آسيبشناسي انجمنهاي هنري
روحالله شمسيزاده ملكي
انجمنهاي تخصصي هنري، گاه مدعي سياستگذاري در حوزههاي كلان تصميمگيريهاي تخصصي هستند، زماني بازوي اجرايي متوليان و نهادهاي هنري (دولتي و خصوصي) به عنوان مجري رويداد و گاه مدعي حقوق صنفي اعضا اما آنچه به عنوان هويت معنيدار اين انجمنها در درجه اول اهميت قرار دارد، پتانسيل انساني و تمركز بدنه حرفهاي و مستقل جامعه هنري به دور از جهتگيريهاي سياسي و اقتصادي يا گروهبنديهاي حزبي و جناحي است. در واقع انجمنها بهصورت مستقل نماينده وجدان آگاه جوامع هنري هستند. در دنياي امروز وجود نهادها، تشكلها، انجمنها و گروههاي متمركز حرفهاي در رويكردهاي دوجانبه و حتي چندجانبه بين دولتها و ملتها ميتواند مطالبات اعضا را در قالب يك خواست جمعي، قويتر و موثرتر مطرح كند. اين كل ماجراست.
حال صورت مساله را ميدانيم ولي مثل تمام آزمون و خطاهايي كه در گذار از مدرنيته داشتهايم، در اين بخش نيز اشكالات فراواني داريم در اينجا اجمالا به چهار مورد از آنها اشاره ميشود.
١- نبود وحدت رويه در اساسنامهها و متولي پاسخگو به انجمنهاي همرديف (نهاد مرجع صادركننده مجوز براي انجمن مجسمهسازان و نقاشان، ثبت شركتها و ارشاد، انجمن گرافيك وزارت كار و انجمن عكاسان وزارت كشور و...) كه نشان از نبود يك وحدت رويه و جايگاه حقوقي تعريفشده دارد.
2- نبود سازوكار مشخص و مدون در خصوص حمايت مادي و معنوي بين نهادهاي متولي با انجمنها به عنوان نهاد اجتماعي تاثيرگذار در حيطه فرهنگ عمومي جامعه و حقوق اعضاي اين تشكلها.
٣- عدم واسپاري يا مشاوره در حوزه سياستگذاري و تصميمگيري مسائل تخصصي در حوزه رشتههاي هنري به انجمنهاي تخصصي آن رشته (كه معمولا تصميمات بهدليل نبود تعريف مشخص از جايگاه انجمنها به عنوان نهاد تخصصي و نماينده حقوقي و حقيقي، تشكلهاي تخصصي هنري، بدون تاثير و حضور انجمنها اتخاذ ميشود).
٤- محدوديت در حوزه عملكردي انجمنها به عنوان موسسههاي فرهنگي هنري؛ انجمنها بايد بتوانند از قابليتهاي اين جايگاه استفاده كنند (ارجاع به حوزه اختيارات و عملكردهاي موسسات فرهنگي و هنري): برگزاري رويدادهاي تخصصي در حوزه ملي و بينالمللي، فعاليت در حوزه چاپ و نشر، فعاليتهاي صنفي در حمايت از حقوق صنفي اعضا، تثبيت جايگاه حقوقي در حوزه تصميمگيريها و سياستگذاريهاي مرتبط با رشته تخصصي و ارايه مشاوره و نظر به حوزههاي بالادستي و...