ادامه از صفحه اول
تقليل امر سياست به نصيحت الملوك
مردم نيز كار را به آن كس كه مايلند ميسپارند و گروهي كه از قدرت دور مانده، تمام هم و غم خود را براي نظارت بر عملكرد آنكه قدرت را از طريق مردم دراختيار گرفته ميگذارد تا هر جا تخطي ديد، تشت رسوايي آنكه خلاف كرده از بام بر زمين بزند و براي همين امر سياست در عصر مدرن شانه به شانه آبرو بردن ميسايد. نمونهاش همين ماجراي اخير بوريس جانسون در انگلستان كه حتي همحزبيهايش هم لحظهاي در علم كردن پرچم رسوايياش درنگ نكردند تا از اريكه قدرت به زيرش بكشند. اين راه و رسم امر سياست در جهان امروز است، اينكه نظارت بر عملكرد صاحبان قدرت، نه دراختيار سازمانهاي حسابرسي و نظارتي حاكميتي (كه حتما وجودشان ضروري است) كه به دست احزاب و رسانهها است و آنكه به سراي قدرت وارد ميشود از قبل پذيرفته كه اگر پاي كج بگذارد، قرار است آبرويش برود، حتي به وسيله نزديكترين يارانش، چه برسد به مخالفانش و وقتي چنين بشود، ديگر جايي در سرير قدرت ندارد.
بعضيها پيش از انتخابات سال گذشته و البته برخي به ادعاي خودشان از 10 سال قبلتر، از اين ميگفتند كه به جهت تعارضات حاكميتي و به دليل چوب لاي چرخ گذاشتنها و براي آنكه صاحبان قدرت نتوانند از بار مسووليت شانه خالي كنند، چارهاي جز اين نيست كه حاكميت يكدست شود. انتخابات برگزار شد و به آن طريقي كه گذشت، حاكميت يكدست شد و در اين يك سال نتيجه و حاصل حاكميت يكدست در زندگي مردم به اكمل خود را در طرح صيانت، افزايش لجام گسيخته تورم، كاهش قدرت خريد مردم، كاسته شدن 100 هزار شغل در يك سال به جاي ايجاد يك ميليون شغل وعده داده شده در سال، ماجراهاي گشت ارشاد و اين سخن رياست جمهور كه دولت موضوع امر به معروف را پي ميگيرد و نهايتا مديريت سيل در اين چند روز گذشته كه بيشترين تلفات را در همين تهران باعث شد و بعضيها عكس كفش و پاچه گليشان را به رخ كشيدند و در ورودي به كوهستانهاي تهران پارچهنويسي زدند كه به دليل خطر سيل اگر متحمل خسارت جاني و مالي شديد، مسوولش خودتان هستيد، نشان داد و در مقابل، آنها كه با وجود تجربه دولت يكدست معجزه هزاره سومي اميدوار بودند كه ديگر با يكدست شدن حاكميت كسي چوب لاي چرخ ديگري نگذارد، هر روز نصيحت ميكنند كه اين وضع حكومتداري نيست كه طرفدارانش مانع برگزاري كنسرتي شوند كه همين حاكميت مجوز داده، يا آن يكي به جاي آنكه بگويد ايده 10 سالهاش براي يكدست شدن حاكميت روياپردازي بوده، در مورد رييسجمهور ميگويد ايشان «كه در ماههاي ابتدايي رياستجمهورياش ميكوشيد تا رضايت اقشار ميانهروتر جامعه را جلب كند، اكنون به طرزي آشكار تمام تلاشش را صرف جلب رضايت نيروهاي تندروتر حامي حكومت كرده است.» حاصل آنكه به نظر ميرسد حاكميت يكدست بيهيچ دغدغهاي مشغول انجام مديريت مطلوب خود است و ديگران هم گويا پذيرفتهاند در قامت نصيحتكنندهاي كه مخاطبش اهميتي به نظر آنان نميدهد ظاهر شوند.
زماني براي داوري عملكردها
3) در شرايطي قرار داريم كه بسياري از اقشار محروم و مياني جامعه در حوزه تامين اقلام مصرفي و مواد غذايي با مشكلات عديدهاي مواجهند، روندي كه باعث گسترش فقر و افزايش شكاف طبقاتي در جامعه شده است. اين وضعيت با شعار عدالتخواهي و حمايت از محرومان كه دولت مطرح كرده بود، تفاوت دارد. اين در حالي است كه تيم تبليغاتي رييسجمهوري، عنوان«سيد محرومان» را براي ايشان انتخاب كرده بود تا اين پيام را به افكار عمومي ارسال كند كه تمركز دولت، بهبود وضعيت معيشت اقشار كمبرخوردار جامعه خواهد بود. اما در اين بازه زماني، محرومان، محرومتر و فقيران فقيرتر شدهاند و مهمتر از آن فاصله ميان فقير و غني افزايش يافته است. مردم هنوز به خاطر دارند كه برخي از اعضاي كابينه ايشان كه توانسته بودند رداي وزارت كار را بر تن كنند، ادعا ميكرد كه با 1ميليون تومان ميتوان براي مردم شغل ايجاد كرد، اما همين فرد بعد از دامنه وسيعي از سوءمديريتها از قطار كابينه پياده شد و تا همين امروز هم براي اين وزارتخانه مهم، وزيري انتخاب نشده است.
4) در بخش سياست خارجي نيز دولت دستاورد قابل توجهي ثبت نكرده است. مهمترين پرونده پيش روي دولت كه احياي برجام است و اتفاقا در زمان دولت قبلي، بخش قابل توجهي از اقدامات لازم در خصوص آن صورت گرفته بود، موفقيتي كسب نشده است. جداي از اين موارد، عملكرد دولت سيزدهم در حوزه مسائل زيستمحيطي و حوادث غيرمترقبه نيز، عملكرد قابل دفاعي نيست. خشك شدن بسيار تالابها و درياچههاي طبيعي كشور، آلودگي هوا، از جمله اين پروندههاي باز است. خشك شدن زايندهرود، تالابهاي خوزستان، خشك شدن درياچه اروميه و تلاش براي ايجاد بحران خودخواسته در ميانكاله و... بخشي از اين مشكلاتي است كه در حوزههاي زيستمحيطي شكل گرفته است.
5) وارد شدن تلفات غير معمول در سيلابهاي اخير و بروز برخي رفتارهاي پوپوليستي از سوي مقامات اجرايي، نشان داد كه برنامهريزيهاي اصولي براي مقابله با اين بحرانهاي قابل پيشبيني صورت نگرفته است. اين همه در حالي است كه در اين دوره؛ اغلب نهادهاي حاكميتي به صورت يكدست در يك راستا قدم برميداشتند و دولت مشكلي براي ايجاد هماهنگيهاي ميانقوايي نداشت. ضمن اينكه ظرفيتهاي رسانهاي كشور اعم از تصويري، سايبري، مكتوب و... يكسره در اختيار دولت قرار داشت، اما عملكرد متناسب با اين اختيارات از سوي دولت مشاهده نشده است. در اين شرايط دولت براي بهبود وضعيت و جلبتوجه افكار عمومي، چارهاي ندارد جز اينكه به مسير تصميمسازيهاي معقول، استفاده از رويكردهاي تخصصي و شايستهسالاري باز گردد تا بتواند در سالهاي باقيمانده، دستاوردي متناسب با وعدههايش، مطالبات مردم و ظرفيتهاي كشور ثبت كند.