همراه دارد كه اگر بيشتر از اعتياد به مواد مخدر و الكل نباشد قطعا كمتر هم نيست. فرد در مراحلي به يك قمارباز تبديل ميشود كه ما در اعتياد به مواد مخدر به آنها اشاره ميكنيم. همانند آنكه يك فرد اولينبار با سيگار راه خود به اعتياد را پيدا ميكند در قمار هم ميبينيم كه با بازيهاي ساده و پرداخت وجه بسيار كمي شروع ميشود و رفتهرفته همين فرد كه لذت پيروزي و برنده شدن جايزهاي هر چند اندك را چشيده است به بازي كردن ادامه ميدهد تا اينكه اين قمار به عادتي براي او تبديل ميشود همانند آنچه ما در معتادان مواد مخدر و الكل مشاهده ميكنيم كه مصرف مواد مخدر برايشان به عادت تبديل شده است. عادت مرحله مياني اعتياد محسوب ميشود و فرد معتاد در وضعيتي قرار گرفته است كه نزديك است مراحل اعتيادش را تكميل كند. در اين مرحله اگر خانواده و اطرافيان بتوانند او را براي مشاوره درماني نزد روانشناس بياورند، ميتوانيم اميدوار باشيم كه از تكميل شدن اين مراحل جلوگيري خواهيم كرد. به هرجهت، بعد از اينكه فرد مرحله عادت را ادامه داد بايد بگوييم كه حالا ديگر او يك آسيبديده اجتماعي محسوب ميشود و بايد همانند كسي كه به مواد مخدري مانند هرويين، مورفين، آمفتامين و ... اعتياد دارد با او رفتار شود، زيرا در چنين شرايطي بيمار همه زندگي خود را رها ميكند تا بتواند پشت ميز قمار بنشيند و خود را تخليه كند. در ادامه او براي تامين بودجه قمار دست به هر كاري ميزند و حتي كار به سرقت و ديگر انحرافات كشيده خواهد شد. او در اين وضعيت هيچ چيزي در زندگي ندارد و نيازمند كمك مددكاران اجتماعي است. متاسفانه ما در ايران هيچ اطلاعاتي در زمينه «اعتياد به قمار» نداريم و تاكنون كار پژوهشي در اين مورد انجام نشده است تا بدانيم شهروندان ايراني به چه نوع قماري اعتياد دارند و در اين زمينه چه كاري بايد انجام بدهيم. بار ديگر به اين موضوع اشاره ميكنم كه مسوولان همان اندازه كه به فكر پيشگيري از مصرف مواد مخدر در بين جوانان و نوجوانان هستند بايد براي پيشگيري از اعتياد اين اقشار به قمار برنامهريزي هدفمندي داشته باشند و از رسانهها هم بخواهند كه براي جلوگيري از كشيده شدن شهروندان به سمت قمار تدابيري بينديشند.
اشتياق به پولدار شدن يكي ديگر از دلايلي است كه افراد به سمت قمار دستي يا آنلاين ميروند تا بتوانند به نوعي كمبودهاي خود را از اين طريق جبران كنند به خصوص حالا كه جامعه با چالشهاي اقتصادي روبهرو شده است. به اين موضوع هم بايد اشاره كنيم كه معمولا افرادي كه تحصيلات كمتري دارند و با آسيببهاي ديگري مانند فقر، اعتياد به مواد مخدر، ورشكستگي، بيكاري و ... دسته و پنجه نرم ميكنند به سمت قمار كشيده خواهند شد. تحقيقات نشان داده است كه اعتياد به قمار ميتواند از طريق «ژنتيك» بين نسلها منتقل بشود اگر يكي از اعضاي خانواده به هر نوعي شيوههاي قمار را بداند احتمال معتاد شدن فرزندان به قمار 22 درصد افزايش خواهد يافت.
برد و باختهايي كه در قمار به دست ميآيد باعث ترشح «دوپامين» در بدن انسان ميشود و اين ماده باعث خوشحالي فرد خواهد شد. كافي است فرد فقط يكبار اين حس شادابي كه بر اثر برد و باخت در قمار به دست ميآيد را تجربه كند. تاثيرات اين احساسات در مغز انسان باعث ميشود فرد باز هم به دنبال اين تجربه برود كه انتهاي آن به يك فرد سرخورده و آسيبديده تبديل ميشود. حالا نه ميتواند به خود كمك كند و نه به خانواده و اطرافيان زيرا هربار به بهانهاي به سمت قمار خواهد رفت تا آن اتفاقات بيولوژيكي را تجربه كند. براي رسيدن به حس پيروزي و ارضا شدن از اين حس فرد دست به هر كاري ميزند و براي آنكه بخواهد لذت بيشتري را تجربه كند مجبور است ريسك بيشتري را انجام دهد. هر چه به جلو ميرود طبيعتا ريسك بيشتري را انجام خواهد داد تا جايي كه ديگر چيزي براي از دست دادن نداشته باشد. همانطور كه پيشتر هم اشاره كردم فردي كه به نوعي درگير اعتياد به قماربازي است براي رسيدن به شادي و دريافت جايزه حاضر است جان خود را به خطر بيندازد در اينجا ما با يك فردي روبهرو هستيم كه نهتنها از جامعه طرد شده است، بلكه نياز به فوريتهاي پزشكي دارد. در برخي كشورها مانند انگلستان كه تحقيقات جامعي در اين مورد انجام دادهاند، آسيبديدگان قمار را تحت پوشش درماني خود قرار دادهاند تا بتوانند از اين فرد مراقبت كنند. اين موضوع ميرساند كه نهتنها ما در اين زمينه هيچ دانشي نداريم، بلكه بايد تا دير نشده از جوامع دانشگاهي و نهادها و مسوولان بخواهيم براي پيشگيري از اين آسيب برنامهريزيهايي را انجام بدهند. بهترين راهي كه ميتواند اين افراد آسيبديده را تسكين دهد، ايجاد مكانهايي است كه در آنجا دور هم جمع شوند، تجربيات خود را در اختيار يكديگر قرار بدهند، زيرا براي درمان اين آسيب نميتوان قرص يا دارويي تجويز كرد.
رييس هياتمديره انجمن روانشناسان ايران