گروه ورزش
روز جمعه بيستودومين دوره ليگ برتر آغاز ميشود. ليگي كه به واسطه اتصال به رقابتهاي جام جهاني از هميشه حساستر دنبال خواهد شد. در روز افتتاحيه پنج بازي برگزار ميشود كه در حساسترين آنكه به اعتقاد بسياري از كارشناسان يكي از چند فينال ليگ به حساب ميآيد دو تيم استقلال و سپاهان به مصاف هم ميروند تا تنور مسابقات از همان روز اول داغ باشد. در ادامه نگاهي مياندازيم به بيم و اميدهاي ليگ بيستودوم.
پيشرفت امكاناتي صفر!
مشكل نبود زيرساخت و امكانات عمري به اندازه فوتبال حرفهاي در ايران دارد. اين معضل در سالهاي گذشته و با افزايش گردش مالي در فوتبال و توجه بيشتر رسانهها و بالا رفتن تعداد علاقهمندان نه تنها برطرف نشده كه بيشتر هم شده است. در فاصله پايان ليگ قبلي تا شروع ليگ جديد هيچ عمليات عمراني قابل توجهي در كشور در حوزه فوتبال صورت نگرفته است. به عنوان مثال نساجي كه از تقريبا دو سال پيش درگير تعويض چمن مصنوعي به طبيعي ورزشگاه وطني قائمشهر بوده همچنان بايد در شهرهاي ديگر از رقبا ميزباني كند و استاديومهاي جنوب هم همان وضعيت بد سابق را دارند. در مجموع ميتوان گفت به تعداد استاديومهاي قابل قبول و استاندارد فوتبال ايران اضافه نشده و احتمالا در فصل جاري هم بسياري از امتيازات در ليگ به واسطه كيفيت نامطلب و چمن ورزشگاه جابهجا شود.
ويايآر؟ هرگز!
از زمان ورود كمكداور ويديويي به فوتبال روز دنيا تقريبا هر روز يكي از مقامات قول مجهز شدن ورزشگاهها به اين تكنولوژي را ميداد تا اينكه از جايي به بعد نه تنها قولي داده نشد كه اعلام كردند فعلا منتظر ويايآر نباشيد. امسال هم در پيشفصل خداداد افشاريان، عضو هيات رييسه فدراسيون فوتبال و رييس كميته داوران اين فدراسيون اوايل مرداد در مورد كمكداور ويديويي گفت: «عملا به ليگ امسال نميرسد!» اين در حالي است كه ميرشاد ماجدي، سرپرست فدراسيون گفته بود از نيم فصل دوم استاديومها به اين تكنولوژي مجهز ميشود. خداداد افشاريان معتقد است به دليل طولاني بودن پروسه ثبت قرارداد و آموزش داوران كسي نبايد روي استفاده از كمكداور ويديويي در فصل جاري حساب باز كند. به اين ترتيب هواداران و مربيان و داوران در فصل جديد هم بايد دردسرهاي مربوط به اشتباهات داوري را به جان بخرند و رسانهها پر بشود از اعتراض و بيانيههاي تيمها عليه سوتها.
نه به حق پخش!
زبان رسانهها، اهالي فوتبال و هواداران مو درآورد از بس تكرار كردند حق پخش! حق پخش! ولي گويا گوش شنوايي وجود ندارد و نخواهد داشت. با وجود افزايش سرسامآور هزينههاي تيمهاي باشگاهي ايران همچنان از مهمترين منبع درآمديشان يعني حق پخش محروم ماندهاند و صداوسيما هم قصدي بابت پرداخت حق فوتبال ندارد. انواع و اقسام مصوبهها،رايزنيها،انتقادات و درخواستها از صداوسيما بابت پرداخت حق پخش مسابقات ليگ برتر همه به يك نقطه رسيدهاند: بنبست! گويا در اين زمينه كاري هم از دست كسي برنميآيد و امسال هم مثل سالهاي گذشته فوتبال ايران هيچ درآمدي از پخش بازيها نخواهد داشت. اين در حالي است كه رسانهها بارها و بارها با آمار دقيق ثابت كردهاند اگر صداوسيما حتي درصدي از حق واقعي فوتبال را به باشگاهها واگذار كند چه تحول بزرگي در فوتبال باشگاهي ايران رخ خواهد داد.
باز هم نوكيا؟
در حالي كه صداوسيما درآمد هنگفتي از پخش مسابقات فوتبال دارد در زمينه ارايه تصاوير قابل قبول هنگام پخش مسابقات بسيار ضعيف عمل كرده. اصطلاح «فيلمبرداري با گوشي نوكيا» كه توسط هواداران به كار برده ميشود ناظر بر همين مساله است كه كيفيت تصاوير ارسالي از برخي مراكز استان واقعا پايين است و بعضا بينندگان به جاي تماشاي يك مسابقه فوتبال سايههايي موهوم در پسزمينهاي سبز را مشاهده ميكنند. اين انتظار از صداوسيما ميرود كه دست كم حالا كه پولي به باشگاهها نميدهند لااقل بازيهايشان را درست به تصوير بكشند. با دوربينهاي باكيفيت و كارگرداني درست و اصولي. اينكه يك تيم به گل دست پيدا كرده اما تلويزيون همچنان دارد صحنه آهسته كرنر دو دقيقه پيش را نشان ميدهد، خيلي روي اعصاب است.
قر تيبازي ممنوع!
هيچ چيز شروع ليگ برتر ايران مانند ليگهاي حرفهاي دنيا نيست. در حالي كه در ساير ليگها بخشي از پيش فصل به رونمايي از كيت باشگاهها، توپ جديد مسابقات و اسپانسرهاي جديد ليگ آن هم با جذابترين ويدئوها صورت ميگيرد در ليگ ايران خبري از اين قرتيبازيها نيست. ليگ بيستودوم قرار است با همان توپهاي كهنه و زشتي كه چهار فصل پيش مهدي تاج وارد فوتبال ايران كرد، برگزار شود و رونمايي از كيت باشگاهها و اسپانسرهاي ليگ هم احتمالا در هفتههاي اول و دوم به صورت خودكار انجام خواهد شد.
بازگشت هواداران
اواخر سال ۹۸ بود كه با ورود كرونا به كشور درهاي استاديوم به روي تماشاچيان بسته شد. در تمام طول اين مدت با وجود واكسيناسيون گسترده، آزادي ساير اجتماعات، راه افتادن سينما و تئاتر و كنسرت و برگزاري تجمعات مذهبي قفل در استاديومها جز در چند مورد انگشتشمار به روي هواداران باز نشد. امسال گفته شده هواداران ميتوانند حضور ۳۰ درصدي در استاديوم داشته باشند. درصدي كه معلوم نيست چطور محاسبه شده ولي باز بهتر از هيچي است. ضمن اينكه مساله ورود زنان به استاديوم در بازيهاي ليگ هم مطرح است و فيفا در اين زمينه نامهاي به فدراسيون فوتبال ايران ارسال كرده. هرچند مقامات معتقدند در نامه فيفا الزامي وجود نداشته و صرفا توصيه كردهاند! به هر حال همه اميدوارند از آغاز ليگ بيستودوم استاديومهاي فوتبال با حضور هواداران دوباره رونق بگيرد و صداي سكوت كر كننده سكوها با فرياد تماشاچيان از بين برود.
احتمال تعطيلي ليگ!
فصل پيش دو تيم استقلال و پرسپوليس از حضور در ليگ قهرمانان آسيا به دليل شكست در گرفتن مجوز حرفهاي منع شدند. بعد از آن كميتههاي صدور مجوز حرفهاي فدراسيون فوتبال منحل شد و حالا اينكه كدام نهاد و به چه صورتي قرار است صلاحيت باشگاههاي ايراني را براي حضور در مسابقات ليگ و بعد از آن ليگ قهرمانان آسيا تعيين كند در هالهاي از ابهام قرار گرفته. مساله زماني بغرنجتر ميشود كه بدانيم اگر امسال هم سرخابيهاي پايتخت يا ساير نمايندگان ايران نتوانند در ليگ قهرمانان آسيا بازي كنند يك مصيبت بزرگ بر سر فوتبال ايران آوار خواهد شد. اين در حالي است كه سهيل مهدي، سرپرست كميته برگزاري مسابقات سازمان ليگ چندي پيش تاكيد كرد بعيد نيست با شرايط فعلي و عدم رعايت موارد حرفهاي سازي ليگ ايران به صورت كلي تعطيل شود!
فرق فشردگي در اروپا و ايران
همان طور كه ابتدا عنوان شد ليگ ايران امسال با توجه به برگزاري جام جهاني در پاييز با تقويم فشردهاي مواجه است. البته اين مشكل تمام ليگهاي دنياست و اعتراضها نيز به اين مساله هر روز بيشتر ميشود. با اين حال فرقي كه ميان ليگ فشرده ايران و ليگهاي فشرده معتبر دنيا وجود دارد، اين است كه مقامات سازمان ليگ ايران در شرايطي كه فشاري هم احساس نميكردند نميتوانستند برنامهريزي دقيقي صورت بدهند چه برسد به حالا كه جام جهاني هم در پيش است. در فصول گذشته يكي از بزرگترين ضربهها به كيفيت ليگ را برنامهريزي نامناسب سازمان ليگ زد. جابهجايي چند باره بازيها، لغو مسابقات، توصيهپذيري از تيمها و تحت تاثير قرار گرفتن مقامات با هياهوي هواداران و باشگاهها شرايطي به وجود آورد كه بسياري از تيمها را متضرر كرد. حال بايد ديد امسال وضعيتي كه از اساس به هم ريخته است چه شرايطي به ليگ ايران تحميل خواهد كرد.
گردش مالي بيش از هزار ميلياردي
با ارقامي كه در بازار نقل و انتقالات در دو ماه گذشته به گوش رسيده ميتوان گفت ليگ جاري از نظر گردش مالي قابل مقايسه با ليگهاي قبلي نيست. كمترين دستمزدهاي منتشر شده در رسانهها از چند ميليارد شروع ميشود و به چند ده ميليارد ميرسد. همين طور هزينههايي كه براي به خدمت گرفتن مربيان و بازيكنان خارجي شده نيز نسبت به سالهاي قبل افزايش چند برابري داشته است. دو سال پيش وزير ورزش دولت دوازدهم اعلام كرد گردش مالي ليگ ايران چيزي در حدود هزار ميليارد تومان است و با احتساب ارقام فعلي شايد بتوان گفت اين رقم دست كم يك و نيم برابر و شايد حتي دو برابر شده باشد.
اميدواري به كيفيت فني ليگ
برخي كارشناسان معتقدند كيفيت فني ليگ امسال نسبت به سالهاي پيش بهتر خواهد بود. حضور دو مربي پرتغالي روي نيمكت استقلال و سپاهان كه يكي از آنها دستيار مورينيو بوده به اضافه قربان برديف در تراكتور كه سابقه قهرماني در ليگ روسيه را دارد، در كنار مربيان مطرح داخلي نظير قلعهنويي و گلمحمدي و باتجربهتر شدن چند مربي آيندهدار نظير جواد نكونام و محمد ربيعي و حميد مطهري و سايرين باعث شده چنين ديدگاهي شكل بگيرد. از سمت ديگر جابهجايي بازيكنان و جذب ستارهها توسط تيمهاي مختلف نشان ميدهد همه باشگاهها در يك شرايط رقابتي قابل قبول هستند و به بيان ديگر حريف آسان در ليگ وجود نخواهد داشت. از آنجايي كه بازيكنان هم در فاصله چند ماه تا جام جهاني قصد دارند خودي نشان بدهند و از انگيزه بالايي برخوردارند؛ ميتوان نتيجه گرفت همه چيز براي داشتن يك ليگ با كيفيت از نظر فني فراهم آمده است.
كليشه واقعي!
با احترام به جمله كليشهاي «فوتبال قابل پيشبيني نيست» ميتوان گفت امسال يكي از غيرقابل پيشبينيترين دورههاي ليگ خواهد بود. هم به خاطر نوع بستن تيمها از نظر كادر و بازيكن و هم از منظر وقفهاي كه در ميانه ليگ رخ خواهد داد. در ليگ امسال علاوه بر سه مدعي سنتي ليگ يعني استقلال مدافع عنوان قهرماني، پرسپوليس و سپاهان بايد فولاد و تراكتور را هم در نظر گرفت. همين طور گلگهر با امير قلعهنويي كه قطعا براي كسب سهميه خواهد جنگيد. به همين نسبت پيدا كردن شانسهاي سقوط هم بسيار سخت است. دو تيم تازه ليگ برتري شده ملوان و مس كرمان اصلا رقباي دستوپا بستهاي نيستند و از همين حالا رتبههايي در ميانه جدول براي خودشان متصور هستند.